تبیان، دستیار زندگی
«رخ دیوانه» تازه ترین فیلمی است که به مخاطبش رو دست می زند و پایانی متفاوت از آن چه فکر می کرده پیش رویش می گذارد. به این بهانه برخی از مهم ترین فیلم های سینمای ایران که پایانی غالفگیر کننده داشته اند را مرور می کنیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : منیژه خسروی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غافلگیری های سینمایی


«رخ دیوانه» تازه ترین فیلمی است که به مخاطبش رو دست می زند و پایانی متفاوت از آن چه فکر می کرده پیش رویش می گذارد. به این بهانه برخی از مهم ترین فیلم های سینمای ایران که پایانی غالفگیر کننده داشته اند را مرور می کنیم.

فیلم سینمایی

رخ دیوانه /ابوالحسن داوودی
داستان از یک قرار فیس بوکی بین شش نفر شروع می‌شود و نهایتا با یک شرط بندی به اوج می‌رسد. شرط سر این است که اگر مسعود بتواند وارد خانه‌ دوست ماندانا شود می تواند هرچیزی که دلش بخواهد بردارد. با سر رسیدن سرایدار ماجرا وارد مرحله جدیدی می‌شود. مسعود با سرایدار درگیر می شود و بعد از ضربه‌ای که به سرش می‌زند فرار می کند اما گوشی‌اش را در آن خانه جا می‌گذارد. حالا از این به بعد پای مامور پلیس به میان می‌آید و آن ها را تهدید می کند که اگر پولی که می خواهد ندهند گوشی را دست پلیس می دهد. مخاطب به شدت غافلگیر می شود اما مسئله اینجاست که ابوالحسن داوودی را گول می‌زند. از ابتدا داستان با روایت دوست مسعود یعنی پیروز شروع می‌شود و اوست که وقایع را برایمان تعریف می کند اما آخر سر متوجه می‌شویم که او هم با مسعود همدست بوده و فقط این وسط سر مخاطبان بی‌کلاه مانده.

فیلم سینمایی

گناهکاران/فرامرز قریبیان
داستان از قتل دختری به اسم آسمان شروع می‌شود. هرکدام از قاتل‌ها به اندازه کافی دلیل برای قتل او دارند و همین مسئله سرگرد تدین، مسئول پرونده را به دردسر می‌اندازد. از طرف دیگر پلیس به دلیل سابقه‌ای که تدین در خشونت علیه مجرمان دارد، سرگرد دیگری را به اسم روانگر مامور می کند تا همراه او به این پرونده رسیدگی کند؛ سرگرد جوانی که رابطه نزدیکی با سرهنگ داشته و اولین خواستگار آسمان هم بوده. داستان با روایت سرگرد روانگر شروع می‌شود و ما مدام به مدام با اطلاعاتی که او در اختیارمان می‌گذارد پیش می‌رویم بنابراین اصلا انتظار نداریم که قاتل اصلی خود او باشد. درواقع قریبیان اینجا مخاطبش را به شدت گول می‌زند و با اطلاعات غلط، مسیرش را از شناخت قاتل اصلی دور می‌کند. طوری که به هیچ عنوان نمی‌شود از ابتدای امر حدس زد که ماجرا از چه قرار است.

فیلم سینمایی

قلاده‌های طلا/ابوالقاسم طالبی
داستان در دوره حوادث بعد از انتخابات 88 اتفاق می‌افتد. عده‌ای جاسوس انگلیسی ماموریت پیدا می‌کنند تا در کشور اغتشاش ایجاد کنند. وزارت اطلاعات نسبت به این مسئله آگاهی پیدا می‌کند و تصمیم می گیرد به صورت نامحسوس آنها را کنترل کند اما سرکرده جاسوس ها مدام از نقشه‌های اطلاعات خبردار می‌شود. اینجاست که یکی از ماموران وزارت اطلاعات با بازی حمیدرضا پگاه، به زیردستش با بازی امین حیایی شک می کند و به بهانه اینکه او برای آنها جاسوسی می‌کرده اخراجش می‌کند. در طول فیلم جاسوسان مدام نقشه‌هایشان را عملی می‌کنند اما نه پلیس و نه هیچ مامور دیگری جلوی کارشان را نمی‌گیرد. حتی سرکرده آنها بعد از دستگیری توسط پلیس، بلافاصله آزاد می‌شود. تا اینکه نهایتا مشخص می‌شود که خود پگاه جاسوس انگلیس است. فیلم بالاترین درجه غافلگیری را دارد.

فیلم سینمایی

چهارشنبه سوری/اصغر فرهادی
یك خطی «چهار شنبه سوری» این است؛ فیلم داستان زنی شكاك (مژده با بازی هدیه تهرانی) است كه به رابطه همسرش (حمید فرخ نژاد) و زن همسایه (پانته آ بهرام) مشكوك شده . چفت و بست داستان و شخصیت پردازی «چهارشنبه سوری» به قدری قوی است كه كمتر كسی به خیانت مرد شك می كند. در واپسین سكانس های فیلم اما كارگردان از نمایشی بودن رفتار مرد پرده بر می دارد؛ جایی كه او با زن همسایه در ماشین نشسته و بخاطر دوری چند روزه از او گریه اش گرفته. عنصر غالفگیری فیلم بالا است اما  هنر فرهادی جایی است كه بجای تمركز بر رو دست زدن مخاطب، از این حربه برای هدف دیگری استفاده می كند و آن بحث «قضاوت» است.

فیلم سینمایی

سگ كشی/بهرام بیضایی
بهرام بیضایی در «سگ كشی» حد اسفل یك مرد كلاه بردار را به تصویر كشید. در مقابل زن فیلمش جوانمردی را به اوج می رساند.گلرخ كمالی (مژده شمسایی) وقتی پی به ورشكستی همسرش ناصر معاصر (مجید مظفری) می برد تصمیم می گیرد یك تنه او را نجات دهد. برای این منظور سراغ طلبكارها می رود و پس از انواع تهدیدها و تحمل خفت ها به هدفش می رسد. «سگ كشی» خیلی معقول پیش می آید؛ همان ابتدا با استیصال ناصر می پذیریم كه او واقعا ورشكست شده و حتما از سوی شركایش به زندان می افتد. در سكانس های پایانی جواد مقدم (رضا   كیانیان) پرده از واقعیت بر می دارد و به او می گوید كه  ناصر همراه منشی اش، فرشته و همه پول های مفقود شده، قصد فرار دارد و در این مدت او و دیگران فقط یك بازیچه بوده اند. بهرام بیضایی در «سگ كشی» همه را غالفگیر كرد.

فیلم سینمایی

دایره زنگی / پریسا بخت آور
رد پای علاقمندی اصغر فرهادی در فیلم همسرش هم دیده می شود. «چهار شنبه سوری» داستان محمد (صابر ابر) و شیرین ( باران کوثری) است که تنها تا بعدازظهر فرصت دارند هزینه صافكاری ماشین تصادفی را كه سوار آن هستند تأمین كنند، شیرین جرأت ندارد ماشین پدر را كه یواشكی از خانه بیرون آورده و با آن تصادف كرده، با آن وضع به خانه برگرداند. آنها راهی خانه ای در شمال شهر می شوند تا با كاری كه انجام می دهند، پول مورد نیاز را تأمین كنند. این ماجرا پای آن ها را به خانه ای پر ماجرا وارد می کند اما در نهایت مخاطب رو دستی اساسی می خورد و متوجه نمایشی بودن ماجرا می شود.

فیلم سینمایی

عیار 14 / پرویز شهبازی
پرویز شهبازی در چهارمین فیلمش سوژه ای آشنا انتخاب كرد اما نوع پرداختش به گونه ای بود كه هم در سالن سینما می شد دلهره را در چهره مخاطبان دید و هم نتوان پایانش را پیش بینی كرد. فرید (محمد رضا فروتن) كیلومترها آن طرف پایتخت مشغول طلافروشی است. روزی دشمن قدیمی اش منصور (کامبیز دیرباز) به شهر می آید و همین آغاز دلهره های بی پایان فرید است. ابتدای فیلم تصویری كه از فرید می بینیم مردی با شخصیت و مقید به آداب عرفی و شرعی است اما به مرور رفتارش با شاگرد و همسرش روی واقعی او را نشان می دهد. آخر فیلم هم موقع فرار  با همسر صیغه ای لای آتش گیر می افتد و می سوزد. غافلگیری اما جایی است كه مخاطب می داند منصور نیت خیری داشته و اصلا سر جنگ با فرید نداشته. 

فیلم سینمایی

كیفر/ حسن فتحی
سیامك دل آرا (مصطفی زمانی) در حال جور كردن پول دیه برادرش بروز(هومن برق نورد) است تا از پای طناب دار نجات پیدا كند. پول جور می شود اما ناگهان وقت تحویل پول یك عده ناشناس به سیامك حمله می كنند و پول را می دزدند. برزو اعدام می شود و خانواده و زن برزو سیامك را مقصر اصلی می دانند. سیامك به همراه رفیق صیمی اش جمال(امیر جعفری) به دنبال دزدها می روند. او می فهمد كه دزدیدن پول ها زیر سر ابی بن بست دوست سال های دور برزو در ژاپن است كه تبحر خاصی در دزدی و آدم كشی دارد. زمانی كه سیامك مكان اختفای ابی را پیدا می كند ناگهان می فهمد ابی بن بست همان جمال است كه چند سال نزدیكترین رفیقش بوده، پیچشی غافل گیر كننده و شوكی اساسی كه باعث شد فیلم فتحی تمام و كمال به اثری موفق در ژانر خودش تبدیل شود.

فیلم سینمایی

سعادت آباد/مازیار میری
فیلم «سعادت آباد» واكاوی بخشی از زندگی طبقه متوسط و آسیب های آن است . محسن (حامد بهداد) ظاهرا تنها آدم بی مشكل قصه است كه خیلی هم یاسی (لیلا حاتمی) را دوست دارد. مدام علی(امیر آقایی) را مسخره می كند كه مرد زندگی نیست و بیخودی مانع پیشرفت همسرش (مهناز افشار)  شده. پایان فیلم اما روی دیگری از محسن بر ملا می شود  جایی كه در خانه پرستار بچه اش (مینا ساداتی) حضور دارد. این سکانس در نسخه خانگی حذف شد و  از میزان غافلگیری فیلم کاست.

فیلم سینمایی

سالاد فصل/فریدون جیرانی
فریدون جیرانی در «سالاد فصل» تعلق خاطرش را به فیلم های دلهره آور نشان داد. او برای این منظور داستان لیلا (لیلا حاتمی) را پایه قرار داد كه هر روز با ظاهری آراسته از جنوب به شمال شهر تهران می‌رود تا از طریق دوستی با افراد متمول، برای عمل جراحی پدر بیمارش پول تهیه کند. او در یکی از روزها با مرد ثروتمندی به نام حمید دوستدار( محمد رضا شریفی نیا) آشنا می‌شود. پس از مدتی علی‌رغم متأهل بودن، به لیلا پیشنهاد ازدواج می‌دهد. روایت به گونه ای پیش می رود كه مخاطب واقعا باور می كند زن حمید دیوانه است اما در سكانس های پایانی پای زن دیگری هم به میان می آید و متوجه می شویم حمید نقشه ای برای بالا كشیدن ثروت همسرش را داشته.

فیلم سینمایی

اسب حیوان نجیبی است / عبدالرضا كاهانی
خیلی ها می گویند همان اول فیلم دست كارگردان رو شده . می گویند یك فیلمساز روی چه حساب و مجوزی می تواند مامور پلیس را آدمی باج گیر نشان دهد؟ شاید هم حق دارند ولی عبدالرضا كاهانی در فیلم «اسب حیوان نجیبی است» لباس مامور نیروی انتظامی بر قامت یك یك مجرم (با بازی رضا عطاران) پوشاند و از یك شب تا صبح او را روانه شهر كرد. در پایان وقتی مامور بدلی لباسش را در می آورد و دستش كاملا رو می شود، غالفگیری زیادی به همراه ندارد.

فیلم سینمایی

ساحره/داوود میرباقری
فیلم برای آنهایی که پیش از تماشای فیلم داستان «عروسک پشت پرده» را خوانده بودند اصلا غافلگیر کننده نیست. ماجرا از جایی شروع می‌شود که مردی ثروتمند که در خانه‌ای بزرگ و قدیمی زندگی میکند از دختری تقاضای خواستگاری می‌کند. بعد از ورود دختر به خانه، متوجه می‌شود که همه چیز مرموز است و در اتاقی که مرد تاکید میکند به هیچ عنوان نباید به آن وارد شود اتفاقاتی در جریان است. او حتی شک میکند که پای زن دیگری در میان است و شوهرش در آن اتاق با او مراوده دارد. بالاخره در یک سوم پایانی فیلم، پا در اتاق می گذارد و مخاطب هم همراه زن غافلگیر می شود. مرد مجسمه زنی کاملا شبیه به زنش را در کمد نگه می‌دارد و ....


منیژه خسروی
بخش سینما و تلویزیون تبیان