تبیان، دستیار زندگی
به نظر شما کدام توحید مورد قبول الله و رسولش می باشد؟ توحیدی که خدا را مانند انسان ها تصور می کنند. جوانی بدون ریش با موهای مجعد. خدایی که پا دارد و… یا توحیدی که می گوید خداوند برتر و بالاتر از این است که با اوصاف مخلوقات متصف شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خدایی بدون ریش و با موی مجعد!!!

توحید

توحید فصل مشترک تمام انبیاست و خداوند پیامبران مختلف خود را به میان ملت ها فرستاده تا مردم را به یکتا پرستی آن هم بدون واسطه دعوت کنند. اما در گذر تاریخ تمامی ادیان به جز اسلام از این دایره خارج شده و از طرق مختلف از این موضوع منحرف گردیده ‌اند. توحید چیزی نیست جز اقرار به یگانگی خداوند و اخلاص در قبول بندگی او.


هنگامی که توحید دچار خدشه شود، رفتار مومن در ارتباط خالصانه با خداوند نیز دچار خدشه می شود که نتیجه ی عملی آن انحراف در احکام و اعتقادات است. با مقایسه میان اسلام و دیگر ادیان توحیدی مثل مسیحیت و یهودیت به خوبی این تفاوت ها آشکار می شود. زیرا اولا در توحید نظری آن ها خدا را به صورت مطلق و بدون واسطه نمی پرستند، بلکه در مسیر عبادت خود واسطه هایی قائل می شوند که در بسیاری از امور الهی و اختیارات خدایی با خداوند شریک هستند. آن ها گمان می برند واسطه ها همپای خداوند قدرت دخالت در نظم دنیا را دارند. ثانیا در اعتقادات، حقانیت سایر انبیاء را به رسمیت نمی شناسند.

در این مقاله قرار است به نحو اجمال به بررسی اعتقادات اهل تسنن و شیعه در باب توحید پرداخت.

بررسی روایات اهل تسنن

با سیری اجمالی در منابع اهل تسنن می ‌توان خداوند را با اوصاف ذیل توصیف کرد:

البته توجه داشته باشید که در این مقاله به منظور جلوگیری از اطاله کلام، تمامی روایات را اولا نیاورده ایم، ثانیاً روایات ممکن است در کتب متعددی نقل شده باشد که از ذکر همه منابع آن نیز خودداری نموده ‌ایم و فقط شاهد مثال ‌هایی برای اثبات مدعایمان در اینجا آوردیم.

در ضمن خوانندگان محترم توجه داشته باشند که ممکن است در صورت مراجعه به آدرس ‌های داده شده به علت تفاوت در چاپ ها و ویرایش های گوناگون آدرس دقیق نباشد، و ما در نوشتن این مقاله از نرم افزار المکتبه الشامله استفاده نمود ‌ایم که با قابلیت گشتن، می توان احادیث را به راحتی پیدا نمود.

خداوند دارای صورتی مخلوقی است

حدثنا نصر بن علی الجهضمی حدثنی ... فإن الله خلق آدم على صورته(صحیح مسلم، 32 -باب النهی عن ضرب الوجه، جزء 4، ص 2016)

مراد از نظر کردن به خداى تعالى نظر کردن حسى که با چشم سر انجام مى‏شود نیست، بلکه مراد نظر قلبى و دیدن قلب به وسیله حقیقت ایمان است، همان گونه که براهین عقلى هم همین را مى‏گوید، و اخبار رسیده از اهل بیت عصمت (علیه السلام) هم بر همین معنا دلالت دارد

ترجمه: پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: هنگامی که با برادرانتان می جنگید و دعوا می کنید از صورت پرهیز کنید، چرا که خداوند آدم را بر صورت خود خلق کرد.

حدثنا محمد بن رافع حدثنا عبدالرزاق أخبرنا معمر عن همام ... فلم یزل الخلق ینقص بعده حتى الآن (صحیح مسلم، باب 11، باب یدخل الجنه اقوام...، جزء 4، صفحه 2183)

ترجمه: پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خداوند آدم را بر صورت خود خلق کرد که طول آن شست ذراع است، هنگامی که او را خلق کرد...

تثبیت رویت به عین پروردگار توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

حَدَّثَنَا یُوسُفُ ... قَالَ النَّبِىُّ - صلى الله علیه وسلم - « إِنَّکُمْ سَتَرَوْنَ رَبَّکُمْ عِیَانًا ».

ترجمه: پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: همانا شما پروردگارتان را خواهید دید با چشم.

توجه: اگر اهل تسنن بخواهند این روایات را خلاف ظاهر آن معنی کنند که بر فرض مثال بگویند این رویت به قلب است، ایرادی که وارد می شود این است که رویت به قلب در همین دنیا نیز برای مومنین ممکن است، به این معنا که به وسیله حقائق ایمان به خداوند معرفت پیدا می کنند، حال آنکه این جمله هم طبق ظاهر بر وسیله رویت که چشم است تاکید دارد و هم اینکه این رویت در آینده رخ خواهد داد.

بسیارى از اندیشوران اهل سنت بر این باورند که خداوند اگر در این جهان دیده نشود در عالم قیامت دیده خواهد شد! برخی از آنان در این رابطه گفته اند: هذا مذاهب اهل السنة و العلم بالحدیث؛ این عقیده اهل سنت و دانشمندان حدیث است". [رشید رضا، محمد، تفسیر القران الحکیم ( تفسیر المنار)، ج 7، ص 653]

بعضی هم پیرامون رویت خداوند توسط حضرت موسی و بنی اسرائیل گفته اند: نه این که رویت خداوند ممکن نباشد، بلکه حضرت موسی توان دیدن خداوند را نداشت. [سید بن قطب بن ابراهیم شاذلی، فی ظلال القرآن، ج ‏3، ص 1369]

خدا

گفت و گوها و مشاجرات دانشمندان اشاعره و معتزله در باره در خواست رویت توسط موسى (علیه السلام)، روزگارى علماى اسلامى را به خود مشغول کرده و از صدر اسلام تا زمان حضرت رضا (علیه السلام) مورد نزاع شدیدی واقع شده است، به ویژه در زمان امام باقر و امام صادق (علیه السلام) که نزاع و مشاجره در آن به اوج خود رسیده بود.

معتزله آن را به طور مطلق انکار مى‏کردند، اما اشاعره آن را نسبت به آخرت اثبات و نسبت به دنیا انکار مى‏نمودند. [قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 7، ص 54 و 279 و ج 19، ص 8- 107، رازى، ابوعبدالله فخرالدین محمد بن عمر، مفاتیح الغیب‏، (تفسیر کبیر)، ج 13، ص 512]

طایفه دیگرى هم بودند که مى‏گفتند خداوند هم در آخرت دیده مى‏شود و هم در دنیا. [فخر الدین بن محمد ابو عبد الله رازى، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، ج 13، ص 127.]

عجیب است که هر سه فرقه به آیه (سوره اعراف آیه 147) استدلال مى‏کردند. این مشاجره تا هنگام از بین رفتن فرقه معتزله به دست آل ایوب ادامه داشت.

دیدگاه شیعه و نقد دیدگاه او پیرامون رویت خدا

به عقیده شیعه بطلان دیدگاه اهل سنت در این زمینه روشن است؛ زیرا دنیا و آخرت (با توجه به معاد جسمانى) هیچ تفاوتى در این مسئله نخواهد داشت، آیا خداوند که وجودى فوق ماده است در قیامت تبدیل به یک وجود مادى مى‏شود و از آن مقام نامحدودى به محدودى خواهد گرائید؟

بنابراین مراد از نظر کردن به خداى تعالى نظر کردن حسى که با چشم سر انجام مى‏شود نیست، بلکه مراد نظر قلبى و دیدن قلب به وسیله حقیقت ایمان است، همان گونه که براهین عقلى هم همین را مى‏گوید، و اخبار رسیده از اهل بیت عصمت (علیه السلام) هم بر همین معنا دلالت دارد [طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، موسوی، محمد باقر ج ‏20، ص 178]

در بسیارى از آیات قرآن از جمله آیاتى که در مورد بنى اسرائیل و تقاضاى رویت خداوند سخن مى‏گوید، با صراحت کامل، نفى امکان رویت از خداوند شده است. [مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏5، ص 381]

بسیارى از اندیشوران اهل سنت بر این باورند که خداوند اگر در این جهان دیده نشود در عالم قیامت دیده خواهد شد!

این آیه از آیاتى است که به خوبى بیانگر این است که به هیچ وجه، خدا را نمى‏توان دید؛ زیرا کلمه "لن" طبق نظر مشهور ادباء، براى نفى ابد است، بنابر این جمله "لن ترانى" مفهومش چنین مى‏شود که نه در این جهان و نه در جهان دیگر مرا نخواهى دید. اگر فرضاً کسى در این موضوع تردید کند که "لن" براى نفى ابد است، باز اطلاق آیه و این که نفى رویت بدون هیچ قید و شرطى ذکر شده، دلیل بر این است که در هیچ زمان و در هیچ شرائطى خداوند، قابل رویت نیست. [همان، ج ‏6، ص 360]

تثبیت داشتن عضو دست (ید)، پا، ساق و... برای خداوند متعال

خداوند در روز قیامت آسمان ها را به هم می پیچاند سپس به دست راست خود می گیرد سپس می گوید من پادشاهم، کجا هستند ستمکاران و متکبران، سپس زمین را به هم مییچاند و به دست چپ میگیرد... (صحیح مسلم، کتاب صفه القیامه و الجنه و النار، باب 1)

عَبْدِ اللَّهِ یهودی خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت ای محمد خداوند آسمان ها را بر انگشتش و زمین را بر انگشتی، و کوه ها را بر انگشتی، و درختان را بر انگشتی، و خلائق را بر انگشتی. سپس می گوید من ملک هستم. پس رسول خدا خندید تا دندان هایشان پیدا شد بر اساس تعجب و تصدیق او. (صحیحآ‌البخاری، کتاب التوحید، باب 19- خلقت بیدی)

حال به نظر شما کدام توحید مورد قبول الله و رسولش می باشد؟

توحیدی که خدا را مانند انسان ها تصور می کنند. جوانی بدون ریش با موهای مجعد. خدایی که پا دارد و… یا توحیدی که می گوید خداوند برتر و بالاتر از این است که با اوصاف مخلوقات متصف شود.

فرآوری: زهرا اجلال      

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع:

اسلام کوئست

شفقنا

پرسمان

وبلاگ علم الهدی

مطالب مرتبط:

تا به حال به دیدن خدا فکر کرده اید؟

شرایط دیدن خدا

تقاضایى عجیب!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.