تبیان، دستیار زندگی
هنر در جهان اسلام همواره پیوندی ناگسستنی با نور داشته است، به عبارتی می توان گفت نور یکی از ظریف ترین، لطیف ترین و شگفت انگیز ترین معانی رمزی و تمثیلی در هنر اسلامی است که بازتاب تفکری آن را در انواع هنر ، از قبیل معماری، نگارگری و صنایع دستی می توان ب
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تجلی نور در هنر اسلامی


هنر در جهان اسلام همواره پیوندی ناگسستنی با "نور" داشته است، به عبارتی می توان گفت "نور" یکی از ظریف ترین، لطیف ترین و شگفت انگیز ترین معانی رمزی و تمثیلی در هنر اسلامی است که بازتاب تفکری آن را در انواع هنر ، از قبیل معماری، نگارگری و صنایع دستی می توان باز جست.

سوال از خدا

اگر بپذیریم که با توجه به آیات متعدد قرانی1 ، نور همواره نشان از حضور و جلوه خداوند یکتاست، بکارگیری آن در عرصه ی هنری ،که کاملا وامدار تفکرات مذهبی و پرورش یافته مکتب عرفانی اسلامی است، دور از ذهن و غریب نمی نماید.

به تعبیر شبستری در گلشن راز:

جهان جمله فروغ نور حق دان       حق اندر وی ز پیدایی است پنهان

تفکر در باب جایگاه قدسی "نور" در آرای متفکران اسلامی چون شیخ اشراق، ابن سینا، فارابی و ملاصدرا بر کسی پوشیده نیست ، از سویی دیگر شرق شناسان فرهیخته ای چون هانری کربن، رنه گنون ، تیتوس بورکهارت و سید محمد نصر نیز که عمری را در شناخت حقایق لطیفه پنهان در بطن فرهنگ ایرانی اسلامی صرف کرده اند ، بارها در مقالات و مطالعات خود به جایگاه "نور" و "انسان نورانی" در اندیشه های بلند اسلامی پرداخته اند.

نسبت میان وحدانیت باری تعالی از یک سو، و کثرت موجودات عینی در عالم، از سوی دیگر یکی از مهمترین و اساسی ترین مسائل حکمت و عرفان اسلامی بوده و هست. به عنوان مثال، شیخ اشراق سهروردی متاثر از اندیشه های وحدت وجودی و آرای فهلویون در مفهوم نور، وحدت نورالانوار در عالم را بیان داشت. ابن عربی تجلی حق را در "حضرات خمس" و براهین لطیفه آن بیان نمود که شاید مهمترین تاثیرش را به دلیل بنیادهای عرفانی و زیبایی شناختی اش در هنر برجای گذاشت.

در کلیه اندیشه های عرفانی به نوعی، "عالم معقول"2 تماما از نور است؛ هر موجود نیز که آفریده حق است، ذره ای از نور را در اندرون خود داراست؛ پس طبیعی است که هنرمند مسلمان در اثر هنری خود ، که تماما جلوه گاه دنیای مثالی و عالم معقول است، برای نشان دادن و تجسم آن دنیای برین، "نور " را دست مایه آفرینش آثار قرار دهد.

این تجسم با بکارگیری انواع شمسه ها، فرم های اسپیرال آتش و نور، انواع رنگها و فرم های آن جهانی که به دورگیری های طلایی و نقره ای مزین شده اند، پیام آور تفکر و تجلی نور در ذات هنر اسلامی است.

این تجسم با بکارگیری انواع شمسه ها، فرم های اسپیرال آتش و نور، انواع رنگها و فرم های آن جهانی که به دورگیری های طلایی و نقره ای مزین شده اند، پیام آور تفکر و تجلی نور در ذات هنر اسلامی است.

هنری که در عین دوری از "تمثال سازی" با تعمق در مبانی قرانی و به برکته حقه محمدیه، آثاری را خلق کرده که مایه افتخار هر ایرانی مسلمان است.

پی نوشت:

1- آیات از قبیل: انعام/122 ، نور/35 ، زمر/22، زمر/69، مائده/15، رعد/16، نوح/16، بقرا /257

2- عالم در تفکر اسلامی بر دو قسم اصلی است: عالم معقولات و عالم محسوسات. عالم محسوس همین دنیا و محیط اطراف ماست. اما عالم معقولف عالمی است که تنها بر خداوند و انبیا هویدا گشته و اصل وجودی هر چیز در آن قرار دارد. بر پایه تفکرات عرفانی و جهان شناسی حقیقت محور اسلامی، جنس عالم معقول تماما از نور است. بر طبق آرای بزرگانی چون ابن عربی، زمانی که نور فشرده می شود آرام آرام جسمیت می یابد و به ماده تبدیل می شود. بنابراین تمام مخلوقات پروردگار از جنس نور هستند و بارقه ای از ذات حق در ایشان قرار دارد اما بر اثر فروداز عالم معقول و پایبندی به عالم محسوس و آلودگی به گناهف جلوه نور حق در ایشان کم رنگ گشته است.

3- با توجه به توضیحاتی که داده شد، هنر اسلامی به هیچ روی به دنبال تجسم پیکره های بی نقص جهان محسوس نیست؛ یعنی آن چیزی که در هنر غربی رخ می نماید، بلکه هنر اسلامی برای بیان ایده هنری به دنبال گریز از معانی جهان محسوس است و برای این مهم، با دوری جویی از اشکال شناخته شده دنیای فانیف به دنبال بیان نمادین صور مثالی در عالم معقول است. بنابراین هنر اسلامی هنر کاملا "غیر شمایلی" است.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع: مبانی عرفانی هنر و معماذی اسلامی/ حسن بلخاری/ پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی

گلشن راز شیخ محمود شبستری

قران کریم

هنر مقدس/ تیتوس بورکهارت

مطالب مرتبط:

اسلام و موسیقی

تلقی کلیسا از هنر

نور و سیر به باطن

وحدت آثار هنری اسلامی

در حجاب شدن هنر اسلامی

روحانیت در هنر اسلامی

توحید در طرحای هندسی