تبیان، دستیار زندگی
فیلم سینمایی «مزار شریف»، چهارمین ساخته عبدالحسن برزیده است. این فیلم ماجرای حمله طالبان به کنسولگری ایران و کشتار دیپلمات های ایرانی را در 17 مرداد 1377 در شهر مزار شریف، طبق روایت تنها شاهد ماجرا به تصویر می کشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روایت سینمایی از شهادت دیپلمات های ایرانی

فیلم سینمایی «مزار شریف»، چهارمین ساخته عبدالحسن برزیده است. این فیلم ماجرای حمله طالبان به کنسولگری ایران و کشتار دیپلمات‌های ایرانی را در 17 مرداد 1377 در شهر مزار شریف، طبق روایت تنها شاهد ماجرا به تصویر می‌کشد.

فرآوری: منیژه خسروی -بخش سینما و تلویزیون تبیان
فیلم مزار شریف

روایت عبدالحسن برزیده  از این تجربه سینمایی را بخوانید:

 چطور اتفاقات مزار شریف سوژه داستان شما شد؟
سال ۷۷ و ۷۸ که این اتفاقات رخ داد  از همان زمان و بعد از یک ماه با آقای شاهسون(تنها دیپلمات باقیمانده از حادثه مزار شریف)   جلسه ای داشتم. طرح و فیلم نامه چیزی نزدیک به دو سال از من زمان بر. همان زمان فیلم نامه را نوشتم.

*جذابیت داستان مزار شریف برای شما چه بود؟
در وهله اول این اتفاق برای هر کشوری حائز اهمیت است؛ همانطور که لانه جاسوسی و گروگانگیری برای آمریکا مهم است و فیلم آرگو را ۳۰ سال بعد از تسخیر لانه جاسوسی می سازد و به فیلم جوایز متعدد هم میدهد. وقتی ۹ دیپلمات ایرانی در افغانسان ترور می شوند برای من ایرانی اهمیت دارد؛ آن هم به دست کسانی که با ما زاویه دیدگاهی دارند. مخصوصأ اینکه حادثه زوایای پنهانی داشت که سیاسیون قصد مخفی کردن آن را داشتند. یک گاف سیاسی بود که قرار بود در آن خصوص حرف زده نشود و ما راجع به آن حرف زدیم. ۹ تن از عزیزان ما فرزندان و برادران ما بودند که در کشوری دیگر غریبانه و مظلومانه به شهادت می رسند؛ پس سکوت بی معنی است.

*به لحاظ بصری چطور؟

به نظر من واقعه مزار شریف خاصیت تبدیل به فیلم خوب را داشت. البته هر اتفاق تاریخی نمی تواند نمی تواند قابلیت تبدیل به فیلم را داشته باشد و شاید اتفاق دیگری  اگر به رمان مبدل شود بهتر باشد. به نظر من مزارشریف قابلیت تبدیل به یک اثر دراماتیک را داشت؛ ضمن اینکه خودم خواستم آن خاطرات را یادآوری کنم چرا که آن حادثه تلخ تنها یک ماجرای قتل و کشتار معمولی نبود که تمام شود و این روزها می بینیم که در ادامه همان داستان، تکفیری ها و داعشی ها هم به تفکر طالبان اضافه شده اند. طرز تلقی غلطی که این گروهها از دین دارند اتمام ناپذیر است.

فیلم مزار شریف

*با شاهسون در طول ساخت فیلم دیدار داشتید؟

سال ۷۷ یک ماه بعد از مصاحبه اش با تلویزیون  با ایشان قرار داشتم. البته ایشان یکسال بعد از این اتفاقات به دلایل شخصی ناپدید شدند ولی بعد در حین نگارش فیلم نامه با ایشان در تماس بودم. در حین ساخت فیلم هم با شاهسون و هم با مسئولین سیاسی وقت و چند تن از دیپلمات ها و کسانی که به شاهسون در این رابطه کمک کردند هم مصاحبه و ملاقات داشتیم.
*چقدر در خصوص داستان تحقیقات میدانی داشتید و تنها به گفته های شخص اکتفا نکردید؟
برای شناخت افغانستان تحقیقات زیادی انجام شد. اینکه چه انگیزه ای  پشت ماجرا وجود داشت؟ چرا پاکستان  ردیف اول اتهام  بود و چرا طالبان افغانستان در این ماجرا نقش نداشتند؟ یا اینکه چرا بچه های ایران آنجا را تخلیه نکردند و در نهایت به شهادت رسیدند؟ من با آقای بروجردی که در آن زمان مسئولیت مهمی در حوزه افغانستان داشتند زیاد صحبت کردم و در فیلم نکاتی را مطرح کردیم که روح شاهسون هم خبر نداشت؛ ازجمله اینکه نیروهای ایرانی با تانک پشت خاک افغانستان صف کشیده بودند و...
*جالب اینجاست یکی از سوالات من این بود که این به صف شدن تانک ها ی ایرانی پشت خاک افغانستان اغراق آمیز نبود؟
به هیچ عنوان. نزدیک بود ایران درگیر جنگ با افغانستان شود؛ چرا که عقلای کشور تشخیص داده بودند و حتی آقای روحانی دبیر وقت شورای امنیت ملی با رهبری در این زمینه دیدار کرده و ایشان را از ماجرا مطلع کردند و ما به راحتی می توانستیم کابل را بگیریم و درگیر جنگ ناخواسته یا خواسته شویم. هر چند که در هر صورت تبعاتش برایمان زیاد بود.

در قصه واقعی یک خانواده شاهسون را در طول مسیر رسیدن به مرز هدایت می کند ولی ما تعمدأ کاراکترها را کم کردیم. در فیلم ما زنی که به شاهسون کمک می کند نماینده مردم افغانستان است. موضوع اصلی داستان ما از جایی شکل می گیرد که قصه حادثه در اصل تمام می شود و به اعتقاد من داستان با مهتاب کرامتی و حسین یاری به خوبی روایت می شود

* آقای برزیده فیلم مزار شریف برای من که در زمان رخداد این حادثه دانشجو بودم و اطلاعی از این ماجرا نداشتم هیچ اطلاعاتی از سابقه چگونگی شکل گیری این رویداد ارائه نمی دهد.
شاید صحبت های من برای شما قانع کننده نباشد. اما ما فرض را بر اطلاعات مردم گذاشتیم و اینکه ماجرای ده سال گذشته چندان دور نیست. مضاف بر اینکه ما قرار نیست همه موارد و همه موضوعات را در فیلم بگوییم کمی تحقیق و پژوهش بررای امثال شما هم نیاز است(می خندد) اما در هر صورت فیلم قرار نیست همه اطلاعات را به مخاطب بدهد چون در این صورت تبدیل به روزنامه می شود.
*برای جذابیت بصری اثر تمایل نداشتید از بازیگران بیشتر چهره استفاده کنید؟
در قصه واقعی یک خانواده شاهسون را در طول مسیر رسیدن به مرز هدایت می کند ولی ما تعمدأ کاراکترها را کم کردیم. در فیلم ما زنی که به شاهسون کمک می کند نماینده مردم افغانستان است. موضوع اصلی داستان ما از جایی شکل می گیرد که قصه حادثه در اصل تمام می شود و به اعتقاد من داستان با مهتاب کرامتی و حسین یاری به خوبی روایت می شود؛ فکر میکنم  در همین مقدار شخصیت ها هم کفایت می کند. البته این را بگویم که من به بازیگر چهره در فیلم اعتقاد دارم و مردم و مخاطبین اصلا به خاطر بازیگر به سینما می آیند اما این قصه از این نوع روایت، بازیگر زیاد نمی خواست اگرچه می توانستم قهرمان فیلم را هم همچون فیلم های هالیوودی در گیر ماجراهای اکشن کنم ولی همانطور که می بینید فیلم اتفاقات اکشن معمول را هم ندارد.
*بیشتر داستان مد نظرتان بود اگرچه در زمان نمایش در جشنواره فیلم فجر پارسال اشکالاتی هم به فیلمنامه واقع بود؟
دقیقأ...واقعه و ماجراهای اصلی را نمی خواستیم اسیر جذابیت کاذب کنیم و به خاطرجذب گیشه تن به هر چیزی ندادیم؛ البته فیلم وجه سرگرمی را برای مخاطب دارد و حتی یک پله بالاتر هم هست و مردم فیلم را دوست داشته و با فیلم  ارتباط خوبی هم  برقرار می کنند. شاید در این فیلم  به چهره مهتاب کرامتی مخاطب عادت نکرده باشد. قول می دهم در فیلم بعدی ام که کمدیست قطعا از بازیگران بیشتر و گیشه پسند استفاده کنم هر چند که اگر خودم هم نخواهم مرا بعه سمت فیلم های گیشه ای یا کمدی هول می دهند و مقاومت دیگر نتیجه ای ندارد!

فیلم مزار شریف

*بازی حسین یاری علی رغم اینکه باور پذیر است اما عده ای از منتقدین آن را در تیپ خلاصه می بینند؛ نظر شما چیست؟
 ۹۰ درصد مجموعه نظرات در مورد بازی ایشان تا به حال مثبت بوده و ده درصد نقد هم داشته اند. اتفاقا در جلسه با دوستان سینماگر بعد از پایان تدوین این فیلم، نظرات روی بازی حسین یاری و خانم مهتاب کرامتی بسیار نظرات خوبی بودو خودم هم نظر خوبی نسبت به بازی بازیگرانم دارم.
* در ابتدای فیلم برخورد مسعود رایگان با حسین یاری به عنوان یک دیپلمات و ایشان به عنوان نماینده امنیت ملی کشور کمی تند و زننده نبود؟
اتفاقأ بر اساس مستندات و تحقیقات، ما زهر ماجرا را گرفتیم و نخواستیم آقای رایگان را چندان خشن نشان دهیم؛ به نظرم کار درست را این مامور امنیت ملی میکند و اگر نمی کرد باید به آن شک می کردیم.

روایت بازیگران

مهتاب کرامتی:  بعد از خواندن فیلمنامه، از بازی در نقش یک زن افغان به نوعی ترسیدم و فکر می‌کردم از پس این کار برنمی‌آیم. به همین دلیل از عبدالحسن برزیده خواهش کردم که بعد از تست گریم و باورپذیر شدن این کاراکتر برای حضور در این فیلم سینمایی اعلام آمادگی کنم. من برای زبان افغانی بسیار تمرین کردم .زمانی که فیلمبرداری در الموت داشتیم، معلم زبان افغانی من کنارم بود و در کنار من بازی می کرد؛ برای همین به راحتی با هم ارتباط داشتیم و حتی دیالوگ های عادیمان هم به زبان افعانی بود البته همیشه معلمم اشکالات من را تصحیح می کردند و مدتی هم بعد از فیلم طول کشید تا بتوانم این لهجه را از خودم دور کنم.
ابراهیم برزیده :  یک علاقه شخصی نسبت به این نقش( شهید محمود صارمی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران) دارم که این شخصیت یک بار دراماتیک جذابی دارد که این شخصیت را دوست داشتنی تر می کند و علاقه ای که برای کارش قائل است که دلخوشیها و خانواده اش رها کرده است تا در یک شرایط خشن و سخت در افغانستان کار کند و جانش را هم در راه هدفش فدا کند. حتی آخرین تماسی که از سفارت به ایران رسیده است مربوط به خبر رسانی شهید صارمی است و توجه به این ویژگی هاست که من این نقش را دوست داشته باشم.


منابع: سینما پرس ، سلام سینما