تبیان، دستیار زندگی
بنابراین، اگر نظارت وکنترل به طور اصولی و دقیق انجام شود اثرات مثبت آن در جامعه و زندگی افراد آن به ظهور خواهد رسید و دیگر کسی جرئت نخواهد کرد برخلاف نظام و قانون عمل نموده و با این کار ناشایست خویش، نظام و یا سازمان را در رسیدن به هدف ترسیم شده با مشکل ر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مسئولین از اوضاع بازار خبر دارند؟!

تورم

در جوامع انسانی از آن هنگام که قوانین برای رعایت نظم و انضباط فردی و اجتماعی وضع شد و به مردم ابلاغ گردید، همواره افرادی به هر دلیل تمایل نداشتند تسلیم این قوانین شوند و در عمل عَلَم مخالفت بلند می کردند. گرچه آن قوانین ممکن بود مصالح فردی و اجتماعی را تضمین نماید، و اجرای آن سعادت دنیا و آخرت را چه بسا تأمین نماید.


این نکته سبب شد تا تنها تدوین قوانین برای اجرای آن کافی دانسته نشود بلکه بر حسن اجرای آن نیز تدابیری اندیشیده شود. گرچه مطلوب ترین شیوه نظارت بر حسن اجراء، نظارتی است که انسان در درون خود بر عملکرد خویش داشته باشد، امّا تحقق چنین نظارتی که بسیار نیز کاراست، همیشه و در همه افراد عملی نمی گردد. لذا عموما در کنار تلاش برای گسترش فرهنگ نظارت درونی، نظارت از بیرون نیز مطرح می شود. تردیدی نیست که نظارت از بیرون کارایی کمتری دارد ولی تا حدی می تواند ضامن حسن اجرای قوانین باشد.

با نگاهی به مقطع کوتاه حکومت امیرالمومنین(علیه السلام) در می یابیم حضرت با بیان احکام، نصایح و کلمات گوهربار خویش بر گسترش فرهنگ نظارت درونی تأکید می ورزیدند در عین حال که هرگز از نظارت بیرونی نیز غفلت نمی نمودند. و در بسیاری از موارد حضرت توأمان به هر دو می پرداختند. اساسا هیچ حکومتی نمی تواند بدون نظارت بر حسن اجرای قوانین، موفقیت چندانی بدست آورد.

حضرت تأکید داشتند اشخاصی باید عهده دار این سمت شوند که متقی، مومن، با تقوی و اهل امانت و صداقت باشند. علاوه بر این، دولت نیز موظف است زمینه هایی را ایجاد نماید تا این اشخاص در مسیر خدمت خود نیز به انحراف مبتلا نشوند.

حضرت در نامه اش به مالک اشتر می نگارد:

«پس روزی عاملان را فراخ دار! که فراخی روزی نیروشان دهد تا در پی اصلاح خود برآیند، و بی نیازیشان بود، تا دست به مالی که در اختیار دارند نگشایند و حجّتی بُوَد بر آنان اگر فرمانت را نپذیرفتند، یا در امانت خیانت ورزیدند.»

حضرت صرفا به ایجاد چنین زمینه های مثبتی کفایت نمودند و معتقد بودند باید از طرز عمل مأموران نیز آگاه بود و شیوه برخورد آنان با مردم را زیر نظر داشت و از میزان صحت و سقم گزارش های آنان نیز مطلع بود. این مراقبت ها باید توسط بازرسان ویژه ای که چشم حکومت محسوب می شوند، انجام پذیرد. حضرت می فرماید:

«پس بر کارهای آنان مراقبت دار و جاسوسی راستگو و وفاپیشه برایشان بگمار که مراقبت نهایی تو در کارهایشان، وادارکننده آنهاست به رعایت امانت، و مهربانی بر رعیت، و خود را از کارکنانت واپای! اگر یکی از آنان دست به خیانتی گشود و گزارش جاسوسان تو بر آن خیانت همداستان بود، بدین گواه بسنده کن و کیفر او را با تنبیه بدنی بدو برسان و آنچه بدست آورده بستان، سپس او را خوار بدار و خیانت کار شمار و طوق بدنامی را در گردنش درآر.»

اگر نظارت و کنترل به طور اصولی و دقیق انجام شود اثرات مثبت آن در جامعه و زندگی افراد آن به ظهور خواهد رسید و دیگر کسی جرات نخواهد کرد برخلاف نظام و قانون عمل نموده و با این کار ناشایست خویش، نظام و یا سازمان را در رسیدن به هدف ترسیم شده با مشکل رو به رو نماید

این اصل کلیدی نظارت که به خوبی از کلمات حضرت استنباط می شود همه شئون اجتماعی و اقتصادی را در بر می گیرد و باتوجه با اینکه بدون نظارت فراگیر بر عملکرد نهادها و کارگزاران و نقش آفرینان اصلی اقتصادی به ویژه بازار و بازاریان نمی توان قوانین و احکام اسلامی موجود در قرآن و سنت را پیاده نمود، حضرت هرگز از نظارت بر رفتار بازار و بازاریان غافل نبودند. بر بازار کوفه خود نظارت می نمودند و نمایندگانی را برای نظارت بر سایر بازارها منصوب نمودند و دستور العملی را برای استانداران نیز ارسال نمودند که بر بازار کنترل نموده و محتکرین را مجازات نمایند.

در همین راستا برای نظارت بر کارکرد اقتصادی و تجاری بازاریان ابن عباس را به عنوان قاضی و ناظر به بصره گسیل داشت. و علی بن اصمع را بر «بارجاه» گماشت.

حضرت برای اینکه از عملکرد کارگزارانش در عرصه های گوناگون مطلع باشند بر چگونگی کارکرد آنان همواره نظارت می کرد و اگر تخلفی از آنان سر می زد آنان را مواخذه و سرزنش می نمود. به همین دلیل حضرت نامه های تند و شدید اللحنی را برای اشعث بن قیس(والی آذربایجان که در زمان معاویه منسوب شده بود) و زیاد بن ابیه (جانشین و قائم مقام عبداللّه بن عباس در فارس) و شریح بن الحارث (قاضی شهر کوفه) و عثمان بن حنیف انصاری (عامل حضرت در بصره) و قدامة بن عجلان(عامل حضرت در کشکر) و مصقلة بن هیبرة شیبانی (والی اردشیر خرّه) و منذر بن جارود عبدی(عامل حضرت در اصطخر) مرقوم فرمودند.

همه این نامه ها حکایت از آن دارد که حضرت اگر خطا و لغزش و اشتباهی را از کارگزارانش مشاهده می کرد، بدون هیچ گونه سازش به صورت بسیار صریح به آنان گوشزد می کرد. و اگر خیانت آنان به اثبات می رسید به شدت عقاب می نمود. تاریخ حکومت حضرت نمونه هایی از این دست را نشان می دهد. وقتی حضرت متوجه شدند اشعث بن قیس 100000 درهم از بیت المال برداشت نمود او را احضار می کند و عذر او را نمی پذیرد و می فرماید: «اگر این مبلغ را به بیت المال برنگردانی با شمشیر گردن تو را خواهم زد.» سرانجام پول به بیت المال داده شد. همچنین حضرت بر اعمال همه کارگزارانی که از زمان عثمان مسئولیتی داشتند نظارت می کردند و اگر مالی از بیت المال را در اختیار خود می گرفتند از آنان باز می ستاند و اگر مالی را تلف می کردند آنان را ضامن می دانست. هم چنین وقتی علی بن هَرَمه که ناظر بازار اهواز بود و از بازاریان رشوه گرفت، حضرت نامه ای به رفاعة بن شداد قاضی منصوب خود در اهواز می فرستد و مرقوم می دارد وقتی نامه ام به تو رسید ابن هرمه را از بازار برکنار کن و به مردم اعلام کن و او را زندانی کن و حکم من را به کارگزارانت اعلام کن و هر گونه غفلت و تفریطی موجب هلاکت در نزد خداوند خواهد شد. در این نامه حکم عزل رفاعه نیز صادر می شود.

«پس روزی عاملان را فراخ دار! که فراخی روزی نیروشان دهد تا در پی اصلاح خود برآیند، و بی نیازیشان بود، تا دست به مالی که در اختیار دارند نگشایند و حجّتی بُوَد بر آنان اگر فرمانت را نپذیرفتند، یا در امانت خیانت ورزیدند»

حضرت در این نامه کیفیت برخورد با ناظر متخلف را این گونه بیان می دارد:

«پس چون روز جمعه فرا رسد، او را از زندان بیرون بیاور و سی و پنج ضربه شلاقش بزن و در بازارها بگردانش. هر کس علیه او مدّعی شد و شاهد آورد، خود و شاهدش را سوگند بده، آنگاه از محل دارایی او (ابن هرمه) مقدار شهادت داده شده را به مدعی بپرداز. سپس او را با خواری و زشتی به زندان بازگردان و پاهایش را ببند و در وقت نماز باز کن. بین او و کسی که برایش خوراک، نوشیدنی، پوشاک یا زیراندازی بیاورد حائل مشو. و نگذار کسی که به او خصومت و کینه می آموزد و امید آزادی به او می دهد بر او وارد شود. اگر بر تو ثابت شود که کسی چیزی به او یاد داده که بر ضرر مسلمانان است، او را با تازیانه بزن و زندانیش کن تا توبه کند. و دستور بده زندانیان در شب به حیاط زندان در آیند تا تفرج کنند، جز ابن هرمه را، مگر آنکه بترسی که بمیرد، که در این صورت با زندانیان به حیاط بیاورش. چون در او توان دیدی، پس از سی روز سی و پنج ضربه شلاق دیگر، غیر از سی و پنج ضربه اول بر او بزن. و آنچه که در بازار انجام دادی و اینکه چه کسی را بعد از آن خائن برگزیده ای برایم بنویس و جیره و روزی خائن را قطع کن.»

امیرالمومنین(علیه السلام) علاوه بر آن که از اخبار مربوط به کارگزاران خود در اقصی نقاط کشور پهناور اسلامی، اطلاع می یافتند و اقدامات مقتضی را انجام می دادند، خود نیز تا آنجا که امکان داشت بر روند کلی فعالیت های گوناگون جامعه نظارت مستقیم می نمودند.

بنابراین، اگر نظارت و کنترل به طور اصولی و دقیق انجام شود اثرات مثبت آن در جامعه و زندگی افراد آن به ظهور خواهد رسید و دیگر کسی جرات نخواهد کرد برخلاف نظام و قانون عمل نموده و با این کار ناشایست خویش، نظام و یا سازمان را در رسیدن به هدف ترسیم شده با مشکل رو به رو نماید. حضرت علی(علیه السلام) برای جلوگیری از هر گونه ظلم و ستم و کم کاری و نیز جریان امور در مجرای صحیح خویش ساز و کارهایی را در امر مهم نظارت به کار بسته اند تا ضمن جلوگیری از هر گونه ایجاد اشکال در مجاری امور، سرمشقی نیز برای آیندگان باشد. امید است با تأسی به آن امام معصوم(علیه السلام) شاهد رشد و ترقی و اجرای عدالت در جامعه خویش باشیم.

فرآوری: زین الدینی  

بخش نهج البلاغه تبیان


منابع:

نهج البلاغه

امام علی (علیه السلام)، حکومت و بازار، نویسنده: نظرپور، محمد تقی

مجله کتاب نقد، تابستان 1380 - شماره 19

نگاهی به نظارت و کنترل در آموزه های نهج البلاغه؛ پدید آورنده: ابوالحسن مولائی

مطالب مرتبط:

خونه های نیاوران را با شوش مقایسه کردین؟!

دعواشو مسئولا میکنند ضربشو مردم میخورن!

ناموس الهی را می شناسید؟!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.