تبیان، دستیار زندگی
مفهوم قدرت از مناظر مختلف علوم سیاسى و جامعه‌شناسى سیاسى و ... مورد بحث قرار مى‌گیرد. اندیشمندان در ارائه یک تعریف دقیق از قدرت ناکام بوده‌اند و اتفاق‌نظرى نداشته‌‌اند. به گفته “دال”، واقعیت نخستین و مهمى که باید در...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شوراهاى شهر و روستا و توزیع قدرت عمومی


مفهوم قدرت از مناظر مختلف علوم سیاسى و جامعه‌شناسى سیاسى و ... مورد بحث قرار مى‌گیرد. اندیشمندان در ارائه یک تعریف دقیق از قدرت ناکام بوده‌اند و اتفاق‌نظرى نداشته‌‌اند. به گفته “دال”، واقعیت نخستین و مهمى که باید درباره قدرت دانست این است که نه در زبان روزمره و نه در زبان علمى (علم سیاست) توافقى درباره دانشواژه‌ها و تعاریف قدرت وجود ندارد.

واژه قدرت، “گاهى با “اقتدار”، و “نفوذ”‌، “زور”،‌ “اجبار” یا “ترغیب” مترادف و یکسان در نظر گرفته مى‌شود.(1)

پژوهشگران و اندیشمندان سیاسی، باتوجه به ایدئولوژى و جهان‌‌بینى خود، تعاریف گوناگون از قدرت به دست داده‌اند. برخى از این تعریفها به صورت اختصار چنین است:


لاسول:

قدرت، مشارکت در تصمیم‌گیرى و رابطه میان فردى است.


ماکس وبر:

قدرت امکان خاص یک عامل (فرد یا گروه) به خاطر داشتن موقعیتى در روابط اجتماعى است که بتواند گذشته از پایه اتکاى این امکان خاص اراده خود را با وجود مقاومت به کار بندد.


شوارزنبرگر:

قدرت توانایى تحمیل اراده‌مان است بردیگران به اتکاى ضمانت اجراى موثر در صورت عدم قبول


مک آیور:

منظور از داشتن قدرت، توانایى تمرکز، تنظیم یا هدایت رفتار اشخاص یا کارهاست.

ادوارد شیلد و هربرت گلدهامر: “قدرت توانایى تاثیر گذاردن بر رفتار دیگران بنا به هدف‌هاى مشخص است”


مورگنتا:

“منظور از قدرت سیاسى اشاره به وجود کنترل در روابط متقابل دارندگان اقتدار عمومى و میان اقتدار عمومى و عامه مردم است.” و تعریف دیگر از او: “توانایى انسان بر ذهن و اعمال دیگران قدرت است.”


دال:

قدرت رابطه‌اى میان بازیگرانى است که در آن بازیگری، دیگر بازیگران را به عملى وا مى‌دارد که در غیر این صورت آن عمل را انجام نمى‌دادند.


گرین:

“قدرت به طور ساده حد توانایى کنترل دیگران است به طورى که عملى را که از آنها خواسته شده است، انجام دهند.”

و شاید صدها تعریف دیگر که هر اندیشمندى برخاسته از نوع ایدئولوژى سیاسى - اجتماعى خود تعریف خاصى از مفهوم قدرت ارائه مى‌‌دهد.

آنچه به عنوان عصاره برداشت از مفاهیم و تعاریف فوق مى‌توان ذکر کرد سه اندیشه مفهومى و مورد اتفاق مى‌باشد:

1- قدرت، توانایى تحمیل اراده است به رغم مقاومت دیگران

2- قدرت، رابطه دارندگان اقتدار و تابعان آن است.

3- قدرت، مشارکت در تصمیم‌گیرى است.

نکته ظریف و قابل توجه در مفهوم قدرت این است که قدرت همیشه مبتنى بر زور و اجبار و خشونت نیست. قدرت ممکن است بر ایمان و وفاداری، عادت و بى‌تفاوتى و یا بر منافع طبیعى باشد. قدرت کنترل و مهار موثر دیگران است، اما ابزار و وسیله این مهار ممکن است متعدد و متنوع باشد.

قدرت امرى توزیع شده است و اگر انسان درک درستى از توزیع قدرت نداشته باشد، تغییرات او از قدرت درست نخواهد بود.

شوراهاى اسلامى شهر و روستا در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران با هدف‌گذارى قانون در راستاى توزیع قدرت در جامعه و مشارکت آحاد ملت در تصمیم‌گیری ها پیش‌بینى شده است. هرچند این قانون چند سال مسکوت باقى ماند اما ضرورتها و الزامات اجتماعى آنها راطلب نمود. 2 دوره پیشین این شوراها قرین تجارب مفیدى بوده است. به هر حال ما معتقدیم شوراهاى شهر و روستا مکانیسم قانونى مناسبى است که زمینه و بسترهاى لازم را براى توزیع قدرت و اعمال نظر عمومى مردم و مشارکت همه جانبه آنها در امور خود را ممکن و میسور مى‌نماید.

در تبیین ویژگیهاى قدرت اجماع نظریه‌پردازان چنین است:

1- قدرت مبتنى بر روابط است.

2- قدرت نسبى و وابسته به موقعیت است

3- قدرت دو جنبه واقعى و بالقوه دارد

4- قدرت، توانایى نفوذ بر دیگران است.

5- قدرت باید داراى ضمانت اجرایى و پشتوانه باشد.

6- قدرت باید هدفمند باشد.

در تطبیق این ویژگیها با کیفیت کارکردى شورا مى‌توان گفت در شوراهاى اسلامى شهر و روستا روابط حاکم است. رابطه‌اى بین انتخاب کنندگان اعضاى شهر و روستا و منتخبین شوراها که عصاره و چکیده خواست و اراده مردم هستند.

قدت اعضاى شوراها نسبى و وابسته به موقعیت است و یک دوره و محدوده زمانى مشخص دارد و همیشگى نیست. از طرف دیگر اعضاى شوراى شهرى و روستا یا توانایى نفوذ‌گذارى بر دیگران را دارند و دیگران هم این نفوذ را پذیرفته‌اند. پشتوانه قدرت و نفوذ شوراها قانون اساسى مى‌باشد و ضمانت اجرا یا شوراها قانون اساسى و مقبولیت مردمى مى‌باشد و بالاخره اینکه هدف شوراهاى اسلامى شهر و روستا رسیدن به مقاصد خاصى در جامعه از جمله عمران و آبادانى و توسعه فرهنگى و اجتماعى و ... مى‌باشد.

مهمترین منابع قدرت به زعم اندیشمندان علوم اجتماعى عبارتند از؛ دانش، سازمان، موقعیتها،‌ اقتدار، مهارت، ایمان و رسانه‌هاى جمعی.

اعضاى شورای شهر و روستا در این خصوص و جهت کسب این منابع قدرت لازم است:

1- باتوجه به اینکه دانش و علم به رشد ذهن و جان کمک مى‌کند و رهبرى اجتماعى از این رشد بر مى‌آید، اعضا براى موفقیت بیشتر در زمینه نیل به اهداف اجتماعى و قانون خود را به سلاح دانش تجهیز نمایند.

2- مجموعه اعضاى شورا خود به خود یک سازمان قانونى است . فرا نگرش سازمانى و سیستم براى آنها لازم است و لازم است مهارت کار سازمانى و تشکلى را کسب نمایند.

3- موقعیت‌هایى که در اختیار شورا قرار مى‌گیرد قانون، اجتماع است و کمک مى‌کند تا شوراها قدرت، نفوذ و اقتدار خود را اعمال نمایند.

4- دست یافتن یک موقعیت و مقام حقوقى و اجتماعی، قدرت فرد را افزایش مى‌دهد و او را تاثیرگذار مى‌گرداند. جایگاه شورا مشروعیت دارد یعنى مبتنى بر خواست مردم و مطابق قانون بوده است.

5- مهارت قدرت اعضا را افزایش مى‌دهد. هرچه اعضا از مهارتهاى اجتماعى بهره‌مند باشند از حوزه نفوذ بیشترى برخوردار مى‌شوند.

6- یک ایمان عمومى و اعتقاد قلبى به کار و وظایف محوله قانونی،‌ انگیزه شورا را مضاعف مى‌نماید.

7- رسانه‌هاى جمعى به عنوان یک منبع قدرت و تاثیرگذار بر افکار عمومی، مى‌تواند به پیشبرد اهداف و مقاصد شوراها کمک نماید.

در پایان مى‌توان گفت شوراهاى اسلامى شهر و روستا یک مکانیسم قانونى و یک بستر اجتماعى و فرهنگى هستند که حضور همه مردم اعم از روستایى و شهرى را در مسائل مختلف محلى تسهیل مى‌نماید. هیچ مکانیسم سیاسی، اجتماعى و فرهنگى تا این حد نمى‌تواند مشارکت عمومى و اجتماعى را جلب نماید.

شوراهاى اسلامى شهر و روستا عامل توزیع قدرت در همه نقاط کشور است و یک فرصت است که قدرت متمرکز و از بالا به پایین به یک قدرت غیرمتمرکز و از پایین به بالا تبدیل شود. اوج مردمسالارى اجتماعى در شورا نهفته است. قطعا 2 دوره گذشته شوراها و تجارب اندوخته‌ شده چراغ روشنگرى است که مسیر آینده این تشکل قانونى را روشن مى‌نماید.


منابع مورد استفاده:

1- ابوالمحمد، عبدالحمید. “مبانى سیاست”، چاپ ششم، تهران، طوس، 1370

2- قاضی، ابوالفضل “حقوق اساسى و نهادهاى سیاسی”، جلد اول، مبانى و کلیات، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1368

3- لاپیر، ژیرو “قدرت سیاسی”، ترجمه بزرگ نادرزاد، تهران، کتاب زمان 1362

4- عالم، عبدالرحمان “بنیادهاى علم سیاست”، انتشارات نشر نی، تهران، 1384


جعفر عبدالملکی

ویژه نامه منشور