تبیان، دستیار زندگی
گفت وگو با فولكر اشنوتگن، مجسمه ساز آلمانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سفر به ایران بر كارم در آینده تاثیر می گذارد

گفت وگو با فولكر اشنوتگن، مجسمه ساز آلمانی

بخش هنری تبیان
فولكر اشنوتگن

فولكر اشنوتگن سال هاست كه در پرتغال زندگی و كار می كند. متولد شهر آتن بورن در غرب آلمان است و از سال 1982 تحصیلاتش را در رشته هنر در دانشگاه برمن آغاز كرد. در 1989 در رشته مجسمه سازی لیسانس گرفت و از اوایل دهه 1990 سفرهایش به پرتغال را آغاز كرد كه در نهایت به اقامتش در این كشور منجر شد. به قول خودش این سنگ های پرتغال بود كه او را به ماندن در این كشور ترغیب كرد. او در ابتدای قرن جدید وارد دانشگاه لیسبون و به تحصیل در رشته طراحی فضای عمومی در این دانشگاه مشغول شد. به نگاهی به كارنامه او می توان دید كه از اوایل دهه 1990 به بعد او به طور مدام نمایشگاه هایی در پرتغال و آلمان برگزار كرده است. اشنوتگن یكی از هنرمندان خارجی حاضر در ششمین سمپوزیوم مجسمه سازی تهران است، به بهانه حضورش در تهران با او گفت وگو كردیم: گفت وگویی كه می خوانید.

حدود هشت سال پیش، مجسمه یی در اسپانیا ساختم كه مشرف به یك منظره بود و می شد اقیانوس اطلس را از محل نصب مجسمه دید، پس وقتی كه قرار شد تا این مجسمه را بسازم، تصمیم گرفتم آن را طوری طراحی كنم تا ادای دینی به این فضا و این منظره باشد

در وب سایت تان دیدم كه بیشتر با سنگ و چوب كار می كنید؟ فقط با همین دو ماده كار می كنید؟

بله، بیشتر با چوب و سنگ كار می كنم ولی گاهی اوقات به سراغ استیل هم می روم.

و اندازه بزرگ را ترجیح می دهید؟

بله. به كار در اندازه بزرگ علاقه دارم چون دوست دارم كه برای مكان های عمومی مجسمه بسازم كه معمولادر اندازه بزرگ است، ولی از طرف دیگر علاقه ام به اندازه بزرگ به خاطر خود سنگ هم هست چون سنگ ماده یی است كه به نظر من برای مجسمه های كوچك مناسب نیست و مجسمه سنگی در ارتباط با آدم هاست كه كارایی دارد. بعضی وقت ها من با هویت ماده كار آغاز می كنم، وقتی با گرانیت كار می كنم، شرایط با زمانی كه دارم با چوب كار می كنم، متفاوت است. من با ماده كار شروع می كنم، مثلاوقتی دارم با چوب كار می كنم، سعی می كنم تا اشكال ارگانیك خود چوب را نمایش دهم، ولی موقع كار با گرانیت، كار روندی طولانی تر دارد. در نتیجه روند كار خیلی به ماده كار مربوط است.

آیا این روند به میزان انرژی ای كه صرف می كنید هم مربوط است، یا بیشتر به شكل نهایی سنگ در مكان عمومی اهمیت می دهید؟

شما می توانید به آن انرژی بگویید. برای من مسائل دیگری اهمیت دارند، مثلاوقتی با گرانیت كار می كنم، دارم با ماده كاری كار می كنم كه مقاومت بالایی دارد ولی وقتی به سراغ مرمر می روم كه سنگی نرم تر و سفید است، جلوه نور برایم مهم تر است كه خود نور، نوعی از انرژی است و وقتی به سراغ چوب می روم به اشكال ارگانیك انرژی فكر می كنم، به این ترتیب با سه ماده كار مختلف، من به سه نوع مختلف و متفاوت از انرژی فكر می كنم.

حدود هشت سال پیش، مجسمه یی در اسپانیا ساختم كه مشرف به یك منظره بود و می شد اقیانوس اطلس را از محل نصب مجسمه دید، پس وقتی كه قرار شد تا این مجسمه را بسازم، تصمیم گرفتم آن را طوری طراحی كنم تا ادای دینی به این فضا و این منظره باشد

ولی آیا تاثیر یا جلوه بصری سنگ هم برای تان اهمیت دارد؟

این موضوع فقط در ابتدای كار برایم مطرح است. در كارهای گرانیتی ام یا كلی تر بگویم در كارهای سنگی ام، اشكال معمارانه برایم خیلی مهم هستند. وقتی جوان بودم، نمی توانستم تصمیم بگیرم كه دوست دارم معمار شوم یا مجسمه ساز و تصمیم گرفتم كه به سراغ مجسمه سازی بروم، تصمیمی كه به خاطرش خوشحالم، شاید نه همیشه چون مجسمه سازی كلی كثیف كاری دارد! ولی كارهای من رابطه مستقیمی با معماری دارند.

آیا به خاطر همین علاقه تان به معماری است كه به اشكال هندسی علاقه مندید؟ چون در كارهای تان كمتر دیدم كه با فرم های منحنی كار كنید و به نظر می رسد كه به اشكال راست، مثل مستطیل علاقه بیشتری دارید؟

بله. گفته شما همیشه درست نیست ولی بیشتر به اشكال راست علاقه مند هستم. در حال حاضر من ساكن پرتغال هستم، بیشتر به این خاطر كه این كشور سنگ های بسیار خوبی دارد و به همین دلیل سنت مجسمه سازی سنگی غنی ای دارد. در حال حاضر دارم روی قطعه سنگی گرانیتی كار می كنم كه از این كارم در اینجا بزرگ تر است، اثری كه برای یك مكان خصوصی است و رابطه یی مشخص با یك بنا دارد، می دانم كه این مجسمه قرار است در كجا نصب شود، پس می دانستم كه مجسمه در چه محوطه یی قرار می گیرد، به همین علت توانستم كه محل را ببینم و رابطه مجسمه ام با محیط اطرافش را بشناسم. این مجسمه مستطیلی است ولی در عین حال یك قاب برای منظره طبیعی هم هست. حدود هشت سال پیش، مجسمه یی در اسپانیا ساختم كه مشرف به یك منظره بود و می شد اقیانوس اطلس را از محل نصب مجسمه دید، پس وقتی كه قرار شد تا این مجسمه را بسازم، تصمیم گرفتم آن را طوری طراحی كنم تا ادای دینی به این فضا و این منظره باشد. پس من سنگی ایستاده ساختم با یك پنجره، و مردم می توانستند از چند پله بالابروند و نه فقط مجسمه را ببینند كه منظره را هم تماشا كنند.

پس سنگ برای تان راهی برای دیدن جهان است؟

بله.

این نخستین سفرتان به ایران بود، تا الان این سفر چگونه بوده است؟

همه چیز بی دردسر و خوب پیش رفته. خیلی شگفت زده شدم وقتی دیدم كه می توانم خیلی راحت با مردم ارتباط برقرار كنم، به نظرم مردم در كوچه، خیابان، بازار و جاهای دیگر، خیلی ذهن بازی دارند، خیلی ها انگلیسی صحبت می كنند، یا حداقل اندكی انگلیسی می دانند، یا می كوشند كه به نوعی ارتباط برقرار كنند، همه چیز خوب و آسان پیش می رود، همه چیز خوب است.

كیفیت سنگی كه در اینجا با آن كار می كنید، چگونه است؟

تراورتن سنگ نرمی است، به خصوص برای من كه به كار با گرانیت عادت دارم، برش دادن تراورتن آسان است. ما سه نوع سنگ داریم، سنگ های سخت مثل گرانیت و بازالت، سنگ های نیمه سخت، مثل مرمر و سنگ های نرم مثل سنگ های آهكی و تراورتن. طرحی كه برای این سمپوزیوم دادم، فقط با تراورتن امكان پذیر است، اجرای این طرح با گرانیت ممكن بود یك سال وقت ببرد، به همین علت اجرای آن با سنگی چون گرانیت به صرفه نبود چون من می خواهم كه یك فضای خالی در دل سنگ درست كنم، و اجرای آن كار زیادی می برد چون باید نیمی از این سنگ برداشته شود، به همین دلیل فكر كردم كه از این فرصت استفاده كنم و آن را با تراورتن اجرا كنم، هیچگاه برای اجرای چنین طرحی به سراغ گرانیت نخواهم رفت.

ولی در مورد این مجسمه، معلوم نیست كه كجا نصب می شود، پس تصوری از جلوه آن در محیط اطرافش ندارید؟

نه، به همین خاطر ناراحتم، چون ترجیح می دادم كه بدانم در كجا نصب می شود. در سمپوزیوم هایی اینچنینی معمولاقبل از شروع كار فرصتی برای ملاقات و دیدن محل فراهم می شود، ولی در این سمپوزیوم این كار ممكن نشد، مثلادر سمپوزیومی در اسپانیا به من امكان سفر داده شد تا مكان نصب مجسمه را ببینم، همین ندیدن محل نصب، كار را مشكل می كند.


منبع:روزنامه اعتماد