تبیان، دستیار زندگی
لطفا در این مورد درست فکر کنید و والدینتان را از تنهایی نجات دهید و همسرش را به عنوان پدر و یا مادر دوم، با آغوش باز بپذیرید، حتی چه اشکالی دارد که آنها را مادر یا پدر خطاب کنید؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زینب عشقی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عشق دوم، خیانت نیست!


لطفا در این مورد درست فکر کنید و والدینتان را از تنهایی نجات دهید و همسرش را به عنوان پدر و یا مادر دوم، با آغوش باز بپذیرید، حتی چه اشکالی دارد که آنها را مادر یا پدر خطاب کنید؟

ازدواج

اواخر اسفند بود که همسر عزیزش بر اثر بیماری سرطان از دنیا رفت، ده سال گذشته بود و مرد هنوز هم تنها بود، هر چه اطرافیان به او می گفتند که دوباره ازدواج کند و از این افسردگی رها شود، گوشش بدهکار نبود، دو پسر و یگانه دخترش ازدواج کرده بودند و هر کدام به سراغ زندگی خود رفته بودند، اما دل نگرانی برای پدرشان، آسایش را از آنان ربوده بود.

هر سال بهار که می شد، آن مرد بر خلاف همه مردم که شاد در تکاپوی عید بودند، غصه دار می شد، پرده ها را می کشید که حتی بوی بهار را هم نشنود، بعضی ها می گفتند چه وفادار است! اما این چه وفایی است که هم خودش را اسیر کرده و هم فرزندانش را؟ آیا خدا و رسول و همسر فقیدش، از این کار او راضی اند؟

در فرهنگ ایرانی اسلامی کشور ما، به طور معمول، چندی پس از درگذشت همسر، شخص ازدواج مجددی می کند و زندگی را ادامه می دهد، حتی چه بسا که فرزندان، خواهر و برادر های جدیدی پیدا می کنند و خانواده شادتر از روزهای گذشته می شود.

ازدواج مجدد پس از درگذشت همسر، نه تنها بی وفایی به عشق او نیست، بلکه باعث آرامش خیال فرزندان از پدر یا مادرشان و طول عمر بیشتر او می شود، به خصوص برای انسانی که سالها به وجود یک هم سر، در کنار بالینش عادت کرده است.

اما کسانی که تصور می کنند با تنها ماندن و دست رد به سینه ازدواج مجدد زدن، رسم وفا و عشق را به جای می آورند، سخت در اشتباهند، چرا که انبوه خاطرات گذشته در روزگار تنهایی، از شخص، یک انسان افسرده ای می سازد که دائم در توهم است.

می توان هم تنها نبود و هم به عشق اول خود وفادار ماند، می توان به زندگی لبخند زد و یاد همسر فقید را از یاد نبرد، می توان گرمای خورشید را حس کرد و دوباره زندگی کرد.

لطفا در این مورد هم اروپایی فکر کنید

چطور به جای زمین، روی مبل می نشینید؟ چطور از کت و شلوار و لباس های غربی استفاده می کنید؟ چگونه است که فیلم های خارجی می بینید ؟ پس لطفا در این مورد هم مثل اروپایی ها فکر کنید و والدینتان را از تنهایی نجات دهید و همسرش را به عنوان پدر و یا مادر دوم، با آغوش باز بپذیرید، حتی چه اشکالی دارد که آنها را مادر یا پدر خطاب کنید؟

وفا به همسری که دیگر در کنار ما نیست، یعنی خوبی های او را از یاد نبریم، یعنی حتی دوستان و فامیل او را فراموش نکنیم، یعنی به سر مزارش برویم و از خیرات و مبرات دریغ نورزیم، همانطور که رسول الله چنین می کرد

یک نمونه واقعی اما اسلامی

همه می دانند که پیامبر رحمت و مهربانی، رسول خدا که سلام و درود بر ایشان باد، نمونه یک انسان واقعی بودند و رفتارها و روش زندگی ایشان، برای همه ما یک الگوی زیباست.

عشق اول و آخر رسول خدا، همراه ترین بانویشان، خدیجه کبری بود، هم او که همه چیزش را در راه اعتقاد همسرش در دایره اخلاص گذاشت و پا به پای ایشان در سختی ها کنارشان بود، اما دست گلچین سرنوشت، او را زود از رسول مهربانی جدا کرد.

سال های باهم بودنشان کم بود، شاید به تعداد انگشتان دست، اما هرگاه که نام خدیجه می آمد، قطرات اشک از گونه های رسول خدا سرازیر می شد و به یاد بانویش آه می کشید.

حضرت زندگی را ادامه دادند، ازدواج کردند، به تبلیغ دین خدا پرداختند و دست از تلاش برای هدایت بشر برنداشتند، اما همیشه به یاد بانوی مرحومشان بودند، حتی هر زمان گوسفندی قربانی می کردند، قسمتی از گوشت آن را برای دوستان خدیجه می فرستادند و می فرمودند: دوستان خدیجه هم برای من عزیزند. (ریاحین الشریعه، ج 2، ص 206)

از عایشه نقل است،روزی پیامبر در نزد چند از نفر از همسران خود بودند، ناگاه سخنی از خدیجه به میان آمد، پیامبر آن چنان آشفته و پراحساس شدند، كه قطره های اشك ازچشمانشان سرازیر گشت.

در این وقت رشک و حسد مرا گرفت و به آن حضرت گفتم: «چرا گریه میكنی؟ آیا برای یك پیرزن گندمگون از فرزندان اسد، باید گریه كرد؟ خدیجه جز پیرزنى بیش نبود، در صورتى که خداوند بهتر از او بهره تو کرده است!!!

عایشه گوید: در اینوقت رسول خدا-که این سخن مرا شنید، چنان غضبناک شدند، به حدى که از شدت غضب موهاى جلوى سر آن حضرت حرکت کرد، آنگاه فرمودند: به خدا سوگند، خداوند بهتر از او زنى به من نداده، او بود که‏ به من ایمان آورد، هنگامى که مردم کفر ورزیدند، او بود که مرا تصدیق کرد و مردم مرا تکذیب نموده (و دروغگویم خواندند) و او بود که در مال خود با من مواسات کرد( و مرا بر خود مقدم ‏داشت) در وقتى که مردم محرومم کردند، و از او بود که خداوند فرزندانى روزى من کرد و از زنان دیگر نسبت‏ به فرزند محرومم ‏ساخت. ( بحارالانوار، ج 16، ص 8)

وفا به همسری که دیگر در کنار ما نیست، یعنی خوبی های او را از یاد نبریم، یعنی حتی دوستان و فامیل او را فراموش نکنیم، یعنی به سر مزارش برویم و از خیرات و مبرات دریغ نورزیم، همانطور که رسول الله چنین می کرد.

 زینب عشقی

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط:

گرم وعاشقانه حتی باوجود نفر سوم

دو شاهراه به قلب همسرتان

خطر، نقطه حساس زنانه و مردانه

ازت راضی ام با تمام اختلافاتمان

برخورد با همسر قهرقرو

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.