تبیان، دستیار زندگی
جایگاه و نقش رسانه ها در دوران پسا توافق، نقشی توسعه ای است که می توان آن را در حوزه روزنامه نگاری و ارتباطات توسعه موردتوجه قرار داد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ضرورت روزنامه نگاری توسعه



جایگاه و نقش رسانه ها در دوران پسا توافق، نقشی توسعه ای است که می توان آن را در حوزه روزنامه نگاری و ارتباطات توسعه موردتوجه قرار داد.

ضرورت روزنامه نگاری توسعه

روزنامه نگاری توسعه به رابطه خصومت آمیز رسانه های خبری مستقل و حکومت اشاره می کند که در آن گزارشگرها ارزیابی و تفسیر انتقادی از طرح ها و اجرای طرح ها دارند. روزنامه نگاری توسعه ارزش های خبری سنتی را به چالش می کشد، و به نیاز های مردم عادی اولویت می دهد و عینیت را یک اسطوره می داند. روزنامه نگاری توسعه اخباری در زمینه انتقاد ساختاری از حکومت و سازمان هایش، رهبران اصلاح طلب تأثیرگذار در فرایند توسعه و طرح های خودیاری محلی را پوشش می دهد.
به محض اینکه مفهوم روزنامه نگاری توسعه طرفدارانی در آسیا و کشورهای دیگر پیدا کرد، سریعاً رهبران ملّی رویه های روزنامه نگاری توسعه را برای توجیه کنترل حکومت بر رسانه های جمعی و ارتقاء سیاست های دولت، به عنوان بخشی از اقدامات بزرگ سرکوبگرانه به خود اختصاص دادند. گاهی این اختصاص سازی «روزنامه نگاری توسعه ای» نامیده می¬شد که بیانگر شکلی از گزارشگری و نویسندگی رسانه  های خبری است که آشکارا و غیرانتقادی از حکومت در دستیابی به اهداف توسعه ای حمایت می کند. منتقدان روزنامه نگاری توسعه می گویند که این مسئله زمینه کنترل حکومتی مطبوعات را فراهم کرده است. منتقدان روزنامه نگاری توسعه نظیر موسسان بنیاد مطبوعات آسیا بر این باورند که نتیجه این کنترل توجه بر پوشش اخبار حکومت، روزنامه نگاری حکومتی غیرانتقادی، اخبار بدون تحقیقی و توسعه ای بود.
منتقدانی نظیر استونسون (1988) و سوسمن (1978) علی رغم شناخت تفاوت های گسترده بین اینکه چگونه روزنامه نگاری توسعه از ابتدا مفهوم سازی شده و اینکه چگونه این اصطلاح (به عنوان روزنامه نگاری توسعه ای) متناسب با منطق کنترل دولت رسانه ملی تخصیص یافته است، نقاط ضعف روزنامه نگاری توسعه را نشان دادند. با اشاره بر اینکه روزنامه نگاری توسعه قطعاً از سوی ادارات حکومتی کنترل می شود، بیان نقاط ضعف از سوی منتقدان حتی به طرح های روزنامه نگاری توسعه که از سوی رسانه های مستقل انجام می پذیرد، آسیب می رساند.
بنابراین «گفتگو» درباره روزنامه نگاری توسعه اغلب به دوگانه گرایی ساده انگارانه می انجامد: رسانه تجاری غربی آزاد بودند درحالی  که رسانه جمعی جهان سوم شدیداً از سوی نخبگان سیاسی کنترل می شود. این صورت بندی سوال انگیز تا اندازه ای مقبولیتی میان دانشگاهیان و روزنامه  نگاران به عنوان «نظریه توسعه ای مطبوعات» (هاچن 1993) به دست آورده است، هرچندکه مداوماً از آن حمایت نشده است، از آنجاکه برخی از حکومت های غربی مالکیت و کنترل رسانه¬ ها (به ویژه رادیو و تلویزیون) را بر عهده دارند درحالی که بسیاری از کشورهای جهان سوم رسانه مستقل و مخالف دارند.

سوتیتر: اخبار توسعه ای باید به صورت انتقادی طرح ها، برنامه ها و سیاست های مرتبط با توسعه را بررسی، ارزیابی و تفسیر کنند و همچنین باید تفاوت بین طرح ها و اقدامات واقعی را مشخص و چگونگی توسعه در کشورهای و مناطق را نشان دهد

علاوه بر آن، دیگران عنوان می کنند که روزنامه نگاری توسعه به صورت غیر انتقادی تأکید بر اخبار خوش حکومت دارد، آن بدین معنا نیست که چنین گزارشگری رابطه ای با توسعه ندارد. یا یک حکومت کنترل رسانه را انتخاب می کند بلکه آن را برای روزنامه  نگاری توسعه استفاده می کند یا رسانه، آزادانه اخبار توسعه را  به شیوه درخواست PFA  گزارش می¬دهد، اخبار توسعه زمانی که آن مشخصات خاص را پردازش می کند با توسعه ارتباط دارد.
معیار اخبار توسعه یعنی آیا یک عنوان خبری را می توان به توسعه نسبت داد یا نه؟، نه تنها باید بر مبنای پیام ها (یعنی، رسانه مستقل و رسانه تحت کنترل دولت) باشد بلکه باید بر مبنای ویژگی  های خود خبر نیز باشد. اخبار توسعه ای باید به صورت انتقادی طرح ها، برنامه ها و سیاست  های مرتبط با توسعه را بررسی، ارزیابی و تفسیر کنند و همچنین باید تفاوت بین طرح  ها و اقدامات واقعی را مشخص و چگونگی توسعه در کشورهای و مناطق را نشان دهد. و باید اطلاعات مبنایی و محتوایی درباره فرایند توسعه را فراهم سازد، در زمینه نقش طرح  ها، پروژه  ها و سیاست ها با مردم تعامل و آینده توسعه را ارزیابی کند. و اخبار توسعه باید به نیازهای اساسی مردم اشاره کند.

نقش رسانه ها در دوران پسا توافق

دکتر محمد مهدی فرقانی در روزنامه شرق نوشت: اولین نقطه سرمایه گذاری رسانه ها در دوران پسا توافق باید بر پیشبرد اتحاد، انسجام و همبستگی ملی باشد که مورد تاکید مقام رهبری نیز قرار گرفته است. هیچ چیز چون انسجام و همبستگی نمی تواند در شرایط کنونی راه ساز باشد. اگرچه انتقاد می تواند برای جامعه و دولت راهگشا باشد اما تبدیل توافق حاصل شده به موضوعی برای مجادله و ایجاد دو دستگی سیاسی نه تنها مضر است که دستاوردهای توافق را مخدوش می کند. تاکید و سرمایه گذاری رسانه ها بر نقاط اشتراک توافق که منافع ملی را پشتیبانی می کند، برای همه گروه ها در دوره فعلی اهمیت دارد. بنابراین رسانه ها باید از پرداختن به مباحث تفرقه برانگیز خودداری کنند. به علاوه یکی از لوازم روزنامه نگاری توسعه عقلایی کردن خواسته ها و انتظارات عمومی است. امروز ممکن است به طور طبیعی انتظار عمومی این باشد که وضعیت معیشت و زندگی روزمره مردم به سرعت بهبود پیدا کند و همه مشکلات یک شبه از پیش پا برداشته شود. این امر از نظر کارشناسی امکان پذیر نیست. خوشبختانه خود رسانه ها نیز به این موضوع تاکنون توجه داشته و بر آن تاکید کرده اند اما لازم است رسانه ها مردم را به صبر دعوت و آنها را متوجه این موضوع کنند که هنوز تا اجرایی شدن توافق فاصله ای چند ماهه وجود دارد و پس از اجرایی شدن توافق نیز معضلاتی چون بی کاری، تورم، گرانی و... تنها در سایه اقدامات کارشناسی بلند مدت قابل حل است. رسانه ها باید مقوم گرایش های عقلایی در جامعه باشند و واقع بینانه دیدن توافق و پیامد های آن را ترویج و تقویت کنند. رسالت بعدی که رسانه ها دارند، کمک به مدیران دستگاه های اجرایی است. وظیفه رسانه ها در این زمینه پیش کشیدن مباحث کارشناسی مبتنی بر منافع ملی است. رسانه ها می توانند نخبگان نواندیش و خوش فکر را به میدان بکشند تا آنها مدیران را در این زمینه که چگونه می توان به بهترین شکل نتایج توافق را مدیریت کرد، راهنمایی کنند. رسانه ها می توانند دیدگاه های کارشناسی را مطرح کنند و راه حل نشان دهند. تعهد به این رسالت ها چپ و راست نمی شناسد؛ ساده ترین دلیلش هم این است که ما در موضوع توافق با منافع ملی سروکار داریم که همه گروه ها باید بر آن اشتراک داشته باشند. زبان نقد رسانه ای در دوران پساتحریم، زبان خیرخواهانه است نه زبانی که دلسردی می آفریند و تقابل و پرخاشگری به بار می آورد. این چکیده روزنامه نگاری توسعه گراست؛ تاکید بر اشتراکات و منافع ملی با نگاه به آینده. 

فرآوری: علی احمدی

بخش ارتباطات تبیان


منبع: شرق/ دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه