تبیان، دستیار زندگی
از امام پنجم (علیه السلام) پرسیدند که مرگ چیست؟ فرمود: مرگ عبارت است از همان خوابی که هر شب شما را فرا می گیرد الاّ اینکه آن خواب طویل تر و مدتش طولانی تر است و تا روز قیامت شما بیدار نمی شوید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه می میریم؟

مرگ

در باره حقیقت و ماهیت مرگ مطالبی را در مقاله "ماهیت مرگ" بیان کردیم. در این مقاله از منظر دیگری به بررسی این حقیقت و تشبیهاتی که روایات از این واقعیت انکار ناپذیر دارد، می پردازیم.


مرگ لباس مادی

حقیقت مرگ برای مومن مثل عوض کردن لباس است. با مرگ، مومن یک لباس که لباس مادی و مادیت است و لباسی که کثیفی های مادی آن را فرا گرفته از تنش بیرون می آورد و قید و بند دنیا را از دست و پایش باز می کند. پس از آن وجود لطیف برزخی انسان قدرت پرواز پیدا می کند و می تواند در عوالم وجود به سادگی پرواز کرده و بهترین لذت های برزخی را ادراک کند.

کافر برعکس مومن است. مرگ برای کافر مثل در آوردن لباس های تمیز و پاکیزه و منتقل شدن از منزل های مأنوس و آرام به منزل های وحشتناک و خطرناک و پوشیدن لباس های چرکین و لباس های خشن و سخت است. این هم یک تعبیر است که در روایات از در آوردن لباس یاد شده.

در بعضی از روایات مرگ را شکستن قفس معرفی کرده که گویی روح انسان و وجود ملکوتی انسان در قفس تن زندانی و اسیر است و مرگ در واقع شکستن آن قفس و پرواز وجود ملکوتی و روح انسان از درون این قفس است.

مرگ یا خواب

در بعضی از روایات مرگ به خواب تشبیه شده البته در آیات هم این گونه تشبیه دیده می شود. از امام پنجم (علیه السلام) پرسیدند که مرگ چیست؟ فرمود: مرگ عبارت است از همان خوابی که هر شب شما را فرا می گیرد الاّ اینکه آن خواب طویل تر و مدتش طولانی تر است و تا روز قیامت شما بیدار نمی شوید.

همان گونه که انسان در خواب ممکن است انواع شادی ها و ناراحتی ها را ببیند. در عالم برزخ نیز این گونه است البته تصور نشود که عذاب های برزخی خیالی است. حقیقت این است که وجود برزخی انسان قدرت تحمل عذاب ها را خیلی بیشتر دارد چنان که قدرت لذت بردن از لذت های برزخی را هم خیلی بیشتر از وجود مادی دارد. این هم تعبیر دیگری است که در روایات ما نقل شده.

مرگ برای کافر مثل در آوردن لباس های تمیز و پاکیزه و منتقل شدن از منزل های مأنوس و آرام به منزل های وحشتناک و خطرناک و پوشیدن لباس های چرکین و لباس های خشن و سخت است

مرگ یا حمام کردن

در بعضی از روایات آمده که امام(علیه السلام) مرگ را به استحمام و پاک کردن بدن از آلودگی ها تشبیه کردند. امام هادی(علیه السلام) به عیادت یکی از یارانش که در حال سکرات بود و گریه و جزع و فزع می کرد، رفتند. حضرت به ایشان فرمودند که چرا این قدر گریه می کنی؟ علت اینکه از مرگ می ترسی این است که نمی دانی مرگ چیست. آیا تا به حال پیش آمده که بدنت کثیف و آلوده و بیمار شده باشی و آن غدد چرکین در بدنت به خاطر چرک و کثافت آمده باشد و بدنت را آلوده کرده باشد؟ مریض عرض کرد بله.

امام فرمود: وقتی حمام رفتی و همه آنها را از بین بردی و پاک شدی چه حالی داشتی؟ گفت که حال خیلی خوبی داشتم، سبک شدم یابن رسول الله. امام فرمود مرگ همان حمام است که آنچه از گناهان و از بدی ها در بدن مومن باقی مانده باشد همه را پاک می کند و انسان را آماده و مستعد ورود به عالم برزخ و عالم بهشت می کند.

از نظر فرهنگ اسلامی مرگ طلوع در یک نشئه بزرگ تر و زیباتر است همان گونه که نوزاد متولد می شود و از عالم رحم به دنیا می آید. نمی گوییم فلانی مُرد می گوییم به دنیا آمد. انسان هم از دنیا به برزخ می رود. بنابراین دقیقاً مثل همان بچه که در یک عالم بزرگ تر و فراختر متولد می شود، انسان هم از این عالم به عالم دیگری منتقل می شود اگر چه در این نشئه غروب است. مرگ غروب در نشئه دنیا است ولی هم زمان طلوع در نشئه بزرگ تر و وسیع تر و عالی تر است.

از جمادی مردم و نامی شدم      از نما مردم زحیران سر زدم

مردم از حیوانی و مردم شدم      پس چه ترسم کی زمردن کم شدم

بار دیگر هم بمیرم از بشر     از ملائک هم بر آرم بال و پر

از امام پنجم (علیه السلام) پرسیدند که مرگ چیست؟ فرمود: مرگ عبارت است از همان خوابی که هر شب شما را فرا می گیرد الاّ اینکه آن خواب طویل تر و مدتش طولانی تر است و تا روز قیامت شما بیدار نمی شوید

این نتیجه گیری خوبیست گر چه استقرا، استقراء ناقص است ولی حقیقت همین است که انسان هر بار که می میرد یک وسعت و یک سعه وجودی عظیمی پیدا می کند. از جمادی بودن می میرد نامی می شود زیرا جنین زندگیش نامی و گیاهی است.

از زندگی گیاهی جنینی می میرد و زندگی حیوانی پیدا می کند. در طول زندگی حیوانیش انسانیتش شکوفا می شود و از حیات حیوانی می میرد و حیات انسانی پیدا کرده و وسیع تر می شود. سپس با خود می گوید این که خوب بود، هر بار که مُردم بزرگ شدم. اگر یک بار دیگر هم از انسانیت بمیرم، از فرشته ها هم بالاتر می روم.

حاصل سخن

از نظر فرهنگ اسلام مرگ نیستی و نابودی نیست. بلکه لباس عوض کردن و قفس شکستن است. پلی است که انسان را به عالم دیگر منتقل می کند. گر چه در یک نشئه غروب است اما هم زمان طلوع در نشئه دیگر و انتقال است، وسعت پیدا کردن و حیات با عظمت پیدا کردن است.

بازآوری: مریم جعفری                       

دکترای علوم قرآن و حدیث - مدرس دانشگاه      

بخش اعتقادات شیعه تبیان               


منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی، موجود در سایت رادیو معارف

مطالب مرتبط:

حقیقت مرگ از نگاه قرآن چیست؟

واکنش متفاوت انسان ها با مرگ

یاد مرگ منو به پوچی می رسونه!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.