تبیان، دستیار زندگی
شعر، غدیریه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سلیمان غدیر

شاعر:امیر عظیمی-بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

غدیر

یا علی ای معنی و مفهوم عنوان غدیرای ولای حضرتت تفسیر و برهان غدیر
با تو اسلام رسول الله کامل می شودای که «اَتمَمتُ لَکُم» هستی و قرآن غدیر
تو که هستی که نبی دست تو را بالا گرفتگفت ای اصحاب من! جان شما، جان غدیر
تو که هستی، حضرت استاد دین و زندگیمن که هستم پیش تو، طفل دبستان غدیر
من که هستم در حریم لا یزال شاهی ات
  مورم و ران ملخ دارم، سلیمان غدیر
من گدای سفره و خوان غدیرم یاعلی
تا ابد بر سفره ی لطفت فقیرم یاعلی

یا علی ای آنکه اسلام از تو عزّت یافتهاز غدیر تو رسالت قدر و قیمت یافته
برکه ی علم تمام انبیاء روز غدیر
   گشته اقیانوس و از یمن تو برکت یافته
تا که چرخ بندگی ساکن نماند در زماناز تو و از آل تو این چرخه حرکت یافته
شیعه با تو تا خدا اصلاً ندارد فاصلهبا ولایت شیعگی از بس که قدرت یافته

آمدی و صورت ابلیس خاک آلود شد
چهره ی کفر از جمال تو چه ذلّت یافته

روز شادی أَئِمّه، شیعیان، شد این غدیر
                                      روزعیدی دادن صاحب زمان شد این غدیر

سر علی، سرور علی، والی علی، والا علیگل علی، گلشن علی، گلواژه ی لبها علی
ره علی، راهم علی، سیر اِلیَ اللّهم علیمه علی، ماهم علی، شمس جهان آرا علی
نور علی و شور علی، شیرینی انگور علیمی علی، مستی علی، ساقی علی، سقّا علی
مُهر علی، تسبیح علی، سجّاده و سجده علیذکر علی، ذاکر علی، مذکورِ حق همتا علی
نوح علی، آدم علی، موسی علی، عیسی علیانبیاء یکجا امیرالمومنین، امّا علی
با وجود اینکه بی مانند و بی همتا بود
افتخارش همسری حضرت زهرا بود

دل پر از عشق طواف چادر خیرالنّساستسر پر از شور نظر بر ماه روی مرتضاست
عاقبت ذرّه می افتد زیر پای آفتابفطرتاً این قطره با دریای رحمت آشناست
کعبه هم با مرتضای خویش بیعت کرده استچون امیرالمومنینش خانه زاد کبریاست
چشم دل را می گشایم، دستهای کائناتروز بیعت توی دستان علی، آقای ماست
عرش هم دستی برآورده است و  بیعت می کندحوزه ی مهر علی اصلاً ورای عرش هاست
کیست این محبوب خلق و جلوه ی پروردگار
      لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار

گر چه من آلوده ای پست و حقیرم یا علیسربلندم زاده ی یَومُ الغَدیرم یا علی
در صراط بندگی تا که نلغزد پای منتا قیامت سر زِ پایت برنگیرم یا علی
تا فقیر حضرتت هستم دلم قرص است، چونبر دو عالم با گداییّت امیرم یا علی
کاش بودم در مدینه تا که یاری ات کنمگوشه ی دامان پاکت را بگیرم یا علی
دستهایت بسته بود و بر دلت داغی زدندجای آن دارد که از داغت بمیرم یا علی

                                    دست هایت بسته بود و کوثرت را می زدند
                                      روبروی بچّه هایت، همسرت را می زدند


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.