تبیان، دستیار زندگی
اگر این موضوع را به خاطر بسپارم که نباید به کسی اعتماد کرد و دنیای اطراف دنیای خوبی نیست، هیچ گاه آسیب نمی بینم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همه مشکوک اند، حتی شما دوست عزیز


اگر این موضوع را به خاطر بسپارم که نباید به کسی اعتماد کرد و دنیای اطراف دنیای خوبی نیست، هیچ گاه آسیب نمی بینم.

مچ گیری

بی اعتمادی از آن بلاهایی است که فرد را محکوم به زندگی در جهنمی دائمی می کند ، او در جامعه جایی ندارد و محکوم به تنهایی ابدی است. کسانی که دچار بی اعتمادی هستند نسبت به روابطشان دیدی منفی دارند، و بیش از هر کسی خودشان را آزار میدهند چرا که هیچ گاه نمی توانند یک رابطه خوب و صمیمانه را تجربه کنند. در اعماق درون، خواهان عشق ورزیدن و از بین بردن تمام شک ها هستند و فکر می کنند این اتفاق هیچ وقت رخ نخواهد داد. اغلب به مسخره کردن دیگران می پردازند. همیشه می توانند به جنبه های یأس آور و منفی هر امری نگاه کنند .افرادی بدبین و اهل طعنه زدن اند.

ویژگی های شخصیتی افراد شکاک

همیشه با دیدی منفی به مسائل می نگرند

همیشه درباره بعد منفی مسائل صحبت می کنند و هیچ امیدی به بهتر شدن اوضاع ندارند.

در مورد برقراری ارتباط بی نهایت دو دل و مرددند. به عبارتی دوسوگرا هستند

این افراد خواهان برقراری ارتباطی صمیمی هستند ولی مثلامی گویند :" دیگه هیچ مرد خوبی وجود نداره" یا " چیزی به نام عشق وجود نداره" . در واقع آن ها همیشه خواهان ارتباط با دیگرانند ولی باور دارند که این امر امکان پذیر نیست. این حس دوسوگرایی آزار دهنده است.

ابراز احساسات دیگران را تحمل نمی کنند

آسیب روحی باعث شده تا آن ها به تدریج احساسات خود را نادیده بگیرند. برای مثال آن ها عصبانیت خود را در تعریف کردن یک جوک خلاصه می کنند. ارتباط با احساسات باعث می شود تا به یاد حوادثی بیفتند که برای نخستین بار آن ها را به افرادی شکاک تبدیل کرد. آن ها نه تنها احساسات خود را سرکوب می کنند بلکه به هیچ وجه تحمل ندارند با احساسات دیگران روبرو شوند. بنابراین سعی می کنند تا با بدگمانی ، کوچک شمردن موضوع و یا سرگرم کردن، شما را از احساساتتان دور کنند و اگر هیچ کدام از این موارد جواب نداد ترک تان می کنند.

دنیایی برای خود ساخته اند که هیچ کس را به درون آن راه نمی دهند

این انسان ها همانند افرادی هستند که برای انجام کارهایشان کمک دیگران را نمی پذیرند. حتی اگر بخواهید تا با عشق ومحبت خود این تنهایی را از آن ها دور کنید، ولی نمی توانند این لطف شما را بپزیرند.

افرادی که در روابط خود مشکل اعتماد کردن دارند باید بیاموزند که چگونه اعتماد کنند. این افراد باید درک کنند که در هر رابطه ای می توان به تدریج درصد اعتماد را بالا برد. قرار نیست که تا آخر عمر در پشت دیواری از بی اعتمادی زندگی کنید. زیرا در این صورت دیگر با کسی رابطه نخواهید داشت

بی اعتمادی که ریشه در گذشته دارد

به این افراد در گذشته خیانت یا بی مهری سنگین شده است و رنج روحی این افراد همین است و در نتیجه خیلی سخت به کسی یا چیزی اعتماد می کنند. موردی که باعث به وجود آمدن حس بی اعتمادی می شود دریغ کردن توجهی است که کودکان آن را از والدین خود طلب می کنند . وقتی کودک از لحاظ روحی تغذیه نشود و توجه لازم را از والدین خود نگیرد، ناخودآگاه نتیجه گیری می کند که دنیای اطراف به هیچ وجه شایسته اعتماد نیست. افرادی که در دوران کودکی چنین مواردی ( رها شدن، دروغ شنیدن درباره مرگ یکی از والدین، بی توجهی از طرف والدین) را تجربه می کنند وقتی به دوران جوانی می رسند دیگر به هیچ کس اعتماد ندارند .

این موارد که باعث به وجود آمدن حس بی اعتمادی می شود، دید کودک را نسبت به دنیای اطراف تغییر می دهد. او دیگر نمی تواند خوبی ها و بدی ها را در کنار هم بیابد و دنیای خوبی ها برایش نابود می شود. زیرا آن سکوت ها و دروغ ها زخمی بزرگ بر روحش حک کرده اند. کودکان این بی مهری ها را در عوض محبت و عشق دریافت کرده اند و آن هم نه از سوی همکلاسی یا معلم یا یک فرد غریبه بلکه از طرف والدینشان. والدینی که کودک به آن ها اعتماد دارد. این افراد با خود می گویند اگر این موضوع را به خاطر بسپارم که نباید به کسی اعتماد کرد و دنیای اطراف دنیای خوبی نیست، هیچ گاه آسیب نمی بینم.

تنهایی

باید بیاموزند که

افرادی که در روابط خود مشکل اعتماد کردن دارند باید بیاموزند که چگونه اعتماد کنند. این افراد باید درک کنند که در هر رابطه ای می توان به تدریج درصد اعتماد را بالا برد. قرار نیست که تا آخر عمر در پشت دیواری از بی اعتمادی زندگی کنید. زیرا در این صورت دیگر با کسی رابطه نخواهید داشت و تا آخر عمر تنها می مانید.

چگونه می توانند به خود کمک کنند؟

مواری که باعث آزارتان شده را شناسایی کنید و با آن ها کنار بیایید

در اکثر مواقع نیاز به راهنمایی و درمان از سوی پزشک دارید. سعی کنید تا آن حادثه و تجربه های مربوط به آن را به خاطر آورید. احساس خشم خود را به یاد آورید، با غم خود ارتباط برقرار کنید و سعی کنید به همدردی با خود بپردازید و به سوی بخشش قدم بردارید زیرا این کار باعث می شود تا این حس بد ( شکاک بودن) از شما دور شود و کم کم اعتماد کنید. انجام تمامی این مراحل برای بهبود حال شما ضروری است.

به عشق فرصت بدهید

برای غلبه بر حس بی اعتمادی خود که روز به روز شما را منزوی تر و تنها تر خواهد کرد لازم است دید و نگرش خود را بازتر کنید. هر چه بیشتر به خود اجازه دهید عشقی را که به شما می دهند بپذیرید بیشتر می توانید دوستان، همسر، کودکان، پدربزرگ و مادربزرگ و تمام کسانی را که به نوعی خواسته اند شریک زندگی تان باشند دوست بدارید.

برای این که متوجه شوید چه قدر دوست داشتنی هستید می توانید هر روز تمام مواردی را که باعث می شوند احساس کنید دیگران دوستتان دارند و حس دوست داشتن را در شما بر می انگیزند، یادداشت کنید. سعی کنید که به هدیه ها ونشانه های طبیعت و دیگران توجه کنید. هدیه هایی مانند: روز آفتابی، این حقیقت که خانه ای دارید که شب ها به آن پناه ببرید، کسی که سعی می کند در حل مشکل به شما کمک کند. وقتی شروع کنید متوجه خواهید شد موارد زیادی وجود دارد که حس کنید دیگران دوستتان دارند البته امکان دارد همه این موارد خیلی شخصی و صمیمی نباشد ولی شما همه آن ها را در نظر بگیرید. پس از این که یادداشت کردن را شروع کردید حس بی اعتمادی خود را به تدریج ضعیف نمایید. سپس خواهید دید که دیگر زندگی در نظرتان تیره، ناامید کننده و بی ارزش نیست.

درد خود را برای دیگران تعریف کنید

مورد دیگری که افراد شکاک را در دنیای غم انگیز شک و تردید نگه می دارد این است که درد خود را با کسی در میان نمی گذارند و همیشه فقط خودشان با آن رابطه دارند. برای خارج شدن از این دنیا فقط باید از آن خارج شد.

فراوری: زهرا سادات طباطبایی

بخش خانواده ایرانی تبیان


منبع: 9 دسته از عشاق

مطالب مرتبط:

حذف آدم های منفی، بی عذاب وجدان

چگونه از افکار بیهوده رها شویم

با خودت مهربان باش

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.