تبیان، دستیار زندگی
فکرها و ذهنیات ما، از مهمترین اموری هستند که باید به آنها توجه کنیم. آنها ممکن است سازنده و امیدبخش باشد، یا سست کننده و آزار دهنده که در این صورت بخش مهمی از توان ما را هدر خواهد داد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تأثیرات مثبت و منفی افکار در زندگی


فکرها و ذهنیات ما، از مهمترین اموری هستند که باید به آنها توجه کنیم. آنها ممکن است سازنده و امیدبخش باشد، یا سست کننده و آزار دهنده که در این صورت بخش مهمی از توان ما را هدر خواهد داد. در اینجا به کمک برخی آیات قرآن می‌خواهیم در این باره بیشتر سخن بگوییم.


سوء ظن

اعمالی از جنس فکر

بخش مهمی از دنیای ما را هیچکس نمی‌تواند ببیند، زیرا در درون خود ما و به شکل افکار و ذهنیت ها ظهور می‌یابد.

اگر قدری افق دید خود را وسیع تر کنیم، در خواهیم یافت که همانطور که گفتار ما جزء اعمال ما محسوب می‌شود، افکار و ذهنیت های ما نیز جزو اعمال ما محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، اراده ما نقش مهمی در جهت دادن به افکار و ذهنیات ما دارد.

آیا تاکنون به تأثیرات مثبت و منفی که افکار در زندگی ما می‌گذارند توجه کرده‌اید؟

آیا تاکنون شده است که بتوانید با اراده و عمل خود ، یک فکر بد را از خود دور کنید یا یک فکر خوب و خداپسند را در خود ایجاد و تقویت کنید؟

تقوایی از جنس کنترل فکر

دانستن اینکه "می‌توانیم افکار خود را کنترل کنیم" و به این وسیله در روحیه و نشاط خود تأثیر بگذاریم، به ما می‌فهماند که کنترل فکر جزو مصادیق تقواست. بنابراین هر بار که آیات تقوا را در قرآن می‌خوانیم ، باید توجهی به ذهنیات خود نیز داشته باشیم که نکند شیطان از این راه در ما نفوذ نکند.

عمده تلاش شیطان در جهت تأثیر گذاشتن بر فکر ماست؛ مثلاً در حالی که خدا آرامش بخش است و در قرآن آمده که خدا روزی ما را تضمین نموده‌ است، شیطان ما را می‌ترساند و وعده فقر می‌دهد ؛ آنقدر روی ذهن ما کار می‌کند تا سرانجام ما را به کارهای بسیار زشت و ناپسند بکشاند. تقابل فکرهای الهی و شیطانی را در این آیه می‌توانیم ببینیم:

الشَّیْطانُ یَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (بقره، 268)

در حقیقت یکی از ضروری‌ترین نیازهای ما برای باقی ماندن در مسیر خدا، داشتن نشاط و امید به خداست و هرگونه بدگمانی به خدا و گمان های بد ، باعث خراب شدن حرکت ما می‌شود.

گمانهای بد، با یک لکه سیاه آغاز می‌شود که خود ما آن را بزرگ می‌کنیم. لکه‌ای که به قلب ما خطور می‌کند ولی ما به جای بررسی عاقلانه آن با حقایق دینی، صرفاً از راه احساس آن را بزرگ و بزرگتر می‌کنیم تا به جایی که تبدیل به گمان می‌شود، به طوری که گاه حالتی فریبنده و شبیه به یقین پیدا می‌کند.

بدگمانی به خدا پایه خصلتهای بد دیگری نیز هست و به فرمایش امیرالمومنین: " بخل و ترس و حرص، صفات نكوهیده مختلفى است كه همه آنها در سوء ظن به خدا جمع است"

خدا در چند آیه قرآن، به وضوح بیان کرده‌ است که گمان های ما در نظر او هیچ ارزشی ندارد و هرچند به نظر ما نزدیک به یقین است، در نظر خدا هرگز جای حقیقت را نمی‌گیرد. مثلاً در آیه 28 سوره نجم می‌خوانیم که "گمان براى دریافت حق هیچ سودى نمى‏دهد."

از این آیه‌ و آیه های مشابه می‌آموزیم که آنچه برای خدا مهم است، "علم" است نه "ظن". یعنی اگر حقیقتاً چیزی را ندانیم، حتی بسیار به آن تمایل داشته باشیم، به آن علم نداریم بلکه "ظن" داریم و ظن در نزد خدا بی‌ارزش است.

حال که بی‌اهمیت بودن گمان های ما نزد خدا پی بردیم، می‌توانیم حدس بزنیم که برای خدا، گمان های بد و نگران کننده ما از فرط بی‌ارزشی، حسابی ندارد. از این روست که قرآن، گمانهای بد را نکوهش می‌کند برای ما نمی‌پسندد. او که انسان را به خوبی می شناسد در سوره حجرات اینگونه به ما توصیه می‌کند: "هان اى كسانى كه ایمان آوردید! از بسیارى گمان‏ها بپرهیزید، كه پاره‏اى از گمان‏ها بدفرجام است."

از این آیه می‌آموزیم که بخشی از گمانها ، بدفرجام هستند و بخاطر همین تعداد،‌ باید از بیشتر گمانها بپرهیزیم.   

چند مثال قرآنی از گمان های بد

قرآن نمونه‌هایی از گمان های بد – و به تعبیر امروزی ما، فکر و خیال منفی – را مثال زده است. در سوره فتح، خدا درباره مشرکانی که به خدا بدگمان (الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ) هستند، می‌فرماید که خودشان دچار گردونه بد در نشیب و فراز زمان خواهند شد.

آیه دوازدهم این سوره هم قضیه عده‌ای از بدگمانان به خدا را برای عبرت ما یادآور شده است. آنان کسانی بودند که از همراهی با پیامبر در سفر عمره سر باز زدند و عذرتراشی می‌کردند؛ زیرا خیال می‌کردند که پیامبر و مومنان در درگیری با کافران کشته خواهند شد.

عمده تلاش شیطان در جهت تأثیر گذاشتن بر فکر ماست؛ مثلا در حالی که خدا آرامش بخش است و در قرآن آمده که خدا روزی ما را تضمین نموده‌است، شیطان ما را می‌ترساند و وعده فقر می‌دهد

در اثر پروراندن این ذهنیت های منفی، از برکات همراهی پیامبر و حضور در بیعت رضوان محروم شدند:

بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُۆْمِنُونَ إِلى‏ أَهْلیهِمْ أَبَداً وَ زُیِّنَ ذلِكَ فی‏ قُلُوبِكُمْ وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ كُنْتُمْ قَوْماً بُوراً

ریشه این گمان های ناپسند، بدگمانی به خدا و این بود که اگر در میان خانه و اهل خود باقی بمانند دیگر هیچ خطری برای آنها پیش نخواهد آمد، حال آنکه برای خدا هرگز سخت نیست که در همان خانه‌هایشان آنها را دچار گرفتاری ها و مصیبت های سخت کند. در اثر ترس و عافیت طلبی، سوء ظن ذهنیشان واقعیت یافت و درباره خدا نیز بدگمانی کردند.

بدگمانی به خدا پایه خصلت های بد دیگری نیز هست و به فرمایش امیرالمومنین:

" بخل و ترس و حرص، صفات نكوهیده مختلفى است كه همه آنها در سوء ظن به خدا جمع شده است." (نهج البلاغه، نامه 53)

خودم دربان قلب خود هستم

تا اینجا آموختیم که نباید اجازه دهیم افکار و گمان های بد در ذهن ما وارد شوند. به عبارت دیگر، بیشتر از آنکه مراقب جسم خود هستیم، باید مراقب فکر و قلب خود باشیم. یک الگویی از رسول خدا در این باره آن است که از فال بد زدن به اتفاقها جداً پرهیز کنیم، اما فال نیک زدن را فراموش نکنیم.(مکارم الاخلاق، ص305)

روح الله رستگار صفت

بخش قرآن تبیان    


مطالب مرتبط:

بیماری عفونی بدگمانی

بیماری عفونی بدگمانی

راه های تبدیل بدبینی به خوش بینی

بدگمانی به خدا

مواردی که سوء ظن جایز است