تبیان، دستیار زندگی
دختر و پسری که با هم دوست هستند و بی هیچ مشکلی با هم در ارتباط اند بعد هم ازدواجی سر بگیرد یا نه و این یعنی عادی سازی؛ یعنی القاء صحیح بودن این گونه روابط بین جوانان.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رقابت سیمای محترم با شبکه های ماهواره ای!


تردیدی نیست که رسانه ی ملی به عنوان سرباز تنها نظام شیعی دنیا در خط مقدم جنگ رسانه ای موجود مشغول به نبرد است اما به نظر می رسد گاهی تلقی مدیران و تصمیم گیران این رسانه آن است که برای جذب مخاطبان بیشتر یا بلندکردن مخاطبان از پای ماهواره ها، تکرار و تقلید روشهای رسانه ای ماهواره ها اثربخش است در حالی که به حکم آیه ان کید الشیطان کان ضعیفا این روش ها حتی به فرض تأثیرگذاری های موقت، نفوذ و اثر درازمدت نخواهند داشت


تلویزیون

به طور خاص نماهای زیر را میتوان در شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره‌ای دید:

نمای اول: عادی نمودن رابطه دختر و پسر

دختر و پسری که با هم دوست هستند و بی هیچ مشکلی با هم در ارتباط اند بعد هم ازدواجی سر بگیرد یا نه و این یعنی عادی سازی؛ یعنی القاء صحیح بودن این گونه روابط بین جوانان. گویا آنچه حرام است و بد، فقط موردی است که پسر عاشق باشد و دختر متنفر؛ اما اگر هر دو به این رابطه راضی باشند به ویژه از طرف دختر، همین علاقه و رضایت طرفینی، مجوزی خواهد بود برای با هم بودن. نارضایتی والدین هم مهم نیست؛ اصلا کسی نباید اعلام نارضایتی کند؛ زیرا میدان داری عنصری به نام احساسِ ترحم در این داستان ها سبب می شود هر کس با این ارتباط مخالفت کند در نظر بیننده محکوم شود.

بدیهی است که در اسلام، ارتباط بین دو نامحرم آن هم در سن جوانی با چاشنی تند عشق و محبتِ پیدا و کشش جنسیِ پنهان، بسیار سخت و محدود تعریف شده است.

این دو اگر خواسته باشند نسبت به هم عشق ورزی کنند باید پیش از هر ارتباطی، با یکدیگر محرم شده باشند(با عقد موقت یا عقد دائم) نه بعد از آن. عقد یک ماه دیگر به هیچ وجه مجوز ارتباط یک ماه قبلش نمی شود. هیچ کدام از فقهای عظام نیز فتوا به محرمیت بین دو نامزد یا دو عاشق دلباخته را نیز صادر نکرده اند تا با آن بتوان این روابط را توجیه کرد و مقبول دانست.

بدیهی است که تلویزیون جمهوری اسلامی هم باید به جای ارائه تصویر خوب و یا حداقل عادی از این روابط، تلاش کند تا با عنایت به آموزه های دینی این روابط را به گونه ای نشان دهد که بدی و حرمت آن را مخاطب با جان و دل درک کند همان گونه که می بیند و می پذیرد که دروغ و خیانت بد است.

نمای دوم: آرایش های تند و شهوانی

در برنامه‌ های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، آرایش های تند و پوشش نامناسب به عنوان یک عادت و عرف مطرح می شود تا جایی که عملاً این گزاره جا بیفتد که چهره ی بدون آرایش اساساً توهین به مخاطبان و کسانی است که با انسان در تعامل اجتماعی‌اند؛ این در حالی است که در احکام اسلامی گرچه پوشاندن قرص صورت و دست ها تا مچ واجب نیست؛ اما این به معنای آزادی مطلق در نمایش چهره و صورت نیست.

ممکن است برخی بر این باور باشند که رعایت کامل احکام اسلامی در آنچه گفته شد سبب افت جذابیت و در نتیجه کاهش رضایتمندی بینندگان از سیمای اسلامی شده و موجب گرایش آنها به شبکه های ماهواره ای می شود. و بخواهند نتیجه بگیرند که برای انصراف بینندگان از ماهواره به سیمای داخلی گاهی می شود از کمی تا قسمتی از آموزه های اسلامی خود دست برداریم تا به حکم ضرورت دفع افسد به فاسد شود .

فاصله گرفتن از چهره پردازی های تند، نه ضربه ای به ظاهر برنامه می زند و نه ضعفی را در محتوا ایجاد می کند. مدیران و تصمیم گیران تلویزیون حقیقتاً باید این حکم شرعی را به عنوان یک اصل فقهی مورد توجه قراردهند و با نگاهی فعالانه و نه منفعلانه سعی کنند تا بر فرهنگ پوشش و آرایش کشور اسلامی اثر بگذارند نه آن که خود به بهانه ی بازتاب واقعیت های جامعه تصویرسازیهایی داشته باشند که با روح دین و روال کار متدینین در تضاد است.

نمای سوم: پخش موسیقی های تند

به غیر از شبکه‌هایی که خاص موسیقی هستند و عموماً در تضاد با فرهنگ دینی اند، پخش آهنگ های تند (ورزشی) و یا متناسب با حرکات موزون (شاد) و ترانه هایی از همان نوع (برای کودکان و بزرگسالان) نیز در برنامه‌ های شبکه های ماهواره ای به عنوان یک اصل پذیرفته شده است ؛ گویا اگر عنوان ورزشی یا شاد و یا برای مقطع سنی خاصی باشد دیگر هیچ موسیقی ای ممنوع نخواهد بود؛ در حالی که در احکام اسلامی، آهنگ و آوازی که ایجاد لهو و دورکننده‌ی از یاد خدا باشد حرام و ممنوع است و اصلا مهم نیست ساخت کجاست و یا از چه رسانه ای و یا برای چه پخش می شود.

دوستان رسانه‌ی ملی باید بدانند که حذف موسیقی و ترانه هایی که با احکام اسلامی سازگار نیست نه تنها از جایگاه و علاقه به رسانه نمی کاهد؛ بلکه به آن رسانه شخصیت اسلامی می دهد و این شخصیت برای هر اهل انصافی محترم و عزیز است.

ممکن است برخی بر این باور باشند که رعایت کامل احکام اسلامی در آنچه گفته شد سبب افت جذابیت و در نتیجه کاهش رضایتمندی بینندگان از سیمای اسلامی شده و موجب گرایش آنها به شبکه های ماهواره ای می شود. و بخواهند نتیجه بگیرند که برای انصراف بینندگان از ماهواره به سیمای داخلی گاهی می شود از کمی تا قسمتی از آموزه های اسلامی خود دست برداریم تا به حکم ضرورت دفع افسد به فاسد شود اما به نظر می رسد توجه به دو نکته ی مهم در رسالت رسانه‌ ملی شیعی، چنین دیدگاهی را رد می کند.

فاصله گرفتن از چهره پردازی های تند، نه ضربه ای به ظاهر برنامه می زند و نه ضعفی را در محتوا ایجاد می کند. مدیران و تصمیم گیران تلویزیون حقیقتاً باید این حکم شرعی را به عنوان یک اصل فقهی مورد توجه قراردهند

نکته اول آن‌که رسالت علمی فرهنگی رسانه‌ ملی ایجاب می کند با تکیه بر مبانی اصیل اسلامی در پی رشد و بالندگی مخاطب خود در جهت ارزش های انسانی و اسلامی باشد و این با صرفِ تمرکز بر «پسند بیننده» سازگار نیست.

این اشتباه است که گمان کنیم رسانه ملی ایران اسلامی باید بر اساس پسند بینندگان سیاست گذاری شود و تولید برنامه کند. دست اندرکاران مربوطه باید بدانند پاسخ به «چه بسازیم» و «چه پخش» کنیم در پیامک ها رسیده نیست؛ پاسخ این سوال ها در مطالعات اجتماعی و نیاز سنجی های میدانی با تکیه بر مبانی اسلامی و فرهنگ ایرانی با هدف رشد و تعالی شخصیت انسانی است حتی اگر آن برنامه در قالب سرگرمی و تفریح باشد.

بدیهی است که این سخن به معنای مشورت نکردن با بینندگان هم نیست؛ باید مشورت و نظر خواهی باشد منتها صرف برنامه سازی بر اساس خواست بینندگان رسانه را از سمت تعالی بخشی دین مدار به سمت روزمرگی سکولار منحرف می کند.

تلویزیون اینترنتی بالاخره آمد

نکته دوم این که در جذب بیننده نیز گاهی دیده می شود متاسفانه سیمای محترم به جای جذاب کردن محتوا با تکیه بر غنی سازی آن بر مبانی تعالیم اسلامی و فرهنگ شیرین ایرانی، تلاش خود را بر روی رنگ و لعاب برنامه های بی محتوایی متمرکز ساخته که جز اتلاف وقت چیزی عائد بیننده نمی کند ؛ مانند مسابقات پوک پرهیجان، نشست های تکراری با خواننده و بازیگر و ورزشکار و تبلیغات لاغری و کفش ورزشی و کباب پز که حقیقتاً حتی کمکی به رونق بازار نمی کند. این همان چیزی است که سبب فرار بیننده از سیمای داخلی به سیمای خارجی می شود . استقبال شایسته مردم از فیلم ها و سریال های ارزشی (شهیدان بابایی و باقری و پایتخت) و نیز برنامه های ارزشمندی مانند قندپهلو و ستارگان که هم تفریح است و هم سواد و ادب، نشان می دهد آنچه با ذوق کلی مردم ما سازگار است و آن‌ها را از پای ماهواره‌ها بلند می کند، همین تأکید بر فرهنگ ملی است نه تقلیدهای کمرنگ ناشیانه از برنامه های ماهواره ای که نه فقط شرعی نیست بلکه عملاً نمی تواند مخاطبی را جذب کند چرا که اگر کسی بخواهد چنین برنامه هایی را دنبال کند، اصلش را می تواند در شبکه های ماهواره ای بیابد.               

امید پیشگر

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


مطالب مرتبط:

شیطنت‌های قبیح فیس بوکی!

فریب رسانه ها را نخوریم!

تلویزیون و ایجاد ناامنی اخلاقی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.