تبیان، دستیار زندگی
مبارزه بر علیه رژیم در داخل و خارج از كشور شدت یافته بود، و در این شرایط بحث بازگشت امام خمینی از فرانسه به ایران نیز مطرح گشت...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقایع اتفاق افتاده در روز 5 بهمن 

مبارزه بر علیه رژیم در داخل و خارج از كشور شدت یافته بود، و در این شرایط بحث بازگشت امام خمینی از فرانسه به ایران نیز مطرح گشت...

بخش تاریخ ایران وجهان تبیان
بهمن 57

از آنجا كه امام همواره بازگشت به ایران را منوط به خروج شاه از كشور اعلام می كرد، پس از خروج شاه در روزهای آخر دی 1357، خبر بازگشت قریب الوقوع امام خمینی نیز در رسانه های خبری انتشار یافت.
شاه كه صدای انقلاب مردم را شنیده بود، پس از انتخاب شاپور بختیار و تشكیل شورای سلطنت در 26 دی 1357 به امید بازگشت مجدد ناچار به ترك ایران شد. اما تظاهرات و مبارزات مردم از یك سو و غیر قانونی خواندن دولت بختیار و مجرم و خائن نامیدن او از سوی امام خمینی از سوی دیگر باعث ملتهب شدن بیش از پیش اوضاع گشت.
بختیار با توجه به وضعیت فوق و انتشار خبر بازگشت قریب الوقوع امام، در روز دوم بهمن یگان های گارد شاهنشاهی را برای نمایش قدرت خود به رژه در حضور خبرنگاران خارجی واداشت و ارتش را در روز پنجم بهمن به بستن فرودگاه های كشور و متوقف نمودن پروازهای خارجی وادار نمود.

موقعی كه فرودگاه مهرآباد برای جلوگیری از آمدن (امام) خمینی به ایران بسته شد و روحانیون در مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند، اخبار روزنامه ها حاكی از آن بود كه همه افسران نیروهای سه گانه در پایگاه های خود در تهران، اصفهان، كرمانشاه، دزفول، شاهرخی (همدان)،بندر بوشهر و بندر پهلوی (انزلی) اقدام به تظاهرات و اعتصاب غذا كرده بودند و از این رویداد، بهره برداری تبلیغاتی شدیدی به نفع مخالفین می شد.

اخبار فوق، مردمی را كه برای بازگشت امام لحظه شماری می كردند به نمایش خشم خود از طریق تظاهرات واداشت. مردم در این تظاهرات یك صدا خواستار بازگشت امام و باز شدن فرودگاه ها بودند.
رژیم در وضعیت نامطلوبی قرار گرفته بود . در یك سو بختیار به عنوان نخست وزیر شاه، حتی از سوی جبهه ملی نیز رانده شده بود و امید چندانی نیز به حمایت ارتش نداشت و در سوی دیگر خیل عظیم مردم، آتش انقلاب را شعله ور تر می كردند و كسی جلودارشان نبود. در همین زمان سید جلال تهرانی، رییس شورای سلطنت، ضمن استعفا در پاریس و در محضر امام، غیر قانونی بودن شورای سلطنت را نیز اعلام نمود تا اوضاع رژیم را وخیم تر از پیش نماید.
در حالی كه از پاریس خبرهایی مبنی بر عزم راسخ امام برای بازگشت به ایران به گوش می رسید، تنی چند از خلبانان شركت هواپیمایی ملی ایران اعلام كردند كه به پاریس خواهند رفت و امام خمینی را در «پرواز انقلاب» با هواپیمای 747 به تهران باز خواهند گرداند.
آنگاه كه در روز پنج شنبه پنجم بهمن با تلاش اردشیر زاهدی و كمك دولت و ارتش، عده ای در تهران به عنوان حمایت از قانون اساسی راهپیمایی كردند و به همین بهانه با بستن فرودگاه ها از بازگشت امام به ایران جلوگیری شد، امام خمینی ضمن مصاحبه ای در پاسخ به این سوال كه چه وقت تصور می كنید كه بتوانید به ایران بازگردید؟ فرمود:
«هر وقت كه منع برداشته شود و فرودگاه ها باز شود من به ایران خواهم رفت و اگر بنا باشد خون من بریزد، بهتر است در پیش رفقای خودم و همراه جوان های ایران بریزد. ما از این هیچ باكی نداریم و سرافرازی اسلام و ایران را می خواهیم.»
بختیار كه از ارسال نامه به امام در تاریخ 5 بهمن 1357 و طرح سفر به پاریس و مذاكره با ایشان موفق به كسب مشروعیت و یافتن راه نجات نشده بود؛ از یك سو حاضر به سپردن حكومت به مخالفان نبود و از سوی دیگر خود نیز تسلطی بر اوضاع كشور و امكان تغییر شرایط آن را نداشت و تنها به پشتیبانی آمریكا و انگلیس و تا حدودی ارتش، دلگرم بود.
منحرف ساختن هواپیما به كشور دیگر، منهدم نمودن آن و مسدود كردن باند فرودگاه سه راه حلی بودكه سران ارتش به همراه ژنرال هایزر در گردهمایی روز سوم بهمن برای جلوگیری از ورود امام پیشنهاد كردند. اما تبعات جهانی و انعكاس خبری این امر در سراسر دنیا به همراه چند پارگی نظری در میان مسئولان سیاست خارجی امریكا، هرنوع برخورد و درگیری را فاجعه آمیز جلوه می داد.
از این رو بود كه در نهایت جناح سایرونس ونس، كه خواهان پذیرش وضعیت جدید از سوی واشنگتن بود، در مقابل جناح تندرو كه خواهان به كارگیری مشت آهنین در قبال ناراضیان ایرانی بودند، به پیروزی دست یافت و هر گونه اقدام بر ضد ورود امام به ایران را منجر به اختلال و بی نظمی وسیع و حوادث غیر قابل انتظار تشخیص داد. آمریكایی ها در تصمیم نهایی سعی داشتند با به تعویق انداختن ورود امام به ایران درموقعیت مناسب تری از یك وضعیت نامطلوب یك تصمیم درست بگیرند.
در حالی كه مقامات در واشنگتن و تهران درباره نحوه به تعویق انداختن سفر و یا جلوگیری از ورود امام خمینی به ایران بحث و مذاكره می كردند، تصمیم قاطع امام برای بازگشت به ایران تمام برنامه های ایالات متحده را مخل نمود.
به رغم بسته بودن فرودگاه ها و پخش خبرهای مربوط به سوء قصد به جان امام و نیز منحرف ساختن هواپیمای حامل وی، امام اعلام كرد: «هر زمان بخواهد به ایران مراجعت می كند.» بدین ترتیب بسته شدن فرودگاهها به عنوان یك وسیله تبلیغاتی به نفع امام خمینی و به ضرر بختیار درآمد. چرا كه اعلام آمادگی امام برای بازگشت به میهن و ممانعت دولت بختیار، مردم ایران را به هیجان بیشتری درآورده و ابعاد ناآرامی ها را وسیع تر ساخته بود.
در حالی كه هنوز در میان فرماندهان نظامی شاه كسانی بودندكه تصور می كردند كودتا علیه آیت الله خمینی امكان دارد و می كوشیدند شاپور بختیار را با آن موافق سازند ، بختیار بی میل بود؛ زیرا اعتقاد داشت خودش شاه را بیرون كرده و پشتوانه او اكنون به قدری قوی است كه به تنهایی می تواند آیت الله خمینی را نیز بر زمین بزند.

در حالی كه از پاریس خبرهایی مبنی بر عزم راسخ امام برای بازگشت به ایران به گوش می رسید، تنی چند از خلبانان شركت هواپیمایی ملی ایران اعلام كردند كه به پاریس خواهند رفت و امام خمینی را در «پرواز انقلاب» با هواپیمای 747 به تهران باز خواهند گرداند.

تحصن در دانشگاه تهران كه با حضور جمعی از روحانیون متعهد و مبارز نظیر شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید مفتح، آیت الله خامنه ای و جمعی دیگر از روحانیون مبارز سازماندهی شده بود، به صورت گسترده مورد حمایت مردم، علما و مراجع تقلید قرار گرفت و تا زمان بازگشایی فرودگاه نیز ادامه یافت.
حمایت مردمی از حركت روحانیون به همراه فرار سربازان، درجه داران و افسران جوان از پادگان ها، اوضاع را به گونه ای درآورده بود كه بختیار نمی توانست به طور نامحدود فرودگاهها را بسته نگه دارد. برای بختیار روشن شده بود نه تنها نمی تواند آیت الله را زمین بزند، بلكه می باید به خواسته های مردم كه مهمترین آنها، بازگشائی فرودگاه ها بود نیز تن دردهد.
این اوضاع و احوال بحرانی رژیم پهلوی را ارتشبد عباس قره باغی رئیس ستاد ارتش وقت چنین شرح می دهد: «موقعی كه فرودگاه مهرآباد برای جلوگیری از آمدن (امام) خمینی به ایران بسته شد و روحانیون در مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند، اخبار روزنامه ها حاكی از آن بود كه همه افسران نیروهای سه گانه در پایگاه های خود در تهران، اصفهان، كرمانشاه، دزفول، شاهرخی (همدان)،بندر بوشهر و بندر پهلوی (انزلی) اقدام به تظاهرات و اعتصاب غذا كرده بودند و از این رویداد، بهره برداری تبلیغاتی شدیدی به نفع مخالفین می شد.
اگر چه روابط عمومی ستاد بزرگ بنا به تقاضای فرماندهان نیرو و اعتماد به اظهارات آنان، خبر اعتصاب پرسنل نیروها رادر مطبوعات تكذیب نمود، ولی گزارش های اداره دوم، اعتصاب غذا و شركت در تظاهرات یگان ها را تأیید می كرد و حتی در تهران، بوشهر، شیراز و اصفهان برخی از افسران، همافران، درجه داران و سربازان با خانواده هایشان به راهپیمایی پرداختند. چون گزارش های اداره دوم و نیروها ضد نقیض بود دستور دادم از ستاد بزرگ دو هیئتی یكی به ریاست سپهبد فیروزمند معاون ستاد برای رسیدگی به وضع پایگاه های یكم ترابری وشكاری در تهران و دیگری به سرپرستی سپهبد رحیمی لاریجانی رئیس اداره یكم ستاد برای رسیدگی به وضع پایگاه های نیروی هوایی در اصفهان، شیراز و بندر بوشهر اعزام كردند. هیئت های اعزامی پس از رسیدگی دستور بازداشت محركین و مسببین را در پایگاه صادر كردند، بلافاصله مخالفین شایعه تیرباران 165 نفر از همافران را عنوان و شروع به تظاهرات و تبلیغات شدید علیه دولت و ارتش نمودند.»
بختیار كه همچنان به تلاش خود برای تكیه بر اریكه قدرت ادامه می داد، ناگهان روز 9 بهمن، اعلام كرد كه فرودگاه برای ورود آیت الله خمینی باز است. اگر چه بختیار دلیل این تصمیم را ناتوانی خود ازمنع بازگشت یك تبعه ایرانی به كشورش اعلام داشت، اما ویلیام سولیوان آخرین سفیر امریكا در رژیم پهلوی در این باره می نویسد: «بختیار پس از اینكه با وساطت من موفق به جلوگیری از استعفای ارتشبد قره باغی از ریاست ستاد شد، گفت: با تدابیری كه پیش بینی كرده، پس از مراجعت آیت الله خمینی اوضاع به نفع حكومت او تغییر خواهد كرد.»
فارغ از آنكه بختیار با این تصمیم خود چه هدفی را دنبال می كرد، عقب نشینی او وباز شدن فرودگاه ها حكایت از پیروزی امام و مردم ایران در مبارزه تبلیغاتی بر علیه رژیم شاهنشاهی داشت.


منبع: مدرسه علمیه