تبیان، دستیار زندگی
آخرین ساخته اسکورسیزی، بیش از آنکه به روابط اقتصادی در فرهنگ آمریکایی بپردازد، نوعی آسیب شناسی اجتماعی است .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حمله به وال استریت


آخرین ساخته اسکورسیزی، بیش از آنکه به روابط اقتصادی در فرهنگ آمریکایی بپردازد، نوعی آسیب شناسی اجتماعی است.

حمله به وال استریت

دست مایه ی داستانی «گرگ وال استریت» بر اساس یک زندگی واقعی است. زندگی جوردن بلفورت سرمایه دار آمریکایی که بخش مهم دارای ایش را از  طریق فعالیت در وال استریت به دست آورد و سرانجام در دهه نود میلادی دستگیر شد و به زندان افتاد. چند سال پیش کتاب خاطراتش در آمریکا انتشار یافت و طبیعتا باید بخش عمده ی  فیلم «گرگ وال استریت» را اقتباسی از این کتاب و نوشته های خود جردن بلفورت بدانیم.

با توجه به این که فیلم تا حدود زیادی به اصل کتاب وفادار مانده است ، از بابت شکایت های شخصی خطری عوامل سازنده را تهدید نمی کند. نمایش صحنه های به دور از اخلاق فیلم در خود آمریکا هم انتقادهای زیادی را در پی داشته است ، تا حدی که بسیاری از گفت و گوها و مصاحبه های عوامل فیلم درباره ی خود فیلم و یا نظام اقتصادی حاکم در آمریکا نیست ، بلکه بیشتر به تصویرشدن این گونه صحنه ها از جهت اخلاقی بر می گردد.

در سینمایی مثل سینمای هالیوود ذکر قیود اخلاقی شاید ته مانده ای در قاموس اخلاق گرایی داستانی داشته باشد و گرنه تقید به تاثیر منفی بی بند و باری و خشونت گرایی در تعریفی مدرن مورد دگردیسی قرار گرفته است ، با این وجود امواج انتقادآمیز به این فیلم معرف دو نکته است ، اولا این که تطابق افراطی گرایی محتوایی فیلم و ارائه ی آن در فرم گرایی افراطی و همسان با اصول مدرن در دیدگاه فلسفی جامعه ی آمریکا هم همخوانی ندارد و از طرفی ساخت چنین فیلمی بیشتر شبیه یک افشاگری شخصی است. شوریدن علیه نظامی که خود از همین راه گذران زندگی می کنند.

توجیه سازندگان گرگ وال استریت در نمایش این صحنه ها همان وفاداری به اصل داستان و کتاب خاطرات است و  البته نشان دادن یک محتوای رادیکال در قالب و ساختاری افراطی . هر چند که کارگردان سعی داشته این خشونت رفتاری و جنسی را در یک کمدی سیاه بپیچد و تحویل تماشاچی بدهد .

توجیه سازندگان گرگ وال اسریت در نمایش این صحنه ها همان وفاداری به اصل داستان و کتاب خاطرات است و هم البته نشان دادن یک محتوای رادیکال در قالب و ساختاری افراطی . هر چند که کارگردان سعی داشته این خشونت رفتاری و جنسی را در یک کمدی سیاه بپیچد و تحویل تماشاچی بدهد .

مارتین اسکورسیزی در فیلم های قبلی اش نیز بسیاری از نظام های حاکم در آمریکا را به نقد می کشد و تصویری واقعی از متن موجود در ایالات متحده ارائه می کند. فیلم «راننده تاکسی» هم نوعی انتقاد و شاید اعتراض به شرایط حاکم در امریکا بود ، با این تفاوت که ارائه ی این مفهوم جامعه شناسانه در نمادشناسی تصویری به اصول هنری پایبندی بیشتری داشت و یا شاید شبیه ترین فیلم اسکورسیزی به این فیلم، «کازینو» باشد که روند قهرمان – ضد قهرمان آن با فیلم اخیر در یک نمودار مشابه قابل بررسی باشد.

گرگ وال استریت نمایش کشنده ای است از مفهوم اقتصاد و اخلاق در جامعه . کشنده از این بابت که تمام پیش فرض ها و اندک امیدهای تماشاچی را برای یک نتیجه گیری اخلاقی از بین می برد . آن چیزی که در گرگ وال استریت به نمایش در می آید مچ باز شده ی فرهنگ و اقتصاد آمریکایی است اما به  قیمتی که مسیر سینما و هنر را تغییر می دهد .

در دهه های شصت و هفتاد میلادی سینمای ایتالیا برای نشان دادن برخی معضلات اجتماعی و یا به بهانه ی نوعی روان شناسی رفتاری چنین ساختاری را در سینما انتخاب می کردند. فیلم های پازولینی و آنتونیونی از این دست بودند که اتفاقا از سوی سینماگران و منتقدین آمریکا با مخالفت رو به رو می شدند و هنوزهالیوود قائل به چنین نمایشی از رفتارهای افراطی نبود ، با این وجود این چنین پرداخت ساختاری چندان کار جدیدی به حساب نمی آید ، اما ناگزیری کارگردانی مثل اسکورسیزی در گرگ وال استریت خبر از تغییر شرایط در مفهوم هنر در سینماست.

مجتبی شاعری

بخش سینما وتلویزیون تبیان


مطالب مرتبط:

اکران در محاق

گرگ، لئوناردو و سینمای این روزها