تبیان، دستیار زندگی
نوجوانان و جوانان دانش آموز در طول 8 سال دفاع مقدس نقش برجسته و تعیین کننده‌ای داشتند و با طلایه‌داری جبهه‌ها و تقدیم بیش از 36000 شهید و هزاران مجروح و آزاده در طول سال‌های دفاع مقدس دین خود را به اسلام و انقلاب ادا نمودند ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هشتم آبان ، یادآور ارزشی بزرگتر از صدها زبان و قلم


نوجوانان و جوانان دانش آموز در طول 8 سال دفاع مقدس نقش برجسته و تعیین کننده‌ای داشتند و با طلایه‌داری جبهه‌ها  و تقدیم بیش از 36000 شهید و هزاران مجروح و آزاده در طول سال‌های دفاع مقدس دین خود را به اسلام و انقلاب ادا نمودند .

شهید فهمیده یکی از هزاران نونهال و دانش آموز بسیجی کشور است که با نثار خون خود بر تازگی و سرخی خون شهدای جنگ تحمیلی افزود . او با سرمایه عظیمی از فهم و درک انقلابی و باورهای اسلامی ، وارد جنگ شد و با وجود سن کم در خونین شهر به قهرمانی جاودان مبدل گشت .فهمیده با اقدامی شجاعانه، نامش را در دفتر شهیدان  هماره زنده تاریخ ایران ثبت کرد .

محمد حسین فهمیده  در شانزدهم اردیبهشت ماه 1346 در روستای سراجه قم متولد شد .شخصیت او در خانواده ای متدین و مذهبی و در فضایی که سرشاراز فرهنگ غنی اسلام بود شکل گرفت .فهمیده دوران ابتدایی را در مدرسه شهیددهادی کریمی و دو سال اول مقطع راهنمایی رادر مدرسه حافظ قم گذراند . سپس طی سفرخانواده به شهرستان کرج در مدرسه شهید خیابانی این شهربه ادامه تحصیل پرداخت .او بسیار خوش برخورد و خنده رو بود. با چهره ای گشاده و مهربان با همگان برخورد می کرد. خیلی زود با دیگران می‌جوشید و گرم و صمیمی می‌شد. نسبت به همه بخصوص در برابر بزرگترها مؤدب بود و احترام می‌گذاشت.

حسین فهمیده شیفته حضرت امام بود وهمیشه می گفت :« امام هرچه اراده کند همان را انجام خواهم داد و تسلیم او هستم». در نتیجه ،همان روزهای آغاز جنگ علیرغم سن کم به خوزستان رفت تادر کنار مردم مقاوم خرمشهر از سقوط شهرجلوگیری کند.فهمیده در خرمشهر استعداد و قابلیت خود را در همه کارها نشان داداما بدلیل سن کم همیشه با حضورش در خط مقدم مخالفت می شد و او نیز از این بابت ناراحت بود. همیشه خطاب به فرمانده اش می ‌گفت : «من به شما ثابت می‌کنم که می‌توانم به خط بروم و لیاقت آن را دارم.».

حسین فهمیده در جریانات مقاومت مردم خرمشهر ثابت نمود که لیاقت آن را دارد که خداوند خریدارش باشد. روزی که اوبه اتفاق دوست شهیدش «محمدرضا شمس»، در یک سنگر به نگهبانی مشغول بودند ،درگیری شدت می‌گیرد و در هجوم عراقی‌ها به خرمشهر، آنها محاصره می‌شوند. «شمس» ـ دوست و همسنگر حسین ـ زخمی می‌شود . حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط می‌رساند و بر می‌گردد. در برگشت مشاهده می‌کند که تانکهای عراقی به طرف آنها هجوم آورده‌ و به دنبال محاصره نیروهای مقاومت هستند. در نتیجه با تعدادی نارنجک که به کمر بسته و در دستش گرفته بود برای مقابله با آنها به طرف تانکها حرکت می‌کند.عراقی ها که متوجه او شده بودند به سمتش تیراندازی می کنند که از ناحیه پا مجروحش می شود.ولی حسین که از قبل راه و مسیر عشق و از خودگذشتگی را برگزیده بود ،می خواست تا بدون هیچ دغدغه و تردیدی تصمیم خود را عملی ‌کند. از لابلای سفیرگلوله ها خود را به تانک دشمن ‌می رساند و با استفاده از نارنجک، تانک دشمن را منفجرمی کند . در اثر این انفجارمحل عبور دیگر تانک ها بسته می شودو خود اونیز به شهادت می رسد.

وقتی خبرشهادت حسین فهمیده به حضرت امام (ره)  می‌رسد، ایشان در پیامی، جملات معروف خود را می‌فرمایند که : « رهبر ما آن طفل دوازده ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است، با نارنجک، خود را به زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید. »