تبیان، دستیار زندگی
استجابت دعا، مانند هر پدیده ی دیگری، قوانین آداب و شروطی دارد که با وجود آن آداب و شرایط است که دعا به اجابت می رسد و اگر آن شرایط موجود نباشد، یا مانعی در استجابت آن باشد که ما به آن علم نداریم، اگر چه سریع الاجابة ترین دعا هم باشد، باز ممکن است مورد اجا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راه میانبر استجابت دعا!!


استجابت دعا، مانند هر پدیده‌ی دیگری، قوانین آداب و شروطی دارد که با وجود آن آداب و شرایط است که دعا به اجابت می‌رسد و اگر آن شرایط موجود نباشد، یا مانعی در استجابت آن باشد که ما به آن علم نداریم، اگر چه سریع الاجابة ترین دعا هم باشد، باز ممکن است مورد اجابت واقع نشود.


252381-دعا-کردن،حضرت-یوسفریالاستغفار،استجابت-دعا

استحباب و رجحان توسل از اموری است که آموزه‌های دین اسلام به خوبی بر آن دلالت می‌کنند. و سیره پیامبر اکرم(صلی ‌الله ‌علیه‌ و آله ‌و سلم) نیز آن را تأیید می‌کند. افزون بر این بسیاری از علمای اهل سنت به مستحب بودن آن تصریح دارند.

توصیه ی به اختیار نمودن وسیله و واسطه نموده است این امر یعنی توسل، سوء استفاده از واسطه و یا بکار گیری رابطه به جای ضابطه و به تعبیری پارتی بازی محسوب نمی شود.بلکه توسل، خود یک راه و طریق ویژه ای است که در اختیار همگان قرار دارد و همه می توانند از آن استفاده کنند و به همین دلیل که همگانی است دیگر "پارتی بازی" نیست. زیرا "پارتی بازی" امتیاز ویژه ای است که بدون ضابطه و تنها از روی رابطه در اختیار گروهی خاص قرار می گیرد و دیگران از آن محروم هستند. اما توسل دارای شرایط و ضوابطی است که همه مردم می توانند این شرایط را در خود ایجاد کرده و از آن استفاده نمایند، و از این طریق به سهولت با خدا ارتباط برقرار نموده و با کیفیتی مطلوبتر به نتیجه برسند.

آلُ النَّبِیِّ ذَریعَتِی                                       هُمْ اِلیهِ وَسِیلَتِی؛

آل پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و آله‌وسلم) وسیله اتصال و تقرب من به خدایند.[1]

افزون بر این آیه، سیره پیامبران الهی از جمله پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و آله‌وسلم) نیز بر استحباب توسل دلالت دارد. هنگامی که فاطمه بنت اسد از دنیا رفت، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود:

«اِغْفِرْ لِأمِّى فَاطِمَة بِنْتِ اَسَدَ وَ وَسِّعْ عَلَیْهَا مَدْخَلَهَا بِحَقِّ نَبِیِّكَ وَ الْاَنْبِیَاءِ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِى؛[2] مادرم فاطمه بنت اسد را بیامرز و جایگاه او را وسیع گردان، به حق پیامبرت و پیامبرانى كه پیش از من بودند».

همچنین وقتى آدم آن خطا را مرتكب شد، گفت: «یَا رَبِّ اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ الاّ غفرْتَ لِى؛[3] پروردگارا! از تو مى‌خواهم كه به حق محمد مرا ببخشى»

افزون بر همه اینها سیره معصومین(علیهم‌السلام) و علمای اسلامی در طول تاریخ رجحان توسل را اثبات می‌کند.

در تأیید این سخن، به گفته یکی از علمای اهل سنّت در باب استحباب توسّل اشاره می‌گردد.

ایشان می‌گوید: «توسل به رسول اكرم‌(صلی‌الله‌علیه‌و آله‌وسلم) و طلب شفاعت از آن حضرت به ویژه در اوقات گرفتاری از مستحبات موكد می‌باشد و سیره علما و دانشمندان عالی‌قدر، مردان الهی، بزرگان حدیث شناس و پیشوایان گذشته بر این روش جریان داشته است».[4]

از نظر عقلی در توسّل شخص گنهکار نزد خدای متعال جایگاهی ندارد لذا اگر خود، مستقیم در خانه او برود هر چند نتیجه می‌گیرد امّا طول می‌کشد ولی اگر یک شخص آبرومندی را نزد او ببرد، خیلی راحت‌تر جواب می‌گیرد. افزون بر این، توسل به پپامبر(صلی‌الله‌علیه‌و آله ‌و‌ سلّم) در حقیقت خواستن از خداست؛ زیرا رسول خدا هر چه دارد از خدا دارد.

داستان مرد نابینا و توسل به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

در زمان نبوّت خدمت پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) مرد نابینایى خدمت پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! از خدا بخواه كه مرا شفا دهد و چشمم را به من باز گرداند.

پیغمبر فرمود: اگر بخواهى من دعا مى كنم و اگر بخواهى صبر كن. این صبر براى تو بهتر است. (و شاید مصلحت تو در همین حالت باشد) ولى پیرمرد بر خواسته خود اصرار كرد.

پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) به او دستور داد وضوى كامل و خوب بگیرد و دو ركعت نماز بخواند و بعد از نماز این دعا را بخواند: «اللّهم إنّى اسئَلُكَ و أتوجّه إلیك بنبیك محمّد نبى الرحمة یا محمّد إنّى أتوجّه بك إلى ربّى فى حاجتى لتُقضى، اللهم شَفِّعه فىَّ ؛  خداوندا من تو را مى خوانم و به سوى تو متوجّه مى شوم به وسیله پیغمبرت محمّد نبىّ رحمت، اى محمّد من متوجّه مى شوم به سوى پروردگارم در حاجتم كه حاجتم برآورده شود، خداوندا او را شفیع من قرار بده».

مرد دنبال آن برنامه رفت تا وضو بگیرد، و نماز را بخواند و دعایى را كه پیغمبر به او تعلیم داده بود، انجام دهد.

عثمان بن عمیر راوى این حدیث مى گوید: ما در همان مجلس نشسته بودیم و سخن مى گفتیم، مدّتى گذشت، دیدیم مرد نابینا وارد مجلس شد در حالى كه هیچ آثارى از نابینایى در او نبود و چشمش روشن بود.

جالب این است كه بسیارى از بزرگان اهل سنّت تصریح كرده اند كه این حدیث صحیح است. ترمذى حدیث را صحیح مى داند. ابن ماجه گفته است صحیح است. رفاعى گفته شكى نیست كه این حدیث صحیح و مشهور است.(صحیح ترمذى، صفحه 119، حدیث 3578 و در سنن ابن ماجه، جلد 1، صفحه 441، حدیث 1385، مسند احمد، جلد 4، صفحه 138)

پی نوشت ها :

[1] الصواعق المحرقه، ابن حجر عسقلانی، ص 178 .

[2] حلیة الاولیاء، ج 3، ص 121.

[3] كنز العمال، ج 11، ص 455.

[4] حسن بن علی السقاف، فیض القدیر، ج 2، ص 135.

فرآوری: محمدی                

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : سایت رهروان ولایت

سایت اسلام کوئست

وبلاگ غدیر 110

مطالب مرتبط:

توسل به اسباب طبیعی یا غیر طبیعی ؟

توسل به امام زمان (علیه السلام)

روایت یك توسل از زبان آیت الله بهجت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.