تبیان، دستیار زندگی
گاهی باید به دنبال خودمان بگردیم. ببینیم کجا ایستاده ایم و قرار است کجا برویم . نگاهی به دور و بر بیندازیم و جایگاهمان را پیدا کنیم...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یکی گم شده ، پیداش می کنم من!


گاهی باید به دنبال خودمان بگردیم. ببینیم کجا ایستاده ایم و قرار است کجا برویم . نگاهی به دور و بر بیندازیم و جایگاهمان را پیدا کنیم...


نوجوان

"من کیستم"؟ "می خواهم در آینده چه شغلی را انتخاب کنم"؟ "هدف من از درس خواندن چیست"؟ همه ما دوست داریم در شناخت خود به یک هویت ثابت و مشخص دست پیدا کنیم. کسانی که به این هویت ثابت رسیده اند از درون به آرامش و احساس رضایت از خود و زندگی می رسند.

اولین جرقه کسب هویت و دنبال آن گشتن در دوران نوجوانی زده می شود. وقتی فرزندان ما کم کم با دوره کودکی خود خداحافظی می کنند و وارد مرحله حساس زندگی، یعنی نوجوانی می شوند با این چالش درگیرند که من کیستم؟ قرار است سرنوشت من به چه شکلی رقم بخورد؟ اصلا در دبیرستان یا در دانشگاه چه رشته ای را باید انتخاب کنم که آینده ام را تضمین کند و سوالاتی از این دست که ذهن و روان نوجوان را با خود درگیر می کند. اگر نوجوانی بتواند پاسخ روشن و واضحی به سوالات درون ذهنش بدهد، می توان گفت با موفقیت بحران هویت یابی خود را پشت سر گذاشته، در غیر این صورت همچنان در آن بحران به وجود آمده دست و پا می زند.

اهمیت تأیید از سوی دیگران در چشم نوجوان

وقتی فردی به دوره نوجوانی قدم می گذارد، ذهن و روانش با موضوعی به نام هویت یابی درگیر می شود. اما باید به یاد داشت که تشکیل هویت در نوجوانی به اقسام مختلفی دیده می شود که به تبع آن ویژگی های متفاوتی شخصیتی را برای هر نوجوان رقم می زند. یکی از این انواع هویت ها، هویت یابی زودرس است. همانطور که از نام آن بر می آید، هویت فرد زودتر از موعد مقرر شده شکل می گیرد و تثبیت می شود. آنچه که برای نوجوان با هویت یابی زودرس اهمیت فراوان دارد، تأیید دیگران است. به دنبال چنین مسأله ای عزت نفس و اعتماد به نفس وی منوط به تأیید دیگران می شود. یعنی اگر دیگران نسبت به رفتار یا طرز فکر او انتقادی داشته باشند، سریع خود را می بازد و ذهن او برای بهتر شدن قفل می شود. این نوجوانان معمولا با دوستان و همسالان خود هم رأی هستند. این بدان معنا است که استقلال رأی را نمی توان در آن ها دید. نظر آن ها در رابطه با موضوعات مختلف همان نظر دوستانشان است. افکار سطحی از خود نشان می دهند و در مواجهه با مشکلات از راهبردهای حل مسأله به خوبی استفاده نمی کنند. این در حالی است که آن ها از لحاظ هوشی با دیگر همسالان خود تفاوتی خاص ندارند.

سایه هویت سردرگم بر عزت نفس

نوع دیگر از شکل گیری هویت در نوجوان، هویت سردرگم است. همان طور که از نام آن برمی آید نوجوان یک دوره طولانی از سردرگمی هویت را دارد یا شاید هیچگاه احساس هویت قوی و روشنی از خود و آینده اش نداشته باشد. مسلما فردی که هنوز در پیدا کردن من کیستم و چه می خواهم مشکل داشته باشد، فارغ از هر گونه پیوندی است و همواره در یک حالت تجرد باقی می ماند. چنین فردی دچار بحران هویت جدی است و به دنبال آن عزت نفس پایین داشته و از استدلال اخلاقی خوبی برخوردار نخواهد بود. این نوجوان به راحتی نمی تواند مسئولیت زندگی و امور مختلف را بر دوش بگیرد و این سطحی بودن نه تنها نسبت به تکالیف و فعالیت های روزمره شان بلکه روابط بین فردی شان را تحت تأثیر قرار می دهد. انتخاب شغل، رشته دانشگاهی و هر تصمیم مهم که می تواند سرنوشت و آینده آن ها را رقم بزند برایشان سخت و مشکل است.

خانواده ها با سبک تربیتی و شکل رفتار خود با نوجوان راه کسب هویت را برایش هموار یا ناهموار می کنند. خانواده هایی که همواره حرف، حرف خودشان است و به نظر فرزند خود در هیچ زمینه ای حتی تصمیم هایی که مربوط به فرزندشان است احترام نمی گذارند و از او نظر خواهی نمی کنند، نباید انتظار داشته باشند که نوجوان هایشان نیز بتوانند از پس مشکلات بزرگ تر زندگی اش بر آیند

معنی "هویت کسب شده" در نوجوان ها چیست؟

نوجوانانی هستند که پس از جستجوهای متعدد و افزودن اطلاعات به یک هویت سالم دست پیدا کرده اند که به این هویت، هویت کسب شده می گویند. این نوجوانان استقلال رأی دارند. در تصمیم گیری مهم یا حتی غیر ضروری زندگی شان همواره به صورت خلاقانه عمل می کنند. آن ها نسبت به نوجوانان دیگر توانایی بیشتری برای برقراری ارتباط دارند و از طرفی نسبت به خود و آینده، خوش بین هستند. روابط گرم و خوبی با والدینشان دارند. اما در عین حال از خانواده های خود مستقل اند. یعنی به طور همیشگی در تمام زمینه های زندگی وابسته به خانواده خود نیستند. آن ها یاد گرفته اند که در برابر مشکلات و مسایل مختلف زندگی بهترین راه حل ممکن را بیابند. نوجوان با هویت کسب شده، در انتخاب رشته، شغل و مسایل عقیدتی کم تر دچار مشکل و بحران می شود.

نوجوان ها و سبک تربیتی والدین

نکته ای که باید به آن توجه نشان داد، نقش مهم خانواده ها در شکل گیری کسب هویت نوجوان است. خانواده ها با سبک تربیتی و شکل رفتار خود با نوجوان راه کسب هویت را برایش هموار یا ناهموار می کنند. خانواده هایی که همواره حرف، حرف خودشان است و به نظر فرزند خود در هیچ زمینه ای حتی تصمیم هایی که مربوط به فرزندشان است احترام نمی گذارند و از او نظر خواهی نمی کنند، نباید انتظار داشته باشند که نوجوان هایشان نیز بتوانند از پس مشکلات بزرگ تر زندگی اش بر آیند.

متأسفانه هنوز هم هستند خانواده هایی که با سبک تربیتی استبدادی، خیانت بزرگی را در حق فرزندان خود روا می دارند. این فرزندان در انتخاب شغل و رشته تحصیلی مجبور هستند آنچه را که والدینشان می گویند بی کم و کاست بپذیرند، در مقابل والدینی که بسیار سهل گیرند. آن ها نیز خیانت بزرگی را انجام می دهند. رها کردن فرزندان بدون اینکه بخواهیم رفتار و تصمیمات آنها را زیر نظر داشته باشیم نیز سبک تربیتی است که نوجوان را در کسب هویت دچار مشکل می کند. والدین به خیال آن که فرزند من هر کار دوست داشته باشد، انجام می دهد او را بدون دادن اطلاعات و تجربه کافی در جامعه رها می کنند. ما مسئول فرزندان خود هستیم. یعنی اینکه نه فقط مسئول خورد و خوراک و پوشاک آن ها، بلکه مسئول فکر و رفتار و اندیشه آن ها نیز هستیم. والدینی که سبک تربیتی مقتدر برای فرزندان خود بر می گزینند، از بهترین والدین هستند.

پنج توصیه برای هویت مثبت

در این جا ما چند توصیه ای که می توان برای شکل گیری هویت مثبت داشت بیان می کنیم که با استناد به آن بتوان جاده ای هموار برای دستیابی به هویت را به وجود آورد. یکی از این موارد داشتن دوست یا دوستان خوب و قابل اعتماد است. نوجوان باید کمی با خود بیندیشد، بببیند دوستانی که اطراف من حلقه زده اند تا چه حد با معیارها و ارزش های اخلاقی من، خانواده و جامعه ام هماهنگ اند. دوست یکی از مهمترین پایه های شکل گیری هویت است. دوم آنکه نوجوان باید بتواند در هنگام مواجهه با مشکلات از تکنیک های حل مسئله کمک بگیرد. تمام توانایی و هوش خود را به کار ببرد، تا بتواند در حل معضلات پیش رویش موفق شود. سوم آن که در هر حال عزت نفس و اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و در برابر شکست مأیوس و ناامید نگردد. چهارم بداند که خداوند او را تنها و مستقل آفریده و او به عنوان یک انسان حق دارد نظر شخصی خود را بیان کند و از گفتن آن هراسی نداشته باشد. پنجم تفکر نقادانه داشته باشد. در مقابل اگر انتقادی به او وارد می شود، سریع از کوره در نرود و آن را مورد تحلیل قرار دهد.

شکوفه شیبانی

کارشناس ارشد روان شناسی

بخش خانواده ایرانی تبیان


مقالات مرتبط:

سیگاری با طعم استقلال طلبی

پا به پای نوجوان قدم بردارید!

دل به حرف هایش دهید!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.