مواجهه دیروز و امروز با موضوع حجاب
مساله عفاف و حجاب همواره یكی از دغدغههای مسئولان بوده اما گویا چند ماهی است كه دغدغه طیفی از نمایندگان مجلس در اینباره شكل جدیتری به خود گرفته است و در عوض، دولت بر لزوم مواجهه فرهنگی به جای برخورد سلبی با این موضوع پافشاری میکند.
چندی قبل تعداد 195 نماینده مجلس شورای اسلامی با صدور بیانیهای كه رئیسجمهور را خطاب قرار داده بود، ضمن ابراز نگرانی جدی از وضعیت عفاف و حجاب در كشور، بر لزوم اجرای قانون عفاف و حجاب و جلوگیری از آنچه «پیامدهای جبرانناپذیر» ناشی از عدم اجرای آن خوانده بودند، تاكید كردند.
اشاره این 195 نماینده مجلس به قانونی است كه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1384 به تصویب رسانده و در آن به اجرای راهكارهایی برای گسترش عفاف و حجاب در دستگاهها و سازمانهای مختلف اشاره كرده بود.
نگاهی به زمان تصویب این قانون (دیماه 1384) نشان میدهد كه دولتهای نهم و دهم نیز موظف به اجرای آن بودهاند اما مشخص نیست كه چرا نمایندگان مجلس در این هشت سال به دولت وقت فشار نمیآوردند كه این قانون را اجرا كند و حتی فراتر از آن، راهكارهای بیشتر و بهتری را برای بهبود وضعیت حجاب در كشور پیاده كند؛ توقعی كه امروز از دولت یازدهم دارند.
یكی از مسائلی كه آشكارا میتوان به آن اشاره كرد، تفاوت رفتار دولت، مجلس و منتقدان وضعیت حجاب نسبت به یك یا چند سال اخیر است؛ یعنی زمانی كه دولتهای دهم و یازدهم بر سر كار بود و قاعدتاً اصولگرایان به عنوان همطیفیهای آن، باید از دولت و رئیسجمهور وقت انتظار بیشتری در زمینههای فرهنگی میداشتند.
دولت یازدهمیها و حامیان آنها بارها گوشزد كردهاند كه اگر وضعیت حجاب در جامعه مشكلی دارد، مربوط به امروز نیست بلكه از سالهای قبل شروع شده است. این مسأله چند نكته قابل تأمل را پیش پا میگذارد؛ نكته اول، این پرسش است كه چرا چنین توقعاتی در هشت سال گذشته مطرح نمیشد یا اگر هم از سوی برخی افراد مطرح میشد مورد حمایت طیفی از نمایندگان اصولگرای مجلس قرار نمیگرفت؛ همانهایی كه امروز دولت را به بیتوجهی به مسأله حجاب متهم میكنند.
نكته دوم این است كه وقتی مشكلی در بستری از تاریخ شكل میگیرد، نباید آنی، مقطعی و سلبی با آن برخورد كرد بلكه باید ریشههای شكلگیری و آسیبهای واقعی آن را احصا كرد و مواجههای منطقی و معقول با آن داشت
نكته دوم این است كه وقتی مشكلی در بستری از تاریخ شكل میگیرد، نباید آنی، مقطعی و سلبی با آن برخورد كرد بلكه باید ریشههای شكلگیری و آسیبهای واقعی آن را احصا كرد و مواجههای منطقی و معقول با آن داشت. بویژه وقتی سخن از مسألهای فرهنگی - اجتماعی به میان میآید، تاكید میشود كه با این مسائل باید مواجههای فرهنگی و در بستر مناسبی از جامعه داشت نه برخوردی فیزیكی، قهری و سلبی.
این همان نكتهای است كه در نشستی كارشناسی با موضوع عفاف و حجاب در مركز بررسیهای استراتژیك ریاست جمهوری بر آن تاكید شد. چنین تاكیدی نه فقط از سوی دولتیهای فعلی بلكه از سوی كارشناسان مختلفی كه از طیفهای مختلف فكری در این نشست حضور یافته بودند، مطرح شده است.
حسامالدین آشنا در اینباره میگوید: «تغییرات فرهنگی محصول تحولات عمیقی هستند که به مرور زمان حاصل میشوند و نتیجه 10 ماه و یک سال عملکرد دولتها نیستند. با این حال برخی میکوشند از این تحولات به اهداف سیاسی برسند و این بدترین شکل مواجه شدن با مسألهای اجتماعی است. هرگونه بزرگنمایی مسأله هم مانع دیدن واقعیتها میشود. بهتر است برای بررسی چنین مسائلی، منطق علمی و تخصصی رشتههایی که میتوانند چنین پدیدههایی را مطالعه کنند بپذیریم و از مواجهه سیاسی با مسأله اجتناب شود.»
مشاور فرهنگی روحانی همچنین با بیان اینکه "مشکل عمیقتر از آن است که با یک قانون یا تقسیم کار اداری و بصورت دستوری از بالا به پایین حل شود"، افزود: «عملکرد صداوسیما در ساختن انگارههای مناسب در مورد یک زن متدین و اجتماعی بسیار قابل مناقشه است و متأسفانه صداوسیما با وجود نقش انحصاری و بیبدیل خود، مسئولیت چندانی در قبال الگوسازی از زن ایرانی متدین، موفق و اجتماعی نپذیرفته است.»
این نكتهای است كه بسیاری دیگر از كارشناسان بر آن تاكید میكنند؛ اینكه تنها وزارتخانههای كشور و ارشاد مسئول موضوع حجاب نیستند بلكه سازمان و نهادهای زیادی در كشور وجود دارند كه از بودجههای كلان ارتزاق میکنند اما پاسخگو نیستند و البته جمعی از نمایندگان مجلس كه دلواپس موضوع حجاب هستند نیز تمایلی به پرسش از این دستگاهها ندارند.
به جز تفاوت آشكاری كه رفتار امروز برخی نمایندگان مجلس و البته برخی دیگر از افراد و گروههایی كه امروز از وضعیت حجاب و عفاف جامعه ابراز نگرانی میكنند، با گذشته دارد و گویی تازه امروز با این موضوع مواجه شدهاند، رفتار دولت یازدهم نیز با رفتار دولتهای نهم و دهم در زمینه فرهنگ و بویژه مسأله حجاب، تفاوت قابل توجهی دارد.
در سالهای اخیر آنقدر به مسأله فرهنگ كمتوجهی شد كه حتی مقام معظم رهبری یكی از ضعفهای اصلی دولت وقت را همین مسأله عنوان كردند. هر از گاهی هم كه درباره موضوع عفاف و حجاب و بیتوجهی دولت به قوانین موجود در این زمینه صحبتهایی میشد، احمدینژاد با همان روشهمیشگی خود دست به فرافكنیهایی میزد تا از موضوع، از مسیر اصلی خود خارج شود.
بدین ترتیب مردم از سویی گسترش برخوردهای سلبی - هم در سطح و متن جامعه و هم در محیطهایی نظیر دانشگاهها - را شاهد بودند و از سوی دیگر سخنان متفاوت رئیسجمهور وقت و البته مشایی را درباره عفاف و حجاب میشنیدند. گنجاندن «زنان خیابانی» در طیف بدحجابها، استفاده از تعبیر «مانكنهای خیابانی» و بیان این ادعا كه برخی از زنان و دختران برای اینكه با وضعی نامناسب در خیابانها حاضر شوند، پول میگیرند، تنها بخشی از منظومه فكری احمدینژاد درباره حجاب بود.
امروز اما به نظر میرسد كه دولت فعلی با این موضوع مواجهه متفاوتی دارد. امروز به جای تفکر قبلی، رئیسجمهور نه تنها چنین خلط مباحثی را انجام نمیدهد بلکه معتقد است: «عفیف بودن چیزی فراتر از حجاب داشتن است. به نظر من اگر زنی یا مردی حجاب رسمی مدنظر ما را رعایت نکند، عفیف بودنش زیرسوال نمیرود. قبل از انقلاب زنان زیادی در جامعه ما حجاب نداشتند ولی آیا انسانهای عفیفی نبودند؟ هشدار میدهم که حجاب را عین عفاف ندانیم. زنان زیادی از جامعه ما حجاب مطلوب قانون را ندارند ولی عفیف هستند. عفت شاخصهای زیادی دارد کما اینکه میتوان کسانی را هم یافت که ظاهر مطابق قانون دارند و حجاب دارند ولی اصول عفت را رعایت نمیکنند. بنابراین تاکید ما باید بر عفت باشد.»
نفس اینكه مواجهه فرهنگی جای برخورد غیرفرهنگی را بگیرد، امری قابل تقدیر خواهد بود و به نظر میرسد دولت توان خود را بر این موضوع گذاشته است كه با شكلدهی یك اجماع كلی بین تفكرات مختلف، این كار قابل تقدیر را انجام دهد اما قدر مسلم در این مسیر همراهی نمایندگان مجلس، نیروی انتظامی و نهادهای فرهنگی نیز حیاتی است
هم شخص رئیسجمهور و هم برخی معاونان، مشاوران و وزرای دولت وی بارها بر چند نكته تاكید كردهاند؛ اول اینكه نباید در برخورد با موضوع حجاب و عفاف، برخورد امنیتی و انتظامی را اولویت قرار داد، دوم اینكه این موضوع باید بصورت ریشهای بررسی شود نه سطحی، سوم اینكه بسیاری از معضلات فرهنگی جامعه ریشه در وضعیت اقتصادی خانوادهها دارد پس اقتصاد برای خدمت به فرهنگ اولویت دارد. مورد اخیر، موضوعی است كه در نامگذاری امسال نیز بصورت تلویحی بدان اشاره شده است.
روحانی در این رابطه میگوید: «باید ببینیم عفت را چه چیزی تهدید میکند. به نظر من عفت مردم ما را فقر اقتصادی و ناتوانی در ازدواج، بیشتر تهدید میکند تا رعایت حجاب مطابق استانداردهایی که عدهای دوست دارند و تعریف کردهاند.»
البته درباره یکی از موضوعاتی که از جمله نمودهای اصلی نوع برخورد با مسأله حجاب محسوب میشود، یعنی گشت ارشاد، لااقل در مقام سخن، بین دو رئیسجمهور پیشین و فعلی قرابتهایی وجود دارد. احمدینژاد گفته بود با گشت ارشاد مخالف است و البته روحانی پا را فراتر گذاشت و گفت و که اساساً اهل فرهنگ نیازی به گشت ارشاد ندارند.
در مقام عمل اما تفاوتهایی را میتوان یافت؛ از جمله اینکه به دلیل رویکرد فرهنگی دولت یازدهم در مومضوع حجاب، گشت ارشاد عملاً در حاشیهای از اهمیت قرار گرفته و اصل موضوع عفاف و حجاب تبدیل به متن شده است.
نفس اینكه مواجهه فرهنگی جای برخورد غیرفرهنگی را بگیرد، امری قابل تقدیر خواهد بود و به نظر میرسد دولت توان خود را بر این موضوع گذاشته است كه با شكلدهی یك اجماع كلی بین تفكرات مختلف، این كار قابل تقدیر را انجام دهد اما قدر مسلم در این مسیر همراهی نمایندگان مجلس، نیروی انتظامی و نهادهای فرهنگی نیز حیاتی است.
حسین آشنا
بخش سیاست تبیان