تبیان، دستیار زندگی
اجرای این سیاستگزاری فرهنگی در دوران پهلوی دوم با عبور از استراتژی اجبارِ پهلوی اول، فاز دومی را در پپش می گیرد. بلافاصله پس از برکنار شدن رضاشاه مخالفان کشف حجاب اعتراض و نامه نگاری به شاه جدید را آغاز نمودند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اعمال قدرت در پوشش زنان به سبک پهلوی


اجرای این سیاستگزاری فرهنگی در دوران پهلوی دوم با عبور از استراتژی اجبارِ پهلوی اول، فاز دومی را در پپش می گیرد. بلافاصله پس از برکنار شدن رضاشاه مخالفان کشف حجاب اعتراض و نامه نگاری به شاه جدید را آغاز نمودند...

کشف حجاب، زنان پهلوی

دوران رضاشاه نخستین بزنگاه تاریخی ایران است که حکومت درباره نوع پوشش زنان اِعمال قدرت می نماید. مهم ترین ویژگی اِعمال قدرت در این دوره استفاده از اِجبار در حذف چادر و پوشش در مورد زنان است که با نام «کشف حجاب» از آن یاد می شود. اما اِعمال نظر دولت درباره پوشش زنان در دوره پهلوی اول پایان نمی یابد، بلکه در دوران حکومت پهلوی دوم نیز پیگیری می شود تا جایی که می توان نام «کشف حجاب دوم» را بر آن نهاد. سیاست اجتماعی حذف چادر در حکومت رضاشاه در دوران حکومت محمدرضاشاه به سیاستی فرهنگی تبدیل می شود که نه فقط پوشش زن که بدن وی را نشانه می گیرد.

اجرای این سیاستگزاری فرهنگی در دوران پهلوی دوم با عبور از استراتژی اجبارِ پهلوی اول، فاز دومی را در پپش می گیرد. بلافاصله پس از برکنار شدن رضاشاه مخالفان کشف حجاب اعتراض و نامه نگاری به شاه جدید را آغاز نمودند، هر چند، برخورد حکومت با مخالفین و متخلفین در دوره پهلوی دوم، کاملاً با دوره قبل متفاوت است. این تغییرِ رویه درباره حجاب به وضوح در نامه نگاری های وزارت کشور و نخست وزیری در فاصله سال های 1321 و 1322دیده می شود. به کار بردن لغت «تذکر» یا «حسن سلوک و از روی تدابیر» پس از 1320 به جای «برخورد» یا «جلب متخلفین» در بخشنامه ها که پیش از 1320 معمول بود، حاکی از تغییر سیاست حکومت است.

به نظر می رسد در تاریخ 10 دی 1322 اولویت سیاست ممنوعیت حجاب حذف می شود، چنانچه وزارت کشور به نخست وزیر نامه ای در اعتراض به رعایت نکردن استفاده از لباس متحدالشکل می نویسد. وی آشکارا اشاره می کند تا شهریور 1320 این قانون کاملاً رعایت می شده و متخلفین به جزای نقدی یا حبس محکوم می شدند.

به نظر می رسد در تاریخ 10 دی 1322 اولویت سیاست ممنوعیت حجاب حذف می شود، چنانچه وزارت کشور به نخست وزیر نامه ای در اعتراض به رعایت نکردن استفاده از لباس متحدالشکل می نویسد. وی آشکارا اشاره می کند تا شهریور 1320 این قانون کاملاً رعایت می شده و متخلفین به جزای نقدی یا حبس محکوم می شدند

نکته مهم در این نامه، اشاره وزیر کشور به عدم جلوگیری از حجابِ زنان است. وی پیشنهاد می کند متخلفین در رابطه با قانون متحدالشکل نمودن لباس طبق قانون «جداً تعقیب و به کیفر خود» برسند. اما در ادامه می نویسد: «بدیهی است این ترتیب شامل حال مردان بوده و مربوط به چادر نماز و چادر سیاه نیست که بنا به مقتضیات وقت فعلاً به هیچ وجه جلوگیری نمی شود» این مطلب در هیئت وزیران مطرح می شود و در نهایت پاسخ می دهند که «فعلاً بماند». بنابراین اِجرای سیاست متحد الشکل شدن لباس مردان و ممنوع بودن چادر زنان در سکوت فرو می رود.

با وجود آنکه پس از آزادی مجدد حجاب بعد از شهریور 1320 عده ای از زنان مجدداً به چادر روی می آورند تا جایی که مورد اعتراض فعالین زنان از جمله اعضای کانون بانوان قرار می گیرد، اما برخورد حکومت جدید، نوعی عبور از مرحله حجاب زنان را تلقین می کند. دهه 1350-1340 به اصلاحات محمدرضا اختصاص دارد. اصلاحات وی در دو بخش فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی سازمان یافته بود. به نظر می آید سیاست های فرهنگی-اجتماعی تحت ریاست فرح پهلوی اِجرا شدند. دفتر مخصوص یا همان بنیاد فرح از سال 1338 تاسیس شد. نزدیک به 40 سازمان فرهنگی، اجتماعی و هنری تحت سرپرستی ملکه بود. فرح نقش مهمی در سیاست های فرهنگی بر عهده می گیرد و تلاش می کند بازنمایی متفاوتی از ترکیب فرهنگ، سنت و مدرنیسم ارائه دهد.

در این دوره پوشش زن در برنامه ای نسبتاً صامت پیگیری می شود. ارائه تصویر زن مدرن در مجلات، رسانه های صوتی و به ویژه تصویری، جشن ها و مراسم فرهنگی شکل جدیدی به خود می گیرد. امر جنسی، بدن و زن محوریت می یابد. دیگر بحث بر سر برداشتن پوشیه و نقاب نیست، بلکه تصاویر و کلمات یکی پس از دیگری بخش هایی از پوشش زن را حذف می کنند.

کشف حجاب

کارگزاران دولتی سیاست های حجاب، از برنامه های تلویزیون، سینما و برگزاری جشن ها و اقدامات فرهنگی در جهت بازنمایی تصویر زن مدرن ایرانی بهره می گرفتند. تلویزیون و سینما نقش مهمی در ایجاد این تصویر جدید ایفا می کنند. چنانچه موارد سانسور بین سال های 1321(تصویب اولین آیین نامه رسمی سینما ها و مۆسسات نمایشی) تا 1344(تصویب آیین نامه نظارت بر نمایش فیلم و اسلاید) نیز تغییر می کند. در آیین نامه سال 1321 درباره صحنه های مربوط به عریانی زن و مرد نشان دادن صحنه های حاوی «روابط نامشروع زنان شوهردار»، «زنان لخت»، «زن و مرد در یک بستر در صورتی که زن و مرد برهنه باشند و فقط پوشش روی تخت خواب حجاب آن ها باشد»منع شده اند. در سال 1344 بندهای مذکور به موارد «جزئیات روابط جنسی منحصراً به منظور ارضای خواست های پست و جلب مشتری» و «آن قسمت از اندام برهنه زن یا مرد، دختر یا پسر که عیان ساختن آن عفت عمومی را جریحه دار می کند» تقلیل می یابند. نمایش صحنه هایی از روابط جنسی و بدن برهنه زنان در فیلم های داخلی و خارجی در سینماها تا جایی پیش می رود که سازمان امنیت و اطلاعات کشور در گزارشی در تاریخ 28/9/1351 می نویسد: «اخیراً سینماهای تهران فیلم هایی که باعث تحریک جوانان به فساد می شود برروی اکران سینما آورده و این موضوع باعث عصبانیت اکثر مردم شده است»

از دیگر برنامه های فرهنگی که مستقیماً فرح پهلوی ریاست آن را بر عهده داشت جشن های هنر شیراز بود که اولین دوره آن در سال 1346 برگزار شد. بخش‌های مهم این جشن به موسیقی و تئاتر اختصاص داشت. برهنه شدن بازیگر تئاتر ملوس‌ها ونسناس ها، در جشن هنر هفتم و «درگیری ایرانیان و خارجیان»، عریان شدن بازیگری به نام «آشور بانیپال بابلا» پشت ویترین یک مغازه، عریان شدن بازیگران زن و مرد در نمایش دیگر و روی صحنه رفتن زنی کاملاً عریان در نمایش «کشتی جنون» در دوره های دهم و یازدهم این جشن ها در سال‌های 1355 و 1356 (همزمان با ماه رمضان) از جمله برنامه هایی است که مسیر سیاست های پوشش را آشکار می سازد.

در واقع، پهلوی دوم با برنامه های حساب شده تلاش کرد تا زنان را به بی حجابی و برهنگی تشویق نماید و از طریق رسانه های گروهی، مراکز آموزشی، ادارات و سینماها در دین زدایی متمرکز شد.

محمد رضا با این کار دو هدف را دنبال می کرد: اول رواج بی حجابی و بی عفتی؛ و دوم نشان دادن چهره ای طرفدار حقوق زنان از خود. وی می خواست با وارد کردن زنان به صحنه های اجتماعی، خود را مدافع حقوق آنان جا بزند، حال آنکه زنان نیز همانند مردان از ابتدایی ترین حقوق انسانی مانند حق انتخابات آزاد محروم بودند.

در این دوره پوشش زن در برنامه ای نسبتاً صامت پیگیری می شود. ارائه تصویر زن مدرن در مجلات، رسانه های صوتی و به ویژه تصویری، جشن ها و مراسم فرهنگی شکل جدیدی به خود می گیرد. امر جنسی، بدن و زن محوریت می یابد. دیگر بحث بر سر برداشتن پوشیه و نقاب نیست، بلکه تصاویر و کلمات یکی پس از دیگری بخش هایی از پوشش زن را حذف می کنند

به طور کلی، باید گفت: عشرت طبی، مدگرایی وتقلید از فرهنگ منحط غرب زمینه حضور گسترده غرب را، هم به لحاظ فکری و هم فیزیکی، در ایران فراهم کرد .

البته مردم ایران در برابر این وضعیت، بی تفاوت نبودند. بلکه همچون آتشی زیر خاکستر بودند که به دنبال روزنه ای برای زبانه کشیدن می گشتند و هر چه زمان می گذشت و حکومت محمد رضا بیشتر خواسته های اجانب را دنبال می کرد، این آتش بیشتر شعله ور می شد. سال 1355 اوج سیاست های ضد حجاب پهلوی به شمار می رود. در این سال رسماً دولت طرحی را در زمینه کشف حجاب تدوین کرد و بلافاصله بخشنامه آن را برای اجرا به ادارات مربوط ارسال نمود. در اینجا به دلیل اهمیت طرح مزبور، بخش هایی از آن آورده می شود:

برای مبارزه با این پوشش حقیر کننده این راه ها پیشنهاد می شود: 

1-اقداماتی که در دراز مدت مۆثر خواهد بود.

الف) ایجاد هماهنگی لازم بین رسانه های گروهی و متون کتابهای درسی برای دگرگونی باورداشت های فعلی در زمینه ارتباط چادر با معتقدات اخلاقی و مذهبی؛

ب) ایجاد هماهنگی کامل بین برنامه های تلویزیون، رادیو، محتوای مطبوعات با متون کتب درسی در تغییر تصویر ذهنی زن...؛

ج) بهره گیری از سهم تلویزیون در بزرگداشت پوشاک محلی و نشان دادن جنبه های دست و پا گیر چادر.

2-استفاده از نفوذ روحانیون و سپاهان دین: 

الف) انتشار مقالات و نشریات مخصوص و اشاعه محتوای این نشریات توسط روحانیون معتبر و سپاهیان دین؛

ب) بهره گیری از نفوذ کلام روحانیون دانشمند و شناخته شده در جهت تفکیک مفهوم حجاب از چادر.

3-بهره گیری از فعالیت سازمان های اجتماعی و آموزشی :

الف) استفاده از خدمات سازمان های اجتماعی و آموزشی در دگرگونی بنیادی باورداشت همگان از رابطه بین چادر و معتقدات مذهبی و اخلاقی؛

ب) بهره گیری از فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تهیه متون کتب و فیلم ها در جهت دگرگونی های ذکرشده؛

ج) آموزش غیر مستقیم کودکان در مدارس به منظور انتقال این دریافت ها به بزرگ ترها؛

د) گنجاندن مواد خاص در آموزش های جنبی کانون ها.

فرآوری : طاهره رشیدی

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع : 1-کتاب فصلنامه تخصصی بانوان شیعه / 2- سایت خبری جماران

مطالب مرتبط:

سند های مخالفت با کشف حجاب

نخستین زن ایرانی که کشف حجاب کرد! 

داستان زنان در دوره رضاخان