تبیان، دستیار زندگی
این روزها خودروهای مسافرکش که از سمت شهر ری به سوی تهران یا میدان شوش حرکت می کنند، گاهی مسافری را نرسیده به میدان شوش در ایستگاهی به نام «لب خط» پیاده می کنند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نیم نگاهی به چگونگی حرکت نخستین قطار شهری تهران در عهد قاجار

متروی 140 سال پیش تهران

قسمت اول


این روزها خودروهای مسافرکش که از سمت شهر ری به سوی تهران یا میدان شوش حرکت می کنند، گاهی مسافری را نرسیده به میدان شوش در ایستگاهی به نام «لب خط» پیاده می کنند.

قطار شهری

ایستگاهی که از تقاطع خیابان شهرزاد امروزی با خیابان شوش شرقی حاصل شده است، حال آن که اینجا «لب خط» واقعی نیست. «لب خط» را باید در ادامه خیابان شهرزاد و بعد از عبور از شوش شرقی جست و جو کرد و به پارکی باصفا رسید که در آن، امروز کتابخانه عمومی کوثر برپا شده و در حیاط این کتابخانه، نخستین لکوموتیوی که از تهران به سمت حرم حضرت عبدالعظیم حرکت کرد، روی یک قطعه خط آهن قدیمی موزه دار متوقف مانده است. لکوموتیوی که در آن سال ها، باعث شد به این نقطه خاکی تهران بگویند «لب خط» که معنای آغاز خط قطار شهری تهران- ری را می داد.

در واقع این نقطه، نقطه شروع حرکت قطار شهری تهران بود که در عصر قاجارها، می رفت که تهران را همزمان با اروپا به این وسیله حمل و نقل عمومی نوظهور در آن روزگار پیوند بزند، اما نشد ...!

برخی نیز در تاریخ تهران آن روزگار، این نقطه را به محله «تیردوقلو» متصل و منصوب کرده اند. تیردوقلو اما محله ای است که در پایان خیابان شوش شرقی و آنجا که به خیابان شهباز (17 شهریور جنوبی امروزی) متصل می شود قرار دارد، محله ای که امروزه ربع شمال غربی آن در منطقه 12 و سه ربع دیگر آن در منطقه 15 شهرداری تهران قرار گرفته و از شمال به میدان و خیابان خراسان، از جنوب به 20 متری منصور (رضایی)، محدود است، همان محله ای که طیب و دوستانش به هواخواهی نهضت امام خمینی (ره) در خرداد 1342 به پا خاستند و جماعتی که در این محله و محله های اطراف آن زندگی می کردند، شاید نخستین کسانی بودند که با پرداختن 3 شاهی (پول رایج آن روزگار) با ماشین دودی و همین لکوموتیو متوقف شده در پارک کوثر امروزی به زیارت حضرت عبدالعظیم می رفتند. واقعاً روزگار غریبی است، ما ایرانی ها باید از 140 سال پیش از این انتخاب را جشن می گرفتیم و از همان سال ها به سوی استفاده از پاک ترین وسیله حمل و نقل عمومی حرکت می کردیم که امروز، تهرانی با چنین دود و دم و آلوده را به تماشا ننشینیم.... اما نشد! و نشد و این شد که امروز می بینیم!

در این باره البته روایت های تاریخی مختلفی از دور و نزدیک ارائه شده است اما همه آن ها حکایت از این دارند که این وسیله حمل و نقل عمومی نیز حاصل یکی دیگر از سفرهای خارجی ناصرالدین شاه بوده است که در هر یک از سفرهایش یک رهاورد به اصطلاح ترقی خواهانه با خودش به ایران می آورد

قصه حرکت ماشین دودی

برخلاف آنچه از ظاهر اسم «ماشین دودی» برمی آید، اصلاً قرار نبوده است، با حرکت این وسیله حمل و نقل عمومی، دود در هوای تهران منتشر شود، تهرانی های قدیمی اما به این خاطر به این وسیله لقب «ماشین دودی» دادند که پیش از آن با کالسکه های اسبی به این سو و آن سوی شهر و خارج از تهران می رفتند و تا آن روزگار وسیله ای را بدون نیروی محرکه اسب یا قاطر یا الاغ ندیده بودند، بویژه وقتی مشاهده کردند از اگزوز عقب لکوموتیو این قطار، دودی نرم و آرام که حاصل سوخت فسیلی و زغال سنگ بود در هوا متصاعد می شود، از این رو به آن ماشین دودی گفتند و سفر با ماشین دودی رفته رفته یک تفریح، از تفریحات محدود آن روزگار شد اما این که چگونه نخستین قطار شهری به تهران وارد شد و حرکت خود را در ریل راه آهن نصب شده میان تهران- ری آغاز کرد؟ خود قصه ای خواندنی است.

در این باره البته روایت های تاریخی مختلفی از دور و نزدیک ارائه شده است اما همه آن ها حکایت از این دارند که این وسیله حمل و نقل عمومی نیز حاصل یکی دیگر از سفرهای خارجی ناصرالدین شاه بوده است که در هر یک از سفرهایش یک رهاورد به اصطلاح ترقی خواهانه با خودش به ایران می آورد.

قطار شهری

بر اساس اسنادی که به نقل از منابع تاریخی از سوی مۆسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران جمع آوری و در سال های اخیر منتشر شده است، آمدن ماشین دودی یا تراموای شهری به تهران حاصل سفر ناصرالدین شاه به تفلیس پایتخت آن روزگار گرجستان (یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروری سابق) است و نوشته اند که شاه در سال 1251 هجری شمسی (یعنی 141 سال پیش) در جریان مسافرت به تفلیس بود که بسیاری از جلوه های صناعت جدید را از نزدیک مشاهده کرد و او را تحت تأثیر قرار داد و یکی از این صنایع قطار شهری بود. او هنگامی که در تفلیس سوار قطار شد، مبهوت این وسیله نقلیه شهری شد و با خود عهد کرد که وقتی به تهران بازگشت، ترتیبی دهد که اروپائیان از این قطارها در تهران هم راه اندازی کنند، اما از زمان تصمیم ناصرالدین شاه تا روزی که نخستین قطار شهری در تهران به حرکت درآمد 15 سال گذشت و در این مدت ناصرالدین شاه شخصاً امورات مربوط به تأسیس نخستین ایستگاه قطار شهری را در تهران آن روزگار دنبال می کرد و دلش می خواست لذت ترن سواری اش در سفر به تفلیس را در تهران تجربه کند.

برخی شواهد و مدارک و مستندات تاریخی هم حکایت از آن دارند که در سال های پایانی سلسله قاجار، صنیع الدوله، مستشارالدوله، مشیرالدوله و مرحوم حاج امین الضرب طرح تأسیس راه آهن را در کشور مطرح کردند که قطار شهری تهران- ری یکی از انشعابات آن و نخستین تجربه ایجاد خط آهن در ایران به حساب می آمد و به این خاطر یک شرکت بلژیکی نخست به ایجاد تراموای شهری با چند خط و استفاده از اسب کشش در تهران به راه انداخت و سپس طرح احداث خط تهران- ری را به شاه عرضه داشت.

نکته جالب اینجاست که آن شرکت بلژیکی در آن روزگار، طرح چند خط قطار شهری را برای تهران آن روزگار طراحی کرد که گویی همین خطوط امروزی متروی تهران از آن ها الهام گرفته شده است، به طور مثال شرکت بلژیکی یاد شده در آن زمان، خط تراموایی را از میدان توپخانه (امام خمینی امروزی) به سوی شرق تهران طراحی کرد- خطی که امروزه از همین میدان به سوی شرق تهران یعنی تهرانپارس طراحی و احداث شده است

نکته جالب اینجاست که آن شرکت بلژیکی در آن روزگار، طرح چند خط قطار شهری را برای تهران آن روزگار طراحی کرد که گویی همین خطوط امروزی متروی تهران از آن ها الهام گرفته شده است، به طور مثال شرکت بلژیکی یاد شده در آن زمان، خط تراموایی را از میدان توپخانه (امام خمینی امروزی) به سوی شرق تهران طراحی کرد- خطی که امروزه از همین میدان به سوی شرق تهران یعنی تهرانپارس طراحی و احداث شده است.

خط دیگری از خیابان چراغ گاز (امیرکبیر امروزی یا چراغ برق) و بازار و پامنار کشیده که از جلوی سفارت روسیه عبور می کرد که خط متروی امروز نیز به موازات همان خط از خیابان سعدی به سمت شمال تهران می رود و البته قرار بوده است که خطی نیز از خیابان ظهیرالدوله بگذرد که این خط هرگز برقرار نشد، اما امروزه خطی که به سمت شرق تهران (خط 2- تهرانپارس) می رود از همین حومه عبور می کند!

ادامه دارد....

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منبع: روزنامه ایران

مطالب مرتبط:

پیشینه شهر تهران