تبیان، دستیار زندگی
اشاره عادل فردوسی پور هم، مثل هنرمندان می گوید كه از بچگی به كار گویندگی و فوتبال علاقه مند بوده است و كارهای تلویزیونی فوتبال را پیش خود تمرین می كرده است. او زمانی كه دانشجوی مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف بود، برای تست ص...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مصاحبه با عادل فردوسی پور

( قسمت 1)

اشاره

عادل فردوسی پور هم، مثل هنرمندان می گوید كه از بچگی به كار گویندگی و فوتبال علاقه مند بوده است و كارهای تلویزیونی فوتبال را پیش خود تمرین می كرده است. او زمانی كه دانشجوی مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف بود، برای تست صدا و گزارشگری به تلویزیون آمد و از بخت خوشش برای این كار پذیرفته شد و از آن پس، از مدرك فوق لیسانس مهندسی صنایع خود نتوانست به طور جدی بهره گیری كند و آن را بی ربط به دنیای مورد علاقه اش فوتبال می داند و جدا از فوتبال در دانشگاه صنعتی شریف زبان تدریس می كند.

آقای فردوسی پور زمانی كه شما میان بیننده های تلویزیون و یك ورزشگاه شلوغ و یك بازی مهم ملی واسطه هستید ،آیا احساس نمی كنید كه بزرگ ترین مسئولیت زندگی خودتان را به عهده گرفته اید؟ از آن لحظه و از آن بار سنگینی كه در آن لحظه روی دوشتان است برای ما حرف بزنید.

بازی ها، به خصوص بازی های تیم ملی، در كار گزارش من خیلی استرس ایجاد می كند و مسئولیت در این لحظه بسیار سنگین است و همه تلاش من در این لحظات این است كه میان آنچه كه بیننده می بیند و آنچه كه از زبان من می شنود تضادی وجود نداشته باشد و اگر قرار باشد كه این طور نباشد، فضایی به وجود می آید كه بیننده یا متوجه تصویر نمی شود یا متوجه حرف های من نمی شود.

ساعات یا دقایقی قبل از بازیهای ملی، چه احساسی دارید؟ آیا زمانی كه می خواهید پشت میكروفن بنشینید تپش قلب نمی گیرید، فشارتان بالا نمی رود؟

بستگی زیادی به آن بازی دارد. این كه چه بازی ای و با كدام تیم باشد.

عرض كردم بازی های تیم ملی با كشورهای دیگر؟

آن هم بستگی دارد. بازی ایران و عربستان را مثال می زنم كه حساسیت زیادی داشت. نه این كه درآن لحظه نگران كار خودم باشم؛ در آن لحظه، مثل هر ایرانی و هر بیننده تلویزیون، نگران وضعیت تیم ملی كشورمان بودم. در آن لحظات، شاید هر ایرانی با بدنی لرزان این بازی را تماشا می كرد. من هم چنین استرسی را داشتم ، ولی به عنوان گزارشگر نه... تجربه به ما آموخته كه از آن حس فاصله بگیریم.

با این كه بی طرف بودن در بازی برای شما به عنوان یك درس كلاسیك گزارشگری دوره شده فكر می كنید در این گونه بازی ها می توانید بی طرف باشید؟

به هر حال نمی شود.

ولی شما این را آموخته اید؟

بله، باید بی طرف باشیم، ولی آن احساسی كه انسان در مورد كشور خودش دارد مانع اصلی  كاراست.

یعنی نمی توانید خودتان را كنترل كنید؟

بگذارید این طور بگویم: به هر حال دراین جور موارد استرس ایجاد می شود. اگر بگویم در مورد پیروزی یا باخت تیم ملی كشورم بی احساس وبی طرف هستم، حتماً دروغ گفته ام.

اگر بازی تیم ملی با حریف خود انجام شده باشد و نتیجه همه به نفع ما باشد. شما باز هم این نگرانی را تا آخر بازی دارید؟

اگر ایران سه – هیچ جلو بیفتد. همان طور كه كمی خیال بیننده راحت است، ما هم راحت هستیم.

اگر نتیجه به نفع ما باشد. شما با فراغ بال به گزارشتان می پردازید؟

راحت تر گزارش می كنم. اما اگر ایران یك- هیچ هم عقب باشد من موظف هستم عدالت را در نظر داشته باشم.

در این جور موارد، فرق شما با بیننده ها در چیست؟

فرق ما این است كه گوینده و گزارشگر نمی تواند ناعادلانه حرفی بزند. شاید بیننده بتواند در مورد بازی ناعادلانه قضاوت كند، ولی ما این جا خیلی محدودیم.

اگر بخواهید عادلانه كار كنید كه شما هم نوعی داور هستید!

بله، به نوعی داور هستیم.

داوری كه نمی تواند به كسی كارت نشان بدهد!

بله.

آیا تا به حال شده كه در لحظه ای از بازی، كه داور در دادن كارت به یك بازیكن قصور می كند شما پیش خودتان برای آن بازیكن كارت زرد یا قرمز صادر كرده باشید؟

در این جور موارد، جمله " به نظر می آید كه داور باید كارت زرد یا كارت قرمز بدهد" را زمزمه می كنیم. بعد هم دوربین های تلویزیون آن قدر كار را برای ما آسان كرده اند كه فرصت اظهار نظر در مورد این را كه این حركت آفساید بود یا نه از ما می گیرند.

آیا در مورد این جور جمله های شما بعد از بازی و در بررسی فیلم بازی ها بحث شده و اثری هم داشته؟

در حد این كه در بازی های داخلی بتواند یك داور را از یكی – دو بازی محروم كند، اثر داشته. فقط در همین حد؛ قانون بیش تر از این اجازه نمی دهد.

وقتی هیاهوی شادی تماشاگرها را در ورزشگاه می بینید، دوست دارید جای یكی از آن ها بودید؟

در بازی های تیم ملی خیلی دوست دارم جای یك تماشاگر باشم و مثل او بالا و پایین بپرم.

از فراغت های میان گزارش هایتان برای تبدیل شدن به یك تماشاگر بهره جویی نكرده اید و جست و خیز موقت هم نكرده اید؟!

نه، تا به حال پیش نیامده شغل ما هم طوری است كه دیگر نباید این كارها در ملاعام از ما سر بزند.

وقتی كه شما بازی های خارجی را به صورت غیر مستقیم گزارش می كنید بیننده خلا عجیبی میان خودش ، شما و زمین بازی احساس می كند شما هم این خلا را احساس می كنید؟ آدم احساس می كند كه گزارش گر فرسنگ ها با زمین بازی فاصله دارد

.بله، از نظربیننده، گزارش كردن از كنار یك تصویر با گزارش كردن در آن فضای زنده ورزشگاه تفاوت زیادی دارد. در ورزشگاه شور و حال تمام بازی در دست گزارشگراست و او از نزدیك شاهد همه چیزاست.

برای شما كدام دوست داشتنی تر است؟

در ورزشگاه بودن.

در ورزشگاه فكر می كنید به مردم نزدیك ترید؟

آن جا احساس می كنیم همه اتفاقاتی را كه مردم می بینند ما هم می بینیم آن ها نمی توانند گزارش كنند. ما گزارش می كنیم.

اگر شما به جای دیدن توپ در زمین فوتبال، روی این میز آن را  تماشا كنید، چطور توصیفش می كنید؟

من به توپ تا به حال این طوری نگاه نكرده ام،این یك نگاه فلسفی به توپ است.

فكر می كنید چه رابطه ای میان توپ و انسان هست؟

به این قضیه فكر نكرده ام و این قدر توپ را فلسفی ندیده ام.

الان حاضرید به این رابطه فكر كنید؟

[مكث] اگر فكر كنم هم به نتیجه خاصی نمی رسم.

الان به این نتیجه رسیدید یا قبلاً هم به آن فكر كرده بودید؟

نه قبلاً به طور جدی به این موضوع فكر نكرده بودم.

حتی به رابطه گردو و توپ هم فكر نكرده بودید؟!

نه.

اگر توپ را در این شرایط از دنیا حذف كنند...؟

آن وقت فكر می كنم بخش عمده ای از زندگی من هم حذف شده.

از زندگی شما؟

... و خیلی های دیگر.

آن وقت چه می كنید؟

سعی می كنم یك توپ دیگر درست كنم.

یعنی چیز دیگری جای توپ را می گیرد؟

شاید نه.

آیا یك مكعب می تواند جای توپ را بگیرد؟

نه، مكعب به آسانی نمی چرخد.

پس یكی از خاصیت های توپ این ست كه آسان می چرخد، ولی به سختی مهار می شود.

بله.

شما مهار شدن یا نشدن توپ را زیر پای بازیكن این طور توصیف می كنید كه " توپ روی پایش جفت و جور نشد. " این عبارت " جفت و جور" را از كجا آورد ه اید؟

نمی دانم.

بعضی از عبارات را احساس می شود از گزارشگران دیگر یا قدیمی تر گرفته اید: مثل " میریم كه داشته باشیم."

این كه دیگر چند سال است ممنوع است و كسی آن را نمی گوید؛ اصلا ساختارش اشتباه است.

بسیار خب ، پس همین عبارت " جفت و جور" از كجا آمده؟ این را شما بارها و بارها در گزارش هایتان گفته اید.

یعنی بازیكن خوب نتوانست ضربه اش را بزند؛ توپ روی پایش...

عباراتی هست كه احساس می شود مخصوص گزارشگران فوتبال است و افراد عادی نمی توانند آن ها را به كار ببرند. یا اگر به كار ببرند دیگران زیاد جدی نمی گیرند. فكر می كنید كار گزارشگری با این عبارات ویژه رتبه مخصوص خودش را دارد یا نه همه مردم از عهده اش بر می آیند؟

ببینید وقتی من بنشینم با دوستانم یك بازی را ببینم. از عبارات عامیانه استفاده می كنم كه در گزارش نمی توانم از آن ها استفاده كنم. در گزارش، گزارشگرعامیانه صحبت نمی كند. ولی طوری باید صحبت كند كه هم یك پروفسور و هم یك كارگر معمولی متوجه حرفهایش بشوند و جذب او بشوند، و نباید آن قدر عامیانه حرف بزند كه به تحصیل كرده ها بربخورد.

و این گزارشگر باید قطعا دانش فنی فوتبال را فراگرفته باشد؟

بله ، قطعا.

و اگر نداند...؟

موفق نمی شود.

موفق در چه ؟

در گزارشگری.

یعنی امكان این كه اشتباه هم بكند هست؟

بله.

چند بار تا حالا اشتباه كرده اید ؟

خیلی... اشتباه جزولاینفك كار ماست. گزارشگری كه در هر نود دقیقه بازی چند هزار كلمه به كار می برد باید اشتباه داشته باشد.

اشتباهات فنی فوتبال، نه اشتباهات لفظی.

به هر حال اشتباهاتی داشته ام.

ادامه دارد ...