تبیان، دستیار زندگی
یك گزارش درباره تلخی گزنده سریال های «نفس گرم» ، کیمیا و «یادآوری». این حجم غم و غصه واقعا ضرورت دارد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جام زهر در كام بیننده ها

یك گزارش درباره تلخی گزنده سریال های «نفس گرم» ، کیمیا و «یادآوری». این حجم غم و غصه واقعا ضرورت دارد؟

بخش سینما و تلویزیون تبیان
نفس گرم

«حد و حدود پرداخت به غم در سریال ها چه قدر باید باشد؟» این پرسشی است كه بارها سوژه رسانه ها شده و جواب های متعددی روبرویش قرار گرفته. هفته پیش «نفس گرم» و كمی پیشتر«یادآوری» كاملا عریان و با طول و تفصیل نمایشگر صحنه هایی بودند كه پا را از غم فراتر گذاشتند و به تلخی و دل ریشی رسیدند. ماجرای «نفس گرم» نمایش مراسم تشییع جنازه حاج مرتضی است كه نزدیک به یک ربع، طول کشید و شبیه مستند مراسم تدفین شد. سریال «یادآوری» هم صحنه اعدام را با نمایش جزئیات به تصویر كشید. هفت صبح ماجرا را بررسی كرده است. در «کیمیا» هم صحنه های زندان و اعدام دست کمی از دلخراشی های آن دو سریال نداشت.
 
تقسیم بندی «تلخ و شیرین» درست است؟
حجت قاسم زاده اصل درباره سریالش «یادآوری» و نیز حد و حدود پرداخت «تلخی» در سریال ها پاسخ می دهد. «یادآوری» دو سال پیش روی آنتن آی فیلم رفت و این شب ها بار دیگر از شبكه پنج پخش می شود. همین اول یادآوری كنیم كه «یادآوری» در پرداخت به سوژه مورد نظر خود موفق بوده اما به هر حال تلخ است.  نخستین پرسش مان از قاسم زاده از همین جا وام می گیرد كه حد و حدود پرداخت به مباحث تلخ و غم در سریال ها چگونه باید باشد؟ این هم پاسخ او :« اتفاق بدی كه در این سال ها افتاده ، تقسیم بندی موضوعات به تلخ و شیرین است. انگار یك طرف ظرف عسل گذاشته ایم و طرف دیگر ظرف زهر! حالا چه كنیم؟ فقط یكی را بخوریم یا آن ها را با هم تلفیق كنیم؟ این مرز بندی، مخدوش است چون باید هر چیزی كه درام و فیلمنامه می خواهد به آن بدهیم. » می گوییم اما تلخی ها عمدتا بر وَر شیرین درام غلبه می كند:« نباید زیاده روی كرد و حفظ اندازه مهم است. مثلا صحنه عزاداری را آن قدر كه لازم و كافی است باید نشان دهیم .در كار طنز هم می شود زیاده روی كرد و زمین خورد. نمونه اش سرگذشت سینمای ایران است كه از شدت افراط به «لودگی» رسید.»

قاسم زاده: در نشان دادن غم نباید زیاده روی كرد و حفظ اندازه مهم است. مثلا صحنه عزاداری را آن قدر كه لازم و كافی است باید نشان دهیم .در كار طنر هم می شود زیاده روی كرد و زمین خورد. نمونه اش سرگذشت سینمای ایران است كه از شدت افراط به «لودگی» رسید.

صحنه اعدام با این همه جزئیات لازم بود؟
سوال را این طور مطرح می كنیم كه در «یادآوری» صحنه اعدام خیلی خوب پرداخت شده بود. خیلی خوب حس غم و ترس را منتقل می كرد ؛ اما این همه جزئیات لازم بود؟:« برغم این كه شخصا راضی به نمایش صحنه اعدام نیستم و اصلا با اعدام مخالفم اما وقتی ضرورت دارم است باید آن نشان بدهم تا اثر داشته باشد. نمی توانم كه بجای نشان ندان، اعدام را در دیالوگ تعریف كنم. در نسخه فعلی اما سعی كردم همه چیز را در حداقل ممكن نشان دهم. همه اضافه ها را حذف كنم.  اعدام در نسخه قبلی 16 دقیقه بود الان 9 دقیقه شده. درحالی كه همه می گفتند چه صحنه خوبی بود. از این كمتر دیگر نمی توانستم نشان دهم چون ضرورت درام است. ضمن این كه علی در قسمت بعد زنده می شد و این 10 درصد غم به 20 درصد شادی اش می ارزید.» قاسم زاده این تك جمله را هم تكمله پاسخ خود می كند:« نشان دادن صحنه های غم در كارهای همكاران حتما ضرورت داشته اما اگر شما به عنوان یك بیننده می گویید زیاده روی بوده، حتما بوده. اگر فكر می كنید صحنه اعدام در سریال ما نباید نشان داده می شد ، حرف شما درست است. »
با بخشنامه درست می شود؟
علی دارابی معاون سابق سیما چهار سال پیش به شبكه ها ابلاغ كرد كه باید جلو سریال های تلخ را گرفت. از قاسم زاده می پرسیم می توان با دستور و بخشنامه مشكل تلخی سریال ها را حل كرد یا همه چیز منوط به تفكر سریال سازها است؟:« ما هنوز تبعات تصمیمات بد معاون قبل سیما را پس می دهیم. با دستور و سفارش تلویزیون نابود شد چون خواستند همه چیز را پاستوریزه كنند و همه چیز اندازه مغز یك نفر تنزل پیدا كرد. همان طور كه گفتم همه چیز به ضرورت درام باز می گردد؛ ضمن این كه  قرار نیست بیننده ای كه لطف می كند و  وقت می گذارد و سریال ما را می بیند اذیت كنیم. بنده درباره كار خودم می توانم صحبت كنم نه دیگران . اگر بیننده تصویر خود را در سریال ببیند آن را دنبال می كند. این فیلم ها تصویر واقعی مردم نیستند چه در غم چه شادی .مگر ما از صبح تا شب شاد هستیم؟ هر چه قدر سینما و تلویزیون آیینه ای از زندگی واقعی مان باشد موفق تر است.»
سریال ها آب بندی می كنند؟
به كرات دیده شده سریال هایی كه در آن ها اتفاقی رخ نمی دهد و همان مثل معروف «آب بندی» به ذهن می رسد. این مساله را با قاسم زاده این طور مطرح می كنیم كه با كوتاه كردن برخی صحنه های تلخ و گزنده نمی شود منظور را رساند؟:« به طور كلی حفظ تعادل لازم است. اما این كه بگوییم نشان ندهیم چون مردم زیاد غصه دارند مصداق سانسور است. با این حال بعضی زیاده روی ها هست كه مثلا مجلس روضه را كامل نشان می دهند، این دیگر بیشتر شبیه دقیقه پر كردن ، آوانس دادن ، امتیاز خواستن است.نمی خواهم اشاره كنم اما می بینید صحنه های عبوری خیلی از سریال ها زیاد است.  به نظر می آید  این كار برای برای جبران نقص فیلمنامه است كه به اندازه كافی نوشته نشده. یك فیلمنامه 45 دقیقه معمولا 30 صفحه با فونت 14 دارد. بعض اوقات دیده ایم كه هر صفحه ،با فونت 16 نوشته شده است. معلوم است كه این حجم 20 دقیقه بیشتر جواب نمی دهد. »
تلویزیون مقصر است؟
با وجود شورای تصویب و مشاوران فیلمنامه و ... پس چرا خروجی سریال ها از نظر میزان نشان دادن غم شبیه هم است. اصلا وظیفه تلویزیون در این باره چیست؟ پاسخ حجت قاسم زاده اصل را بخوانید:« تمام آثاری كه ساخته می شوند از فیلتر اعضای شورای تصویب عبور می كنند. تمام آدم هایی كه در تیتراژ اسم شان به عنوان مشاور فیلمنامه قید شده در خروجی فیلمنامه سهیم هستند. آن ها اعمال نظر و سلیقه می كنند اما در خروجی ، سهم خود را از نتیجه نهایی نمی پذیرند. اعضای شورای تصویب ، مشاوران فیلمنامه ، ناظران كیفی كه در فیلمنامه دخالت های سنگین می كنند پاسخگوی اعمال نظرهای خود نیستند . همیشه رابطه من با آن ها  تعاملی بوده اما این اعمال نظر و سلیقه ها همیشه وجود داشته . كار را ازشكل طبیعی خارج می كنند بعد مسئولیت را به عهده كارگردان می گذارند. بله ، كارگردان مسئول است اما قبلا شورا فیلمنامه را خوانده ، تصویب شده و سلیقه شان تحمیل شده. من معتقدم شوراهای تصویب باید برچیده شوند.


منبع: هفت صبح