اشکالات قانونی توافق نامه ژنو را از کجا بفهمیم؟
این روزها بحث این داغ است که آیا تیم مذاکره کننده توانسته است به درستی از حقوق هسته ای ایران دفاع کند و آیا در تدوین توافقات حقوق هسته ای را رعایت می کند، قضاوت در اینباره نیازمند اطلاعات بیشتر در زمینه حقوق هسته ای می باشد.
غرب همواره خواسته است تا ایران از دستیابی به انرژی هسته ای حتی به صورت مسالمت آمیز بازدارد موضوعی که حق مسلم ایران است و مطابق قوانین بین المللی نیز این حق قابل اثبات است اما برای اینکه حقوق هسته ای ایران در تعاملات بین المللی چگونه پیش رفته و می رود نیازمند اطلاعات بیشتر در این زمینه است که دو کتاب زیر شما را برای قضاوت در این زمینه کمک شایانی می کند.
کتاب حقوق هستهای ایران
این مجموعه به این مسأله که غرب چگونه در یک فرایند فرسایشی مبانی حقوق بینالملل را بیپروا نقض میکند، میپردازد و تحلیلهایی مبنی بر مناسبات آژانس و معاهده NPT ارائه میدهد.
حقوق هستهای ایران کنکاشی حقوقی در جهت راستیآزمایی ادعاهای غرب در پایبندی به برخی اصول عرفی حقوق بینالملل؛ از جمله اصل عدم تبعیض، لزوم پایبندی به تعهدات و عدم تأثیر اوضاع و احوال در تعهدات قراردادی، اصل عدم اجبار در متعهد شدن به تعهدات بینالمللی و نسبی بودن قراردادها، حق دستیابی ملتها به علوم و فناوریهای جدید و منع اعمال زور است.
این مجموعه به این مسأله که غرب چگونه در یک فرایند فرسایشی مبانی حقوق بینالملل را بیپروا نقض میکند، میپردازد و تحلیلهایی مبنی بر مناسبات آژانس و معاهده NPT ارائه میدهد و با استناد به حقوق موضوعه در عرصه حقوق هستهای از نقد مبنایی این سامانه نیز غافل نشده و به فلسفه و اساس تئوریک این نظم ظالمانه و انحصار بیوجه نیز پرداخته است، در عین حال که پایبندی عملی جمهوری اسلامی ایران به تعهدات هستهای را در فرازهای مختلف به اثبات رسانده است.
کتاب«حقوق هستهای ایران...» که در 12 فصل تدوین شده است،کنکاشی حقوقی در جهت راستیآزمایی ادعاهای غرب در پایبندی به برخی اصول عرفی حقوق بینالملل، از جمله اصل عدم تبعیض، لزوم پایبندی به تعهدات و عدم تاثیر اوضاع و احوال در تعهدات قراردادی، اصل عدم اجبار در متعهدشدن به تعهدات بینالمللی و نسبیبودن قراردادها،حق دستیابی ملتها به علوم و فنآوریهای جدید و منع ا عمال زور است.
خواننده در کتاب یادشده در مییابد که غرب چگونه در یک فرآیند فرسایشی مبانی حقوق بینالملل را بیپروا نقض میکند، و در ادامه با تحلیلهای مبتنی بر مناسبات آژانس و معاهده NPT آشنا و با استناد به حقوق موضوعه در عرصه حقوق هستهای از نقد مبنایی این سامانه نیز آگاهی مییابد.
خواننده در کتاب یادشده در مییابد که غرب چگونه در یک فرآیند فرسایشی مبانی حقوق بینالملل را بیپروا نقض میکند، و در ادامه با تحلیلهای مبتنی بر مناسبات آژانس و معاهده NPT آشنا و با استناد به حقوق موضوعه در عرصه حقوق هستهای از نقد مبنایی این سامانه نیز آگاهی مییابد
مهدی ذاکری، مدیر مسئول همشهری که کتاب زیر نظر ایشان منتشر شده، در مقدمه کتاب آورده است:
تاکنون آثار متعددی در عرصههای فنی،سیاسی و حقوقی در قالب مقاله، کتاب و سخنرانی به موضوع انرژی هستهای پرداخته، که هر کدام توانسته است منظری نو در این موضوع بسیار مهم در پیش چشم علاقهمندان بگشاید. اما تقریبا میتوان ادعا کرد،اثری جامع و همهجانبهنگر که با تلفیق اطلاعات بسیار تخصصی و مطالب سادهسازیشده به این موضوع بسیار مهم بپردازد، وجود نداشت. لذا در همین راستا بر اساس رویکرد جناب آقای دکتر قالیباف، شهردار محترم تهران، مبنی بر تحلیل و بررسی مسائل، موسسه همشهری برآن شد تا با تهیه و انتشار اثری با محوریت مبانی حقوقی دستیابی جمهوری اسلامی ایران به فناوری صلحآمیز هستهای، در جهت ایفای رسالت آگاه سازی عمومی و ارتقای معلومات شهروندان در خصوص این مسئله مهم گام بردارد.
در ادامه، آقای ذاکری به توصیف ویژگیهای کتاب پرداخته و نوشته است:
در بخشهایی چون بررسی ابعاد شبهات مطرح شده توسط غرب بر ضد فعالیت هستهای ایران و نیز بررسی مبانی حقوقی اقدامات شورای حکام و شورای امنیت در پرونده هستهای مباحث چنان جزیی و تخصصی مورد کنکاش قرار گرفته که تقریبا جای هیچ سوالی را باقی نمیگذارد و در هر بخش به همه مسائل پاسخی درخور داده است. این مسئله و در کنار آن دستاول و بدیعبودن بسیاری از اطلاعات ارائه شده بیش از پیش کارکرد کتاب را به عنوان منبع مورد تایید قرار میدهد. شیوایی و روانی متنی و تلاش برای نزدیکی هرچه بیشتر آن به اصول نگارش مطبوعاتی،سادهسازی و همهفهم بودن مفاهیم آن و به ویژه دوری از عبارات تخصصی بدون توضیحات تکمیلی، جامعیت و دربرگیری تمامی مسائل فنی، حقوقی، سیاسی و حتی تاریخی، ارائه اطلاعات کاملا روزآمد و همگام با آْخرین تحولات مربوط به موضوع اثر، استفاده گسترده از منابع گوناگون به ویژه منابع خارجی و نگاه بیطرفانه و عدم خروج از دایره استدلالات حقوقی و فنی و پرهیز از شعار محوری و عبارات کلی از دیگر ویژگیهای این کتاب است.
این کتاب زیر نظر مهدی ذاکری و با همکاری: دکتر میرشهبیز شافع، دکتر محمد جلالی، علیرضا قاسمی ساغند، مجتبی اصغریان، محمد زمانی و حسین قربانزاده توسط انتشارات همشهری به چاپ رسیده است
کتاب بررسی حقوقی مسئلهی هستهای ایران
بررسی تاریخ تحولات بینالملل نشان میدهد که علیرغم برتری و پیشدستی کشورهای بزرگ در تأمین منافع و آمال استعماری خود در لابهلای معاهدات و اسناد بینالمللی، تلاشهای کشورهای مستضعف خواه در قالب تلاشهای گروهی و چه انفرادی از نتیجه و دستاورد خالی نبوده است. تصویب میثاقهای بینالمللی، حقوق اقتصادی و سایر تحولات دههی 60 و 70 و موقعیت کشورهای غیرمتعهد، تا حدودی پیشرفتهای کشورهای مستضعف را نمایان کرد؛ پیشرفتهایی که چندان به مذاق قدرتهای استکباری خوش نیامد.
پروندهی هستهای ملت ایران که نماد دیگری از ایستادگی و صلابت انقلابی این مردم است، از ابعاد مختلف حائز اهمیت و قابل بررسی است: تلاشهای خستگیناپذیر دانشمندان هستهای جوان ایران، همت و کیاست سیاستمداران، ایستادگی و صبر مۆمنانهی ملت ایران در برابر تحریمها و تهدیدها و... صفحات تاریخ انقلاب را از صلابت و شور مۆمنانه لبریز کرده است.
با توجه به ضرورت و جایگاهی که انرژی هستهای برای کشورمان داشته است، به خصوص اینکه یکی از وسایل مهم تحقق چشمانداز بیست سالهی نظام میباشد و با عنایت به نوع برخورد مجامع رسمی بینالمللی، از جمله آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل با پروندهی هستهای ایران، در این تحقیق برآنیم تا رفتار ایران را در مورد فعالیتهای هستهای خود بر اساس اصول کلی حقوقی، معاهدات بینالمللی، منشور سازمان ملل متحد، اصل عدالت و انصاف و به خصوص اساسنامهی آژانس انرژی اتمی و معاهدهی (NPT) مورد نقد و تحلیل قرار دهیم تا با اثبات حقانیت آن، چرایی مقاومت و ایستادگی خود را مشخص و آن را تداوم ببخشیم. از آنجا که یکی از دلایل نوع برخورد قدرتهای هستهای با مسئلهی هستهای ایران به چرایی و چگونگی تشکیل سازمانها و نهادها و همچنین مفاد قوانین و مقررات تصویب شده در این زمینه برمیگردد.
در بخش اول این نوشتار به نقد و بررسی شکلگیری این مقررات و همچنین اهداف و ویژگیهای آن پرداختهایم تا علاوه بر آشکار نمودن نیت کشورهای غربی در این خصوص، حقوق و تعهدات جمهوری اسلامی ایران و به تبع آن نحوهی تعامل ایران با این سازمانها و پیمانها در این بین مشخص شود.
بررسی تاریخ تحولات بینالملل نشان میدهد که علیرغم برتری و پیشدستی کشورهای بزرگ در تأمین منافع و آمال استعماری خود در لابهلای معاهدات و اسناد بینالمللی، تلاشهای کشورهای مستضعف خواه در قالب تلاشهای گروهی و چه انفرادی از نتیجه و دستاورد خالی نبوده است. تصویب میثاقهای بینالمللی، حقوق اقتصادی و سایر تحولات دههی 60 و 70 و موقعیت کشورهای غیرمتعهد، تا حدودی پیشرفتهای کشورهای مستضعف را نمایان کرد؛ پیشرفتهایی که چندان به مذاق قدرتهای استکباری خوش نیامد
همچنین با توجه به اینکه «حقوق بینالملل به دلیل صبغهی سیاسیِ مبنایِ شکلگیری آن به سختی میتواند بیتوجه به مسائل سیاسی رشد و نمو یابد» و به خصوص اینکه در مورد پروندهی هستهای ایران، کشورهای غربی از ابعاد حقوقی آن کاسته و بیشتر مسائل سیاسی را در آن دخیل کردهاند.
در بخش دوم، فعالیتهای هستهای ایران و شکلگیری پروندهی آن در همین فضا، ضرورت دانش هستهای برای ایران و نقش و اهدافی که کشورهای تأثیرگذار در این پرونده داشتهاند، مورد ارزیابی قرار میگیرد.
در بخش سوم نیز به طور خاص به مسائل حقوقی مربوط به پروندهی هستهای ایران در تعامل با آژانس، کشورهای اروپایی و شورای امنیت پرداخته تا مباحث تصویبشده در قطعنامههای شورای حکام علیه ایران از جمله الزام ایران به تصویب پروتکل و مشروعیت ارجاع پروندهی هستهای ایران به شورای امنیت و در ادامه قطعنامههای شورای امنیت، مورد تحلیل واقع گردند.
این کتاب به کوشش محمدهادی توکل پورکوخدان و توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران به چاپ رسیده است.
فرآوری: امین شفیق بخش حقوق تبیان
منابع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی/ همشهری آنلاین
مطالب مرتبط: