تبیان، دستیار زندگی
مؤسسات تخصصی برای این که بتوانند مبلّغ بپرورانند، باید از مبلّغان باتجربه و متبحّر، سبک خروج و ورود به روضه را بیاورند و منتقل کنند و فقط به یاد دادن تئوری اکتفا نکنند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفت‌و‌گویی خواندنی با واعظ شهیر حرم (٣)

حجت الاسلام و المسلمین محمد صادقی واعظ - بخش پایانی

حجت الاسلام محمد صادق واعظ

بخش قبلی را اینجا ببینید

تجربیات تبلیغ و تألیفات

- همان‌گونه که اطلاع دارید، مؤسسات تخصصی تبلیغ زیر نظر مرکز مدیریت حوزه علمیه قم راه‌اندازی شده و طلاب مستعد را با روش‌های نوین و سنتیِ تبلیغ، آموزش می‌دهند؛ نظر شما درباره چنین مؤسساتی چیست؟

بهترین راه برای منبری شدن، آماده کردنِ کاغذ، قلم، فرمول و... نیست؛ مؤسسات تخصصی برای این که بتوانند مبلّغ بپرورانند، باید از مبلّغان باتجربه و متبحّر، سبک خروج و ورود به روضه را بیاورند و منتقل کنند و فقط به یاد دادن تئوری اکتفا نکنند.

- آیا تجربیات تبلیغی خود را به صورت کتاب چاپ کرده‌اید؟

بله. تألیفاتی هم داشته‌ام.

- اسامی تألیفات را بفرمایید.

«بیست سخنرانی پیرامون حماسه‌سازان عاشورا» (متن سخنرانی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها)، «بیست سخنرانی پیرامون حضرت صاحب الزمان علیه السلام» (متن سخنرانی در حرم امام رضا علیه السلام). کتابی هم مشغول تحریر آن هستم که سخنرانی‌های مسجد أعظم بوده و پیرامون «فدک» می‌باشد و در دست چاپ است.

لازم به ذکر است که سبک نوشتاری کتاب‌ها با سبک منبر تدوین یافته است.

اولین کتابی که مرحوم فلسفی نوشت

اولین کتاب مرحوم فلسفی، کتاب «کودک» بود. البته بنده باعث شدم تا آن مرحوم این کتاب را بنویسد. روزی به وی گفتم: انسان که عمر ابدی ندارد؛ چند کتاب بنویس تا مردم از آن استفاده کنند. گفت: چه بنویسم؟ جواب دادم: همان مطالبی که در سخنرانی‌های خود ایراد می کنید را بنویسید. روزی کتاب «کودک» را به من داد و گفت: بخوان، ببین چگونه است.

کتاب را در فرصت مناسب خواندم و متوجه شدم این گفتار آقای فلسفی نیست. وی از نوشتار کتاب سؤال کرد. گفتم: خیلی بد نوشته‌اید! پرسید: چرا؟ جواب دادم: من سخنرانیِ شما را در این کتاب می‌خواستم و شما قلم‌فرسایی کرده‌اید. من متن سخنرانی شما را می‌خواهم که چاپ شود؛ ای کاش این کار را می‌کردید. حرف مرا قبول کرد. بنده نیز در کتاب‌های خود، متن سخنرانی‌هایم را ارائه داده‌ام؛ یعنی هیچ‌گونه قلم‌فرسایی نکرده‌ام. (از ورود به بحث، بحث اصلی و روضه)؛ حتی سبک روضه‌هایم را در کتاب ارائه داده‌ام.

برخی از وعاظ معروف امروز می‌گفتند: ما برای این به مجلس شما می‌آمدیم که سبک ورود، سبک خروج و سبک روضه شما را در منبر فرا بگیریم.

یکی از وعاظ می‌گفت: فراز و نشیب و آرامش شما را در منبر عملاً یاد گرفته‌ام.

بنده نسبت به برخی از اهل منبر گِله دارم و آن این که برخی از سخنرانان بدون روضه منبر را تمام کرده و روضه نمی‌خوانند؛ منبر بدون روضه أبتر است.

- از چه منابعی برای روضه استفاده می‌کنید؟

کتاب‌های مرحوم شیخ عباس قمی، بهترین روضه و صحیح‌ترین مقتل را ارائه می‌دهد. کتاب‌هایی مانند: منتهی الأمال، نفَس المهموم و بیت الأحزان بهترین روضه را انعکاس داده‌اند. البته روضه هم مثل سخنرانی نیاز به سبک ورود و روش خاص خود را دارد. گوینده، باید آن را برای شنونده به بهترین وجه بیان کند. گاهی سخنران با یک بیت شعر مجلس را به اوج می‌رساند؛ گاهی هم گوینده‌ای هر قدر سعی می‌کند نمی‌تواند مجلس را به شور بیاورد.
اهل منبر باید سبک خواندن روضه را بلد باشند و از مطالبی که بر روی شنونده اثر می‌گذارد، بهره ببرند.

حجت الاسلام محمد صادق واعظ

رئیس زرتشتیان در مجلس عزای امام حسین

- از خاطرات خود بگویید.

در یزد منزل حاج شعبانعلی نقدی منبر می‌رفتم. روز عاشورا بود و من روضه حضرت علی اصغر علیه السلام را خواندم. وقتی از منبر پایین آمدم، صاحب مجلس گفت: امروز ناهار همین جا مهمان سیدالشهداء علیه السلام باشید. در اتاقی نشسته بودم و فردی با کلاه شاپو نیز در کنارم قرار داشت. حاج شعبانعلی به من گفت: این فرد رئیس زرتشتیان یزد است! از او سؤال کردم: مگر شما در مجلس امام حسین - علیه السلام - ما شرکت می‌کنید؟! گفت: امام حسینِ شما؟!؛ امام حسینِ کلّ بشریت است!؛ همه عالَم فدای امام حسین! بعد از گفتن این جملات سرِ خود را به دیوار گذاشت و شروع به گریه کردن کرد؛ با گریه‌ی او و افراد حاضر، دوباره مجلس، کربلایی شد.
رئیس زرتشتیان درباره شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام می‌گفت: اگر امام حسین علیه السلام را در کربلا شهید نمی‌کردند، شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام برای مظلومیت امام - علیه السلام - کفایت می‌کرد و برای عالَم اثبات می‌شد که لشکر یزید، چه دیوهای وحشی‌ای بودند.

- مطلبی هم درباره اخلاص در منبر بفرمایید.

بنده نزدیک به شصت سالی است منبر می‌روم. به یاد ندارم به خاطر پول با کسی حرف زده باشم؛ چه یک منبر و چه چند منبر باشد. سفارش من به همه اهل منبر این است: برای پول، منبر نروند؛ چون منبری که از قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام است، با پول قابل خرید و فروش نیست. ما باید وظیفه خود را انجام دهیم؛ مردم نیز وظیفه‌ای دارند که انجام خواهند داد.

- به طلابی که نسبت به تبلیغ کم‌توجه هستند، چه توصیه‌ای دارید؟

اگر طلبه‌ای قادر است تبلیغ برود و نمی‌رود، جفا می‌کند؛ هم به خود و هم به دیگران. زکات علم، نشر آن است تا مردم از آن استفاده کرده و با عمل به آن در مسیر زندگی بهره‌مند شوند. این افراد فردای قیامت جواب پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - و حضرات معصومین علیهم السلام را چه خواهند داد؟
اگر کسی با عذر موجّه قادر نیست منبر برود، با کلاسداری و...، احکام شرعی، معلومات خود را نشر دهد.

منبری که در آمل نیمه‌کاره شد!

در یک سال ماه رمضان با آیت الله العظمی جوادی آملی در آمل منبر می‌رفتیم؛ سالی بود که محمد بخارایی، منصور را به هلاکت رسانده بود و در همان مسجدی که منبر می‌رفتم، فرماندار، مجلس فاتحه‌ای برای منصور اعلام کرد. من آن شب منبر نرفتم و شخصی را به عنوان مراقب قرار دادم تا به من خبر دهد، هر وقت مجلس آنها تمام شد و رفتند، من منبر بروم.
در بین راه که به مسجد می‌رفتم، به فرماندار برخورد کردم؛ بعد از این که سرش را تکان داد، گفت: عجب، نیامدی مجلس!؛ گفتم: ساعت کار من الان است. نیمه شب به من خبر دادند می‌خواهند تو را دستگیر کرده و زندانی کنند. مردم از درِ فرعی مسجد ماشینی را مهیا کرده و شبانه به تهران آمدم. این واقعه در هجدهم ماه رمضان اتفاق افتاد و نتوانستم بقیه ایام ماه را منبر بروم.

-از فرصتی که در اختیار خبرگزاری حوزه قرار دادید، سپاسگزارم.


منبع: خبرگزاری حوزه
تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان