تبیان، دستیار زندگی
فیلم آلمانی دیوار که محصول 2012 است و فزون تر از یک سال و نیم بعد از زمان اکران عمومی اش در جشنواره امسال فیلم فجر در تهران به نمایش در می آید، به کارگردانی جولی ین رومن پولسلر و موقعیتی تازه برای هنرنمایی مارتینا گدک هنرپیشه نقش اصلی خود است که پیشتر در
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک مامن مناسب یا زندان؟

درباره فیلم آلمانی «دیوار»، به بهانه اکران آن در جشنواره فجر1392


فیلم آلمانی دیوار که محصول 2012 است و فزون تر از یک سال و نیم بعد از زمان اکران عمومی اش در جشنواره امسال فیلم فجر در تهران به نمایش در می آید، به کارگردانی جولی ین رومن پولسلر و موقعیتی تازه برای هنرنمایی مارتینا گدک هنرپیشه نقش اصلی خود است که پیشتر در فیلم «زندگی دیگران» هم مشاهده شده و قدرت نمایی کرده بود.

یک مامن مناسب یا زندان؟

این فیلم درباره دشواری های زندگی در شرایطی غیر عادی و سخت و پیدا کردن راههای بقا در حالت  غیر متعارف و توانایی انسان ها در تقابل هایشان با چنین شرایطی است و مشابه آن را در گذشته در زمان هایی دیده ایم که مثلاً فردی در یک جزیره کوچک به تنهایی رها شده و مجبور بوده وسایل و امکانات زندگی اش را راساً و شخصاً جور کند.

آنها می روند و دیگر نمی آیند

کاراکتر مارتینا گدک در این فیلم نه در یک جزیره بلکه هنگام عبور از گردنه های آلپ در اروپا در دام می افتد و تنها می ماند. دو کوهنورد همراه وی روزی به طور موقتی از او جدا می شوند و می گویند به سرعت نزد وی باز خواهند گشت اما خبری از آنها نمی شود و دیگر برنمی گردند و او در ارتفاعات تنها می ماند و فقط سگ باهوش و درس آموخته ای که نامش لانکر است و همراه با گروه بوده، برای کاراکتر اول قصه می ماند.این زن به جستجوی دوستان گمشده اش می رود اما وقتی به محوطه ای در کنار دریاچه مستقر در کنار وسایل و کمپ آنها می رسد، سد بلندی را روبروی خود می بیند که به موازات عنوان فیلم دیواری مرتفع و غیر قابل عبور نشان می دهد و نه او از عهده اش بر می آید و نه لاکز.

وفاداری به اصل

The wall از روی یک رمان عرضه شده در سال 1963 اقتباس شده و به اصل قصه وفادار می ماند و تعدیل های چندانی را در آن صورت نمی دهد. قصه به ما توضیحاتی علمی و عقلایی درباره برخی فرآیندهای غیر طبیعی در جریان ماجرا ارائه نمی دهد و فیلم حاصله نیز به تاسی از داستان دست به این کار نمی زند و تلاشی هم از سوی جولی ین رومن پولسلر در مقام کارگردان برای تغییر بافت قصه و پایه های آن صورت نمی پذیرد و ما شاهد یک قصه گویی صرف و شرح ماوقع هستیم وقتی با دوربین پولسلر و همکارانش با این جرم بزرگ و دیواری که حائل حرکت کاراکتر اول قصه و سگ در اختیار وی است مواجه می شویم، هیچ خیزشی در آن قابل رویت نیست و همه چیز و حتی اطراف دیوار یخی، متوقف شده در زمان بنظر می رسد، بدون این که امکان و فرصتی برای تجدید قوا و عبور از این سد باشد.

سوال و انتخاب

اینجاست که همگان شامل بینندگان باور می کنند این دیوار جزیی ثابت از محیط و حجم داستان است و قابل حذف نیست و آن را باید تا پایان داستان تحمل کرد. قهرمان زن قصه در یک تضاد گرفتار آمده که تماشاگران فیلم نیز در آن با وی همراهند او به خاطر وجود این حائل در اسارت مامنی است که به جای ایمن بودن برای او بیشتر محدود کننده وی است و هم جای امنی است و هم یک زندان و این سوال و انتخابی است که کاراکتر گدک و بینندگان باید از خود بکنند.

این فیلم درباره دشواری های زندگی در شرایطی غیر عادی و سخت و پیدا کردن راههای بقا در حالت  غیر متعارف و توانایی انسان ها در تقابل هایشان با چنین شرایطی است و مشابه آن را در گذشته در زمان هایی دیده ایم که مثلاً فردی در یک جزیره کوچک به تنهایی رها شده و مجبور بوده وسایل و امکانات زندگی اش را راساً و شخصاً جور کند.

گروهی کوچک از حیوانات

این زن به آرامی در می یابد که از آن پس نه فقط لاکز بلکه یک گروه کوچک از حیوانات شامل دو گربه و دو گاو همراهان وی در این زندگی محدود و اسارت مانند هستند و فضایی برای حرکت آنها وجود ندارد و باید فعلاً کنار هم سر کنند و به امید آینده بمانند.

این فضای محدود و تیره(به رغم روشنایی محیط و سفیدی برف) دیدی توام با بدبینی و انفعال را به این قصه می بخشد و بینندگان تمثیل گرا را به یاد یک کار سال 1962 لوییس بونوئل افسانه ای و اسپانیایی به نام «فرشته رو به زوال» می اندازد. در آن فیلم عده ای به میهمانی می روند اما راهی برای خروج از آن نمی یابند و همان جا گرفتار می مانند ولی فرقی که «دیوار» با آن فیلم دارد فضای عظیم تری است که از تنهایی و بی پناهی بدست می دهد و اضافه بر آن صدای یک قصه گو ، موسیقی کلاسیک باخ و محیطی که نمی توان آن را محلی از امید و حرکت نامید، دشواری ها و خطرات بالقوه را بسیار بیشتر از فیلم بونوئل می سازند.

یک مامن مناسب یا زندان؟

سلاح های موثرتر

البته لحظات سکوت هم در فیلم زیاد است و در این دقایق قصه بهتر و دغدغه سازتر به نظر می رسد و سلاح های فیلمسازان موثرتر جلوه می کند. کاراکتر گدک که دیگر انسانی را دوروبر خود نمی بیند، با لاکز یک ریتم دو نفره موفق و جستجوگر را می سازد و موفقیت پولسلر به عنوان کارگردان همسو کردن بینندگان با این تیم و همذات پنداری آنها با موجودات تنهای قصه است و می خواهند ببینند چنگ زدن گدک و لاکز به باقی مانده های یک زندگی یخ زده، کی آنها را به گرمای گذشته باز می گرداند. سرما و گرمایی که تضادشان توسط 6 فیلمبردار به نحو احسن به تصویر کشیده شده و از نقاط قوت اصلی این فیلم است.

مشخصات فیلم

عنوان: دیوار / کشور و سال تولید: آلمان 2012 / محصول: کمپانی کوپ 99 / سناریست:جولی ین رومن پولسلربراساس رمانی از مارلین هوس هافر  / کارگردان:جولی ین رومن پولسلر / تهیه کنندگان: راینر کولمل، آنتونین اسووبودا و مارتین گش لاکت / مسوولان فیلمبرداری: جی.آر.پی التمن، کریستین برگر، مارکوس فران هولز، مارتین گش لاکت، برنارد کیلر و هلموت پیرنات / تدوینگران: بتینا مارزا کارینی و ناتالی شواگر / طول مدت:108 دقیقه / بازیگران اصلی: مارتینا گدک، کارل هاینز هاکل و اولریکه بیمپولد .

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : روزنامه بانی فیلم / وصال روحانی

مطالب مرتبط:

از شکار جنگی ...    

فرار به سمت آینده ای نامعلوم 

بازگشت فرانکی با یک پوند گوشت !