تبیان، دستیار زندگی
دكتر میكلوش شاركوزی استاد تاریخ دانشگاه بوداپست ،محقق و پژوهشگر ایران پس از اسلام است که با علاقه وافری که به فرهنگ ایرانی دارد، نه تنها محور تحقیقات خود را ایران قرار داده بلکه از اصالت ایرانی خود و قدمت پیوند قوم مجار و ایران خبر می دهد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ایران شناسی دردانشگاه های اروپا

دكتر میكلوش شاركوزی استاد تاریخ دانشگاه بوداپست ،محقق و پژوهشگر ایران پس از اسلام است که با علاقه وافری که به فرهنگ ایرانی دارد، نه تنها محور تحقیقات خود را ایران قرار داده بلکه از اصالت ایرانی خود و قدمت پیوند قوم مجار و ایران خبر می دهد...

فرآوری: سمیه فروغی، بخش هنری تبیان
اسماعییلیه شناسی

میکلوش شارکوزی بیشترین مطالعات و تحقیقاتش معطوف به ایران پس از اسلام بوده است. پایان نامه دکتری اش درباره تاریخ طبرستان در قرون نخستین اسلامی بود و در سالهای اخیر، بیشتر درباره اسماعیلیه کار کرده است. به بیان دیگر، تخصص او درباره ساکنان سلسله جبال البرز و مناسبات مردم دو سوی این کوهستان و روابط پیروان زیدیه با اسماعیلیه قرون اولیه اسلامی است.
وی که اکنون تنها 40 سال دارد ، به چهره ای شناخته شده و مسلط، در عرصه ایران شناسی بدل شده است که حتی تکلمش به زبان فارسی هم، روان است. او که رئیس گروه دوستی ایران و مجارستان است، در دانشگاه کارولی (پروتستان) در بوداپست مجارستان، تاریخ ایران و خاورمیانه را تدریس می کند و جالب تر اینکه در 15 سال گذشته، به عنوان راهنما، 28 تور را به ایران آورده که همه اینها نشان از علاقه خاصش به این سرزمین دارد. افزون بر این، به هر آنچه به تاریخ و فرهنگ مجارستان مرتبط است فارغ از ارتباط یا عدم ارتباط آن با ایران _ اشراف دارد.
وی در رابطه با علاقه خانوادگی اش به این رشته می گوید:« خانواده ای که من داشتم هیچ علاقه ای به شرق شناسی نداشتند و کسی از اجدادم ایران شناس یا شرق شناس یا تاریخدان نبوده است. خاندان پدری ام داروساز و ارتشی بودند. از طرف مادری هم بیشتر زمین دار بودند و کشاورزی و دامپروری می کردند. حتی یک آسیاب بزرگ و تاکستان هم داشتند. البته باید یک نکته راجع به ریشه ام بگویم؛ خاندان پدری ام از منطقه «یاسن» در شرق مجارستان هستند. یاسن ها، یک قوم ایرانی تبار بودند که حدود 650 تا 700 سال پیش، یعنی بعد از حمله مغولها در مجارستان مستقر شدند. چون می دانید که مغولان هم ایران و هم مجارستان را ویران کردند. پس مغولها تا مجارستان آمده بودند. بله آمده بودند و 60 درصد از جمعیتش را کشتند و مجارستان شرقی و مجارستان مرکزی را سرنگون کردند.
به عنوان مثال کلمه «کارد» که شما برای پوست کندن میوه استفاده می کنید در آنجا به معنای شمشیر است یا کلمه «واشر» به معنای بازار است که از کلمه «واشار» که یک کلمه ایرانی است، اخذ شده است. کلمه جیب به معنای همان جیب را ما «ِجب» می گوییم. از همه جالبتر و هیجان انگیزتر که به احتمال زیاد نشان دهنده نفوذ کلمه خدا به زبان مجارستانی است، واژه «ایشتن» است که ما برای خدا می گوییم و از «اشتن» گرفته شده
است. همینطور که در زبان مجاری به شیطان «ارمن» می گویند که ریشه در کلمه اهریمن دارد. واژه هایی که اشاره کردم در دوره سکاها یعنی در حدود 1500 سال پیش به زبان مجاری نفوذ کردند. زبان مجاری در حال حاضر به لحاظ گرامر اشتراکاتی با زبان فارسی ندارد زیرا متعلق به زبان های فینواوگری است که گرامرش به زبان فنلاندی و  استونی شبیه است. ولی واژه هایی که استفاده می کنیم نشان دهند تأثیرات مختلف فرهنگی و تاریخی است که به مرور زمان مجارها دریافت کردند.
ما دو الفبا داریم که فعلاً از الفبای لاتین استفاده می کنیم که حدود 1000سال پیش آن را از ایتالیایی ها و آلمانی ها یاد گرفتیم. نخستین متون مجارستانی که با الفبای لاتین نوشته شده مربوط به حدود 900 تا 950 سال پیش است.
ولی به غیر از این الفبای رسمی لاتین، ما یک الفبای قدیمی تر هم بهنام رونیک داشتیم که می گویند مجارهای قدیمی روی درختها و دیوارها نوشتند. هیچ کتابی با آن الفبا باقی نمانده و تنها کتیبه هایی از آن به ما رسیده است که مقداری تأثیرات ترکی راهم نشان میدهد. زیرا شکل بعضی حرفها شباهتی به الفبای ترکی دارد که در میان خاقان ترک قبل از اسلام در سیبری یا در آسیای مرکزی یا در مغولستان به کار می رفته است.

میکلوش شارکوزی برای ایران کارهای بسیاری انجام داد. از ایرانشناسانی بود که پس از انقلاب اکتبر به کشورشان بازنگشت. ایوانف برای شناخت اسماعیلیه از ایران به هند رفت و دوباره به ایران بازگشت و حدود 50 سال در پی سرمنشاء اسماعیلیه بود. آثار بسیاری از او منتشر شد که شاید همه آن ها به اسماعیلیه شناسی ربطی نداشت اما برای هریک از آن آثار می توان کارهای علمی زیادی انجام داد.

البته می گویند که آن الفبای ترکی که حدود 1400 سال پیش ابداع شده به همت سغدی ها بوده است. پس می شود گفت آنجا هم می شود ریشه ایرانی را مشاهده کرد و می توانیم بگوییم مجارها تنها قوم اروپایی هستند که نسبتاً ریشه ایرانی دارند. این الفبای قدیمی رونیک در بعضی مناطق مجارستان شرقی تا دوره صفوی هم مورد استفاده قرار می گرفته است. الان در مجارستان این علاقه مندی تجدید شده و می شود مشاهده کرد که خوانش تعداد کتیبه هایی با این الفبای قدیمی و اصیل مجارستان روز به روز بیشتر می شود.
نخستین متن فارسی که درباره ریشه حرکت قبایل مجارستان خبر می دهد «حدودالعالم من المشرق الی المغرب» است که یکی از قدیمی ترین متون فارسی است.
وی در رابطه با متون فارسی می گوید:  «من همیشه تاریخ را دوست داشتم و پژوهش های تاریخی را ترجیح می دادم و به همین دلیل، دکتری ام به تحلیل تاریخ طبرستان اختصاص یافت. این منطقه موقعیت خاصی بویژه در شمال ایران داشته که هم در دوره قبل از اسلام بوده، ریشه داشته و هم اینکه هم طبیعتاً آنجا اسلام و فرهنگ اسلامی رواج یافته است. از آنجا که طبرستان همیشه پناهگاهی برای اقلیت های مذهبی بود، تشیع در آنجا خیلی زود تقویت شد و زیدیها، اسماعیلی ها و اثنی عشری ها در حدود هزار سال پیش در آن سرزمین بالیدند. مازندران و گیلان اوضاع امنتری داشته و حتی نسبت به بقیه، شمال ایران محور و تولدگاه تشیع در ایران است که در آنجا فرهنگشان را حفظ کردند. در آنجا مردم اصیل طبرستان ساکن بودند که بیشتر حافظ سنن ایرانی بودند. مهاجراِن پناهجو هم بیشتر حامیان یکی از فرقه های تشیع بودند. در نتیجه یک فرهنگ دو جانبه ای به وجود آمد که هم نشانه ای محلی ساسانی در آن بود و هم تأثیر بسیار شدید فرهنگ اسلامی بخصوص مذهب شیعه.»
وی معتقد است که یکی از شخصیتهای معروف در این زمینه آرمینیوس وامبری است که در دوره فتحعلی شاه قاجار به دنیا آمد و در سن 83 سالگی، در دوره احمد شاه از دنیا رفت. او در فقر رشد یافت و حتی دبیرستان را هم تمام نکرد. اما خیلی باهوش بود و همه چیز را خودش یاد گرفت. مثلاً به شکل خودآموز، زبانهای عربی، ترکی، فارسی و ازبکی را یاد گرفت.
شارکوزی معتقد است ،در رابطه با رشته ایرانشناسی در کشورهای دیگر ، معمولاً می گویند که ایران شناسی در تمام کشورهای دنیا رو به افول بوده و تعداد رشته های ایرانشناسی روز به روز کاهش پیدا می کند. ولی در مجارستان این علاقه مندی همچنان وجود دارد. زیرا مجارها ریشه آسیایی دارند. این یک تفاوت مهم نسبت به بقیه اروپا است. در عموم کشورهای اروپایی ایرانشناسی به عنوان یکی از شاخه های شرق شناسی شناخته می شود ولی در مجارستان، ایرانشناسی گروهی جداگانه دارد.
وی در مورد برنامه های برنامه ای که در حال حاضر در نظر دارند می گوید، قرار است من به همراه آقای بیری، با حمایت فرهنگستان علوم مجارستان، کتاب نسخ خطی فارسی در مجارستان را منتشر کنیم که در یکی دو سال آینده این کار به اتمام خواهد رسید.
من خیلی امیدوارم که تمام تلاشهای ایران و مجارستان برای توسعه و آینده روشن ایران شناسی مجارستان باشد.


منابع:
- ایران
- ایبنا