تبیان، دستیار زندگی
جشنواره ی فیلم امسال حاشیه های زیادی داشت . آشغال های دوست داشتنی ، من عصبانی نیستم ، رضا عطاران ، سعید راد ، مانی حقیقی و دیگران . اما هیچ کس تصور نمی کرد با پایان جشنواره نام ابراهیم حاتمی کیا هنوز سر زبان ها باشد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حاتمی کیا از چه عصبانی است ؟


جشنواره ی فیلم امسال حاشیه های زیادی داشت . آشغال های دوست داشتنی ، من عصبانی نیستم ، رضا عطاران ، سعید راد ، مانی حقیقی و دیگران . اما هیچ کس تصور نمی کرد با پایان جشنواره نام ابراهیم حاتمی کیا هنوز سر زبان ها باشد .

حاتمی کیا از چه عصبانی است ؟

جشنواره ی پرهیاهوی سی ودوم در شبانگاه بیست و دوم بهمن ماه با اهدا جوایز به برگزیدگان پایان یافت ؛ اما انگار ایک پایان واقعی نبود . حرف و حدیث های این جشنواره تا امروز ادامه داشته است . شاید هم برگزاری این جشنواره بهانه ای برای تسویه حساب ها باشد و یا جلب توجه بیشتر .

انتقاد به برخی فیلم ها و به اعلام نظر هیئت داوران کم کم به دعواهای شخصی تبدیل شده است و در این میان اظهار نظرهای ابراهیم حاتمی کیا حاشیه سازتر شده است . البته حرف های حاتمی کیا ، از طرف مسئولین ارشاد و ستاد برگزاری جشنواره و سازمان سینمایی واکنش های تندی به همراه نداشته است ، شاید به این جهت که اصلا طرف دعوا و دلیل این همه اعتراض مشخص نیست .

حاتمی کیا عصبانیتش را از جلسه پرسش و پاسخ فیلمش آغاز کرد .سوال خبرنگار این بود : به نظر می رسد که شما بازگشت به سینمای جنگ داشته اید و حاتمی کیا چنین پاسخ داد : «این جمله قدری ما کارگردان ها را عصبی می کند. من فیلمساز هستم و هر چه می سازم همین است، این قدر ما را در قاب نگذارید. بدم می آید که بعضی ها می خواهند که بعضی از فرزندانم را نادیده بگیرند، هر آن چه می بینید دغدغه من است؛ بازگشت کدام است؟ من دارم راهم را می روم

اعتراض ، عصبانیت و یا متلک حاتمی کیا را در جای دیگری از صحبت های آن روزش می توان جست و جو کرد . حاتمی کیا وقتی در مورد سکانس هلی کوپتر حرف زد اشاره اش به توان ایرانی ها با نوازش برخی همکارانش همراه بود :

این سقوط را چمران هم در نوشته هایش دارد. روزی که شروع کردم، فکر می کردم که این سکانس یک طرف و همه فیلم یک طرف دیگر. فکر می کردم این صحنه قرار است که تاریخ سینمای ما باشد. این صحنه 25 روز از ما انرژی گرفت. می توانستم از یک اسکار گرفته خارجی برای این صحنه استفاده کنم، ولی فکر کردم با بچه های ایرانی کار را انجام دهم

حالا ببینید کدام کارگردان های سینمای ایران از اسکارگرفته های غیرایرانی برای گروه تولید فیلم هایشان استفاده کرده اند .

البته از حق نگذریم که حاتمی کیا در مراسم اختتامیه ی جشنواره ی استانی قم از رستاخیز دفاع کرد و خود را دوست و برادر احمدرضا درویش نامید .

ما دلسوز هستیم که این حرفها را می زنیم. خطاب به دولت روحانی میگویم؛ به ما یک چیزی می گوئید، بعد ما پای کار می آئیم و بعد میبینم که ما را کتمان میکنید. پس ما چون اهل سیاست نیستیم حیرت میکنیم. از ما نخواهید که سیاست داشته باشیم و پنهان کاری کنیم. این مال ما نیست بلکه متعلق به سیاستمداران است.یک حرف هایی است که آقای ظریف در جلسات خود در ژنو می‌زند و ممکن است حرفهای درشتی هم بینشان رد و بدل شود ولی با لبخند بیرون می آیند. ما از این لبخندها اصلا بلد نیستیم. این لبخندها را هم یادمان نداده اند

دومین چالش حاتمی کیا با مدیران جشنواره پس از اکران فیلم شیار 143 ، در کاخ جشنواره صورت گرفت . به بیان و لحن حاتمی کیا  فیلم نرگس آبیار یک اتفاق در سینمای ایران بوده و تعجبش از این است  که چرا در گزینش ابتدایی هیئت انتخاب  نامی از شیار 143 نبوده است و بعد تر با ملاحظاتی که امروز لابی نام گرفته این فیلم به بخش مسابقه راه داده شده است.

با این حال هیچ کدام از اظهارنظرهای حاتمی کیا در ایام جشنواره به پای مصاحبه ها یا سخنرانی هایش در این چند روزاخیر نمی رسد.

عصبانیت حاتمی کیا و انتقادهایش طوری است که هر گروه و جناحی برای دفاع یا تهاجم اسباب کامل را می تواند داشته باشد.

اگر نگاهی به سایت ها یا خبرگزاری ها داشته باشیم نقل گفته های  حاتمی کیا جالب خواهد بود .رسانه های اصول گرا بخش انتقادهای حاتمی کیا به دولت فعلی را پوشش داده اند و رسانه های اصلاح طلب نیز دیدگاه سیاسی حاتمی کیا را برجسته کرده اند .

با وجود این که حرف های حاتمی کیا باعث رنجش هر دو گروه می تواند باشد و در میان هم قطاران سینمایی هم این قضیه مستثنی نیست ، باز استفاده هم اندیشانه و هم گرایانه از حاتمی کیا نشانه مقبولیت او در میان هر دو جناح اصلی سیاسی کشور است . وگرنه که اگر قصد تخریب حاتمی کیا وجود داشت ، اصلاح طلبان حرف های اصول گرایان را درج می کردند و اصول گرایان هم بالعکس.

ابراهیم حاتمی کیا همیشه به سیاسی کردن فضای سینما انتقاد می کند. اما حرف های این چند روز اخیرش به یک فضای ادبیات سیاسی شبیه تر است تا یک اعلان نظر مکتبی یا تحلیلی سینمایی و یا حتی مدیریتی.

حاتمی کیا در یکی از آخرین اظهارنظرهایش دیدگاه منتقدانه به فضای کنونی فرهنگ را این طور بیان می کند:

ما دلسوز هستیم که این حرفها را می زنیم. خطاب به دولت روحانی میگویم؛ به ما یک چیزی می گوئید، بعد ما پای کار می آئیم و بعد میبینم که ما را کتمان میکنید. پس ما چون اهل سیاست نیستیم حیرت میکنیم. از ما نخواهید که سیاست داشته باشیم و پنهان کاری کنیم. این مال ما نیست بلکه متعلق به سیاستمداران است.یک حرف هایی است که آقای ظریف در جلسات خود در ژنو می‌زند و ممکن است حرفهای درشتی هم بینشان رد و بدل شود ولی با لبخند بیرون می آیند. ما از این لبخندها اصلا بلد نیستیم. این لبخندها را هم یادمان نداده اند.

و در جای دیگر می گوید: عجیب است که فیلم «چ» که فیلمنامه آن به پیش از دوران آقای روحانی برمی‌گردد به شدت با احوالات الان یکی است! به همین دلیل از این منظر می‌گویم که وای به حال دوستان جشنواره‌ی فجر که پیچ و مهره‌های فنی فیلم‌ها را می‌بینند نه مضمون آن‌ها.

وقتی این حرف ها را در کنار دیدگاه سیاسی حاتمی کیا قرار می دهیم این گمانه زنی به تقریب نزدیک می شود که اصلا حرف حاتمی کیا چیز دیگری است :

بنده به میرحسین موسوی رأی دادم ولی هیچگاه تبلیغ او را نکردم. من جریان فرهنگ را فارغ از سیاست می دانم و این درحالی بود که هیچ ارتباطی با موسوی نداشتم و علاقه ای هم نداشتم که درباره او فیلم تبلیغاتی بسازم. من فقط به او رأی دادم همین. در مورد شخص آقای روحانی نیز وضع به همین صورت است. به او رأی دادم اما هیچ کدام موجب نمیشود که به شخص او نگویم اتفاقاتی که در فرهنگ رخ می دهد مرا می ترساند. در زمانی که تعدادی از بچه های مستندساز دستگیر شدند صحبتی کردم و گفتم که آنان را اذیت نکنید. آنها جوان هستند و به هرحال ممکن است اشتباه کرده باشند. ولی همین جمله در رسانه ها بلد شد. امثال بنده را فارغ از بحثهای سیاسی بپذیرید.

شاید این حرف ها را که کنار هم بگذاریم دلیل عصبانیت حاتمی کیا مشخص شود .شاید حاتمی کیا از این که منتقد دولت روحانی قلمداد شود عصبانی است . شاید از منصوبین در سازمان سینمایی دل خوشی ندارد و شاید خودش هم میان دوست و دشمن و خیر شر گیر کرده باشد و همین درگیری شخصی عصبانی ترش می کند .

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان


مطالب مرتبط:

نامه ابوالفضل جلیلی به حاتمی کیا