چرا به امام علی، امیرالمومنین می گوئیم؟
چه کسی برای اولین بار لقب «امیر المومنین» را برای خلفای بعد از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) بهکار برد؟ چه کسی برای اولین بار لقب «امیر المومنین» را برای خلفای بعد از پیامبر ابوبکر بهکار برد؟
امیر در زبان عربی به معنی فرمانده، سلطان و رهبر است. بعد از اسلام، کسانی را که از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و خلفا به فرماندهی ماموریتهای جنگی منصوب میشدند امیر مینامیدند. اما عنوان «امیرالمومنین» به معنی خلیفه و فرمانده کل قوای اسلام و پیشوای مومنان است.
باید گفت «لقب امیر المومنین»، مخصوص امام علی(علیه السلام) است و هیچیک از خلفا و حکما، شایسته این لقب نیستند.[1]. به اعتقاد علمای شیعه، «امیرالمومنین» عنوانی است که خدای تعالی به علی بن ابی طالب داده و هیچ کس دیگر، چه قبل و چه بعد از او، برازنده این لقب نیست. در حدیثی آمده است که پیامبر به اصحاب خود فرمود: «هنگام سلام به علی، او را امیرالمومنین خطاب کنید.» و در حدیث دیگری آمده است که: «خدا علی علیه السلام را امیرالمومنین نامیده است».
اما برخی از صحابه، همانگونه که خلافت بلافصل امام علی(علیه السلام) را نپذیرفتند، این لقب حضرتشان را نیز بر خود نهادند. بدین صورت که وقتی ابوبکر به خلافت رسید، صحابه و دیگر مسلمانان او را «خلیفة رسول الله» مینامیدند،[2] این امر همچنان بر همین منوال بود تا ابوبکر در گذشت.
پس از ابوبکر، مردم بر حسب وصیّت او، با عمر بیعت کردند و در ابتدا او را خلیفه خلیفة رسول الله، میخواندند و گویى مردم این لقب را به سبب زیادی کلمات، سنگین میشمردند. همچنین اگر این نوع نامگذاری ادامه مییافت، این اضافات در آینده و در مورد خلفای بعدی، زیاد میشد و شناختن افراد دشوار میگردید؛ از اینرو خواه ناخواه مردم از گفتن چنین لقبى طولانی چشمپوشی میکردند؛[3] لذا بنابر منابع تاریخی، بعدها به خلیفه دوم «امیر المومنین» میگفتند.
در اینکه چگونه این لقب بر خلیفه دوم نهاده شد، نقلهای مختلفی در منابع وجود دارد که در این مختصر به مواردی از آنها اشاره میکنیم:
1. در برخی منابع آمده است خلیفه دوم، خود از صفت «خلیفه خلیفه رسول الله» رضایت نداشت؛ لذا مردم را فراخواند که به نام «امیر المومنین» او را خطاب کنند.[4]
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به ام سلمه فرمود: بشنو و گواه باش كه على(علیه السلام) امیر المومنین و سید وصیین است. به ابوذر غفارى گفتند وصیت كن گفت وصیت كردم. پرسیدند: وصى تو كیست؟ گفت: امیر المومنین
2. خلیفه دوم، نامهای به فرماندار عراق نوشته و برای امری دو نفر را خواست.
حاکم عراق «لبید بن ربیعة عامر» و «عدی بن حاتم طایی» را فرستاد. این دو وارد مدینه شدند و وقتی به عمرو بن عاص رسیدند گفتند برای ما از امیر المومنین وقت بگیر. عمرو از این صفت خوشش آمد و اینرا با خلیفه در میان گذاشته و در نهایت تصمیم بر آن شد که خلیفه را به این صفت بخوانند.[5]
3. در همان روزگار، مردم فرماندهان سپاه را به نام امیر میخواندند. مردم جاهلیت، پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) را امیر مکه و امیر حجاز نیز خطاب میکردند و صحابه نیز سعد بن ابیوقاص را به لقب «امیر المسلمین» میخواندند؛ زیرا وى امیر سپاه اسلام در فتح ایران بود که بخش بزرگی از مسلمانان را در آن روزگار تشکیل میدادند. از قضا یکى از صحابه؛ که برخی او را «عبد الله بن جحش» و برخی «مغیرة بن شعبه» میدانند؛ خلیفه را «امیر المومنین» خطاب کرد و اطرافیان این لقب را پسندیدند و تصویب کردند او را بدان بخوانند.[6]
اما مطلب بسیار مهم این است که نقل شده پیغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) حضرت علی(علیه السلام) را در زمان حیات خود به امیر المومنین ملقب ساخت. انس بن مالك گوید: من خدمت رسول خدا را به عهده داشتم شبى كه نوبت منزل ام حبیبه دختر ابو سفیان بود آب آوردم تا رسول خدا وضو بگیرد.
فرمود: اى انس اكنون از این در امیر المومنین و بهترین وصیین كه در تشرف به اسلام بر همه پیش قدم بوده و علمش از همه بیشتر و حلمش از همه زیادتر است وارد خواهد شد من از خدا خواستم چنین شخصى از نزدیكان من باشد. فاصله نشد على از همان در وارد شد.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از آب وضو به صورت على(علیه السلام) ریخت چنان چه دیدگان آن حضرت مملو گردید. عرضه داشت حالت تازه از خود احساس می كنم.
به اعتقاد علمای شیعه، «امیرالمومنین» عنوانی است که خدای تعالی به علی بن ابی طالب داده و هیچ کس دیگر، چه قبل و چه بعد از او، برازنده این لقب نیست. در حدیثی آمده است که پیامبر به اصحاب خود فرمود: «هنگام سلام به علی، او را امیرالمومنین خطاب کنید.» و در حدیث دیگری آمده است که: «خدا علی علیه السلام را امیرالمومنین نامیده است»
فرمود: همواره خیر و خوشى نصیب تو باد تو از منى و من از تو، قرض مرا تو ادا می كنى و به پیمان من وفا می نمائى و مرا غسل می دهى و در قبر پنهان می سازى و پس از من احكام را بیان می كنى.
عرض كرد: مگر شما به آن طورى كه باید و شاید دستورات را به مردم ابلاغ نفرمودى؟
فرمود: آرى لیكن اختلافاتى پس از من در میانشان برقرار خواهد شد.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به ام سلمه فرمود: بشنو و گواه باش كه على(علیه السلام) امیر المومنین و سید وصیین است.
به ابوذر غفارى گفتند وصیت كن گفت وصیت كردم. پرسیدند: وصى تو كیست؟
گفت: امیر المومنین.
گفتند: عثمان وصى توست؟
گفت: به كسى كه شایسته لقب امیر المومنینى است؛ یعنى على بن ابى طالب كه حجت روى زمین و مربى این امت است وصیت نمودم چنانچه اگر او نبود زمین و اهل آن را فراموش كنید.
بریده اسلمى گوید من و ابو بكر و عمر و طلحه و زبیر و دو نفر دیگر حضور پیغمبر شرفیاب بودیم فرمود: به على(علیه السلام) به عنوان امیر المومنینى سلام كنید ما حسب الامر در محضر رسول خدا بوى به همین عنوان سلام كردیم.
پی نوشت:
[1]. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: 47553؛ علت نامگذاری امام علی(ع) به «امیر المومنین»
[2]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 3، ص 667، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
[3]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق، خلیل شحادة، ج 1، ص 282 – 283، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق.
[4]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 208، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 7، ص 137، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[5]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، بجاوی، علی محمد، ج 3، ص 1151، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.
[6]. تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 283.
فراوری: زین الدینی
بخش نهج البلاغه تبیان
منابع:
الإرشاد للمفید/ ترجمه ساعدى، ص40 تا 42.
پایگاه استاد حسین انصاریان
سایت اسلام کوئیست