شورای شهر عرصهای برای گفتوگو
مردمسالاری چنانكه از مبادیاش برمیآید با مقوله شورا و گفتوگو عجین است.
شورای شهر عرصهای برای گفتوگو در مورد مسایل شهری است و شهر سمبل جامعه است در اندیشه مدرن.بر همین اساس است كه شورا كه هدایت امور شهر را بر عهده میگیرد نقش اجتماعی بالایی دارد. انتخاب اعضای شوراهای شهر كه به سومین دوره خود در ایران نزدیك میشود بر همین اساس حركتی برای معرفی افرادی است كه اجتماع را نمایندگی كنند.جامعه هرچند در مفهوم خود سیاست را هم دربر میگیرد ولی سیاست همه چیز جامعه نیست. آنچه افراد جامعه در زندگی روزمره خود با آن مواجهاند البته چیزی فراتر از مسایل سیاسی و دغدغههای فكری است.
جنبههای بهداشتی، آموزشی، تربیتی و تفریحی حیات اجتماعی مقولاتی است كه در مفهوم موجود دموكراسی در گفتمان سیاسی كشور جایی خالی دارند. دوره اول انتخابات شورای شهر در ایران به تبع فضای سیاسی كشور، رنگ و بوی سیاسی گرفت و همین نادیده گرفتن نقش اجتماعی شورا از سوی اعضای آن، شورای شهر در تهران و برخی دیگر از شهرهای بزرگ را به سمت ناكارآمدی برد.
در دوره دوم انتخابات شورای شهر بود كه چهرههای سیاسی پا را از میدان پس كشیدند و میدان رقابت را در اختیار مهندسین و اهل فرهنگ و ورزش و محیطزیست قرار دادند؛ كسانی كه از این جهت همسانی ذاتی با نفس شورای شهر داشتند.
دوره سوم انتخاب شورای شهر فرصتی برای دستیابی به تجربههای جدید و تكرار تجربههای موفق قبلی است. چنانكه قرائن نشان میدهد همه گروههای دخیل در امر انتخابات به این نكته وقوف یافتهاند كه هرچند انتخابات امری سیاسی است ولی شورای شهر لزوماً نباید میدان سیاستمداران باشد.اهل سیاست در این میان یا باید از دور نظارهگر میدان رقابت باشند یا اینكه وجوهی غیرسیاستپیشگی را سرمایه ورود خود به میدان شورای شهر قرار دهند.شورای شهر مكمل دموكراسی سیاسی است و شاید برای «منفعت عامه» كه منظور نظر واضعان قرارداد است مفیدتر باشد.
اهل سیاست، میدانهای گوناگونی برای رقابت دارند، شاید لازم باشد میدان شورای شهر را كمتر سیاسی كنند.