تبیان، دستیار زندگی
مدیر انتشارات بروج از تهیه و تدارک شرایط برای فروش نسخه های عربی کتاب «من زنده ام» در عراق و میان زائران ایام اربعین خبر داد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«من زنده ام» همراه با زائران اربعین

مدیر انتشارات بروج از تهیه و تدارک شرایط برای فروش نسخه های عربی کتاب «من زنده ام» در میان زائران ایام اربعین خبر داد.

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
من زنده ام

"من زنده ام" عنوان کتابی است که به قلم معصومه آباد، یکی از اسرای ایرانی در جنگ عراق علیه ایران نوشته شد و چندین بار به چاپ رسید؛ با نزدیک شدن به ایام اربعین حسینی قرار است ترجمه این کتاب به زبان عربی در کشور عراق بین زائران به فروش برسد.
سی و چند روز بیشتر از حمله ی رژیم بعث به ایران نگذشته بود که چهار نفر از دختران امام خمینی اسیر شدند! «بنات الخمینی» عنوانی بود که سربازان صدام به چهار بانوی امدادگر ایرانی داده بودند. بعثی ها اول که ماشین شان را محاصره می کنند، از خوشحالی پایکوبی می کنند و پشت بی سیم به فرماندهان شان اعلام می کنند که دختران خمینی را گرفتیم! بعدتر برخی دیگر از افسران بازجو به این بانوان غیر نظامی می گویند از نظر ما شما  ژنرال های ایرانی هستید!

خانم آباد در کتابش نوشته است: "نمی خواستم جلوی دشمن ضعف نشان دهم. عنوان «بنت الخمینی» و «ژنرال» به من جسارت و جرأت بیشتری می داد. اما از سرنوشت مبهمی که پیش رویم بود می ترسیدم. نمی توانستم فکر کنم چه اتفاقی ممکن است بیفتد. دلم روضه ی امام حسین علیه السلام می خواست. دوست داشتم یکی بنشیند و برایم روضه ی عصر عاشورا بخواند. خودم را سپردم به حضرت زینب... ب.

نسخه های عربی «من زنده ام» با کمک فعالان نشر عراقی در این کشور توزیع خواهد شد و طی چند روز آینده ۲ هزار نسخه از این کتاب به عراق ارسال می شود که با توجه به همزمانی با ایام اربعین حسینی، قرار است دست اندر کاران توزیع کتاب، آن را در موکب های اسکان زائران و در مسیرهای پیاده روی به فروش برسانند

وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادرها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذب نباشیم. سربازهای عراقی که این صحنه را دیدند، به آن ها تشر زدند که چرا جا باز می کنید و روی دست و پای هم نشسته اید؟ و با اسلحه ها یشان برادر ها را از هم دور می کردند. نگاه های چندش آور و کش دارشان از روی ما برداشته نمی شد. یکباره یکی از برادرها که لباس شخصی و هیکل بلند و درشتی داشت با سر تراشیده و سبیل های پرپشت و با لهجه ی غلیظ آبادانی، جواد [مترجم ایرانی عراقی ها] را صدا کرد و گفت: هرچی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن تا شیرفهم بشن...."

نسخه های عربی «من زنده ام» به عراق می رسد

سید صفر صالحی مدیر انتشارات بروج گفت: کتاب «من زنده ام» شامل خاطرات دوران اسارت معصومه آباد چندی پیش به زبان عربی ترجمه شد که به تازگی این نسخه ها به چاپ رسیده اند و طی روزهای این هفته به عراق ارسال می شوند.
وی افزود: نسخه های عربی «من زنده ام» با کمک فعالان نشر عراقی در این کشور توزیع خواهد شد و طی چند روز آینده ۲ هزار نسخه از این کتاب به عراق ارسال می شود که با توجه به همزمانی با ایام اربعین حسینی، قرار است دست اندر کاران توزیع کتاب، آن را در موکب های اسکان زائران و در مسیرهای پیاده روی به فروش برسانند.
این مدیر نشر در ادامه گفت: چندی پیش، «من زنده ام» به زبان اردو نیز ترجمه شد که نسخه های ترجمه اردوی این کتاب هم با شمارگان ۲ هزار نسخه به منطقه کشمیر ارسال شدند. پخش و توزیع کتاب توسط خود دوستان کشمیری انجام شد و در آن منطقه مسابقه کتابخوانی هم با محوریت این کتاب برگزار کردند.


منبع: مهر