تو خوبی ولی بی نفس بهتری!
اشعار طنزی از شهرام شکیبا، سعیده موسوی و محمد سلمانی.
شهرام شکیبا:
تو خوبی ولی بی نفس بهتری / عزیز دلم در قفس بهتری
تو هر روز تب داری امروز نه / نداری تب امروز پس بهتری
از آن دورها خوب دل میبری / گمانم که در دسترس بهتری
اگرچه قیافه گرفتی ولی / کمی بعد شوخ و سپس بهتری
برای صدا کردنت واژه نیست / تو از جون و عمر و نفس بهتری
الهی بیفتی تو برگردنم / علیالقاعده از جرس بهتری
علی ایحالن پس از مدتی / گمان میکنم در قفس بهتری
***
سعیده موسوی:
آدم عاقل که حتمن صرفهجویی میکند / ما بگوید در تو و من صرفهجویی میکند
صرفهجویی مطلقا مصرف نکردن نیست لیک / مرد بیپول عزب زن صرفهجویی میکند
گوشیاش را پاک از عکس و مکس و چیز و میز / در خیالش نیز گاهی صرفهجویی میکند
چون که ناز و عشوه بیش از حد شده در سطح شهر / ناز خر هم در خریدن صرفهجویی میکند
کشت خود را هسمری زیرا که دید این روزها / قلب شوهر در تپیدن صرفهجویی میکند
بعد مرگش هم مرد خواهر زنش را عقد کرد / در دو مادر زن چشیدن صرفهجویی میکند
بس که در چین بچهها با یکدیگر قاطی شدند / آدمی در بچهئیدن صرفهجویی میکند
کش نمیآید اگر خیلی پنیر پیتزا / شک ندارم در کشیدن صرفهجویی میکند
پسته در داخل اگر کتر بخندد عیب نیست / خارج از کشور شنیدن صرفهجویی میکند
وام را با سود بالا میدهد یک بانک خوب / در سپرده همه دیدن صرفهجویی میکند
خانه میسازد هلو مانند جنس نرم تن / وقت تیرآهن خریدن صرفهجویی میکند
فوتبال ما مربی یا هزینه کم نداشت / تیم ملی در دویدن صرفهجویی میکند
آسمان هم قطره قطره آب دستش میچکد / چون خدا در آفریدن صرفهجویی میکند
نور میبارد به قبر مردگان صرفهجو / مرده در این نور قطعن صرفهجویی میکند
آسمان بار کجش میافتد و طیاره هم/ در پریدن در رسیدن صرفهجویی میکند
اسم و تنوینی که در این شعر مصرف شد ببخش / شعر بعدی مطمئنن صرفهجویی میکند
***
محمد سلمانی:
به دنبال تو بودم یک نفر دیگر به پستم خورد / تو خیلی خوب بودی از شما بهتر به پستم خورد
تو اهل فضل بودی اهل شعر و شاعری اما / نمیدانم چه شد یک مرد نان آور به پستم خورد
تو داری دفتر شعری و او را دفتر کاری است / همین آقا که گفتم در همین دفتر به پستم خورد
تو را میخواستم تنها برای دوستی اما / یکی مثل شما در قالب شوهر به پستم خورد
تمام دختران دنبال ناماند و خدا را شکر / که من دنبال اصغر بودم و اکبر به پستم خورد
منابع:
وبسایت های ادبی