خصوصیات علم انبیاء
هدف خداوند از خلقت، کمال انسان است و تمام آنچه برای رسیدن به این هدف لازم است مهیا نموده است، از جمله ارسال رسل و انزال کتب. مسلما این رسولان برای محقق کردن این هدف باید علم لازم را در اختیار داشته باشند. بعضی از ویژگی های علم پیامبران که در آیات قرآن آمده است عبارتست از: 1- علم آنها لدنی (از جانب خدا) است و به معلم نیاز ندارند. 2- در گرفتن و دریافت دستورات الهی و رساندن آن به مردم، عصمت دارند.3-وسعت و احاطه علم آنان به عالم غیب و شهود و فراتر از مکان و زمان خاصی است. 4- احاطه به ملاکات احکام دارند. 5- احاطه به زبان دیگر موجودات و بطور کلی آگاهی به حقایق آفرینش دارند.
علم انبیاء
هدف از بعثت پیامبران تعلیم و تربیت و اجرای عدل و قسط در جامعه و هدایت مردم به توحید و یکتا پرستی و در نهایت کمال و سعادت انسان است . برای رسیدن این هدف باید همه اسباب و وسائل ارشاد و هدایت در اختیار آنان باشد که از جمله آن نیاز پیامبران به علم کافی و لازم برای این کار عظیم است. با مراجعه به آیات قرآن این مطلب روشن می شود که خدا علم لازم و کافی را جهت تحقق اهداف والای بعثت به آنها داده است. به عبارت دیگر امکان ندارد اینان نسبت به حکم و یا حق و یا وظیفه ای نا آگاه باشند اگر جه برای گرفتن جواب منتظر وحی می مانند ولی بعد از آمدن وحی مجهولی در آن مورد برای آنها نمی ماند (سبحانی جعفر منشور جاوید ، ج3، ص230)، شاهد مدعا اینکه درباره حضرت داوود (علیه السلام) می فرماید: خداوند حکومت و حکمت به او داد واز آنچه می خواست به او آموخت (بقره،251( و یا در مورد حضرت یوسف (علیه السلام) آمده به او حکمرانی و دانش بخشیدیم. (یوسف،22)
درباره نحوه علم و کیفیت یادگیری آنها باید گفت آیات قرآن و روایات دلالت بر این دارند کهعلم الهی پیامبران علم لدنی است. به این معنی که آنان نیاز به تعلیم و یاد گیری از استاد ندارند.
علم حصولی علمی است که افراد از نزد کسی که مطلبی را می داند چیزی را فرا می گیرند ولی در علم لدنی یادگیری از بشر نیست لذا علم لدنی در ردیف علوم دیگر نیست که موضوع و محمولی داشته باشد بلکه حقایق و معارف از نزد الله به آنان می رسد.
(جوادی آملی ،تفسیر موضوعی قرآن ،ج8، ص141و تفسیر نور محسن قرائتی ، ج8، ص394)
ویژ گی های دیگر از علم پیامبر:
الف. عصمت علمی:
همانطور که از نظر عقل و نقل پیامبران الهی باید در مرحله عمل از هرگونه خطا و اشتباه و گناه و معصیتی مصون باشند؛ زیرا آنان مربی جامعه انسانی هستند در علم هم باید عصمت داشته باشند و هیچ گونه خطا و اشتباهی نداشته باشند. لذا پیامبران آنچه را که مربوط به هدایت انسان ها می باشد به طور کامل از خدا دریافت کرده و خوب می فهمند و آنچه را فهمیدند خوب حفظ و بیان می کنند چرا که اگر کوچک ترین احتمال خطا و نسیانی در علم آنها رخ داده شود پیروی از آنها برای رسیدن قطعی به سعادت امکان ندارد. (تفسیر موضوعی قرآن، جوادی آملی، ج9 ، ص 17(
ب. اختصاص بعضی از علوم به آنان:
بعضی از علوم الهی پیامبران (علم نبوتی که خدا به آنها داده) مختص به خود آنان است و قابل تعلیم و انتقال به دیگر افراد نیست؛ زیرا موهبتی الهی است به افراد خاص ، به کیفیت خاص که هدف خاصی را دنبال می کنند. گر چه بسیاری از علوم و دستوراتی که از طرف خدا برای سعادت مردم دریافت کرده اند قابل انتقال به مردم است ولی آن ملکه نبوت و شهود الهی پیامبر قابل تعلیم نیست. (تفسیر موضوعی قرآن ، جوادی آملی ج9 ، ص179(
ج. احاطه علمی:
علم پیامبران بسیار وسیع و گسترده است و آنان به اذن پروردگار علاوه بر احاطه بر عالم شهود بر عالم غیب نیز احاطه دارند.
علم خداوند به غیب عالم، علمى ذاتى و ازلى ونا محدود است، اما علم پیامبران به غیب (آنچه بوده و هست و خواهد بود) منوط به اذن و اراده الهی و محدود به آن مقدارى است که خداوند ایشان را بر آن مطلع مىگرداند نه بیشتر. از طرف دیگر، این علم غیبى بدین معنا نیست که هیچ امرى بر آنها پوشیده نباشد.
لذا می توان گفت علم غیب آنان منوط به اذن و اراده خدای متعال است و در مواردی که اراده خداوند به آگاهی آنان تعلق بگیرد هم آینده را می بینند و هم گذشته در نزد آنها حاضر است؛ زیرا آنان انسان کامل هستند و به ام الکتاب می رسند، از عالم طبیعت بالا می روند و زمان زیر پای آنهاست. (تفسیر موضوعی قرآن، جوادی آملی ج9، ص236(
د. نحوه انتقال علم الهی به پیامبران:
نحوه انتقال علم الهی به پیامبران از یکی از صورت های زیر واقع می شود:
أ: بدون واسطه و به طور مستقیم کلام الهى به قلب یا سمع، پیامبر مىرسد.
ب: ملکى به صورت واقعىاش رۆیت شده و او وحى را به پیامبر ابلاغ مىکند.
ج: پیامبر تنها صداى ملک را مىشوند و پیام را دریافت مىکند، اما او را نمىبیند.
د: مَلَک به صورت انسانى متمثل شده و پیام الهی را به مخاطبش مىرساند.
نکته ای که در مورد وحی باید به آن توجه کرد این است که تنزّل حقایق از عالم ربوبى مستقیما به قلب پیامبر صورت می گیرد بدین معنى که در تلقى وحى، حواس ظاهره هیچگونه دخالتى ندارند، مثلا وحى از طریق گوش شنیده نمىشود و همچنین واسطه مادى براى رسیدن وحى در کار نیست تا اینکه مثلا با ایجاد صدا حقایقى به پیغمبر وحى شود . در تمام موارد پروردگار حقایق را از طریق قلب و روح قدسى به آنان می فهماند و با ارتباط به یک چنین وسیله غیبى است که علم پیامبران اکتسابى تلقى نمی شود بلکه موهوبى است و لذا انبیاء از فراموشى و خطا و اشتباه منزه هستند.
دیدگاه علمای اهل سنت در مورد علم انبیا چیست؟
اما در مورد دیدگاه اهل سنت، آنچه به اجمال میتوان گفت این است که از نظر اهل سنت منبع اصلی علم انبیا خبرهایی است که از خداوند دریافت میکنند که این اخبار یا از طریق وحی(انزال کتاب) در اختیار آنان قرار میگیرد یا از راه الهامات(غیر وحی) در بیداری یا الهامات در عالم خواب و رۆیا. ) سعد الدین تفتازانى، شرح المقاصد، ج 5، ص 6)
اما در مورد قلمرو علم انبیای الهی از دیدگاه اهل سنت چند مورد را به عنوان قلمرو علم انبیا میتوان بیان کرد که از نظر اهل سنت انبیا باید در این موارد آگاهی و علم داشته باشند:
1. در مورد احکامی که عقل به تنهایی توان درک آنها را ندارد؛ مانند معاد جسمانی و غیره
2. در مورد زیبایی و زشتی (حسن و قبح) اعمال.
3. در باره منافع و ضرر غذاها و داروها.
4. در مورد راه و روش تعلیم و تربیت درست انسانها.
5. درباره عالم آخرت و چگونگی ثواب و عقاب در آنجا و...
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منابع:
سایت اسلام کوئیست
سعد الدین تفتازانى، شرح المقاصد، ج 5
تفسیر موضوعی قرآن، جوادی آملی ج9
تفسیر نور ج 8