شکستن چشم!
حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: استفاده و غنیمت نمیبرد كسی به مانند آنچه از چشم پوشیدن استفاده میكند، زیرا كه چشم از محرمات پوشیده نمیشود مگر آنكه جلوه عظمت و جلال پروردگار متعال در قلب مشاهده شود. از حضرت امیر المۆمنین (علیه السلام) پرسیدند: به چه وسیله استمداد میشود برای موفق شدن به پوشیدن چشم؟ فرمود: به وسیله خضوع و اطمینان پیدا كردن در تحت سلطنت و حكومت كسی كه آگاه است بر باطن تو. [1]
این حدیث برای كنترل چشم است در برابر نبایدهای نگاه كه چه كنیم به حرام نگاه نكنیم.
هدف غض بصر است، یعنی شكستن نگاه! نه غنض بصر یعنی بستن چشم.
باید چشم را بخاطر خدا شكست، ما اگر چشمهای خود را از حرام بشكنیم خدا عجائب را به ما نشان میدهد.
قال النّبی صلّی اللَّه علیه و آله: غضّوا أبصاركم تروا العجائب؛ بپوشید چشمهای خود را از محرّمات، تا ببینید عجایب. [2]
چرا كه به قدر بستن چشم ظاهر از محرّمات، میگشاید چشمه نور و معرفت در دل، و نور دیده و باطن زیاد میشود، و علوم حقّه و معارف یقینیه در نفس، حاصل میشود.
خدا هم امر به غض بصر میكند
قُلْ لِلْمُۆْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ؛ خداوند عالم به حبیب خود میفرماید كه: بگو به مۆمنین كه بپوشید چشمهای خود را، و حفظ كنید. فرجهای خود را از حرام.[3]
و قال عیسی بن مریم علیه السّلام للحواریین: ایاكم و النّظر إلی المحذورات، فانّها بذر الشّهوه و نبات القسوه؛ بپرهیزید از نظر كردن به زنان نامحرم، كه زنان، تخم شهوت هستند و مورث قساوت و منتج كدورت دل هستند. [4]
یه تعبیر تاثیر گذاری در مورد نگاه حرام نداشتن، حضرت یحیی دارند که ایشان میفرماید:
قال یحیی بن زكریا علیهماالسّلام: الموت احبّ إلی من نظره بغیر واجب؛ مردن دوستتر است به نزد من از نگاه كردنی كه واجب نباشد! [5]
واجب نباشد یعنی: مباح نباشد و واجب در برابر حرمت است، و ممكن است كه مراد، واجب حقیقی باشد، یعنی: تا دیدن چیزی بر من واجب نشود، نگاه به او نمیكنم، به واسطه خوف افتادن نظر به حرام.
قرآن هم به زنان و هم به مردان امر به غض بصر میكند:
سوره مباركه نور در دو آیه به حكم این مسئله پرداخته است. در آیه نخست، خطاب به مۆمنان و در آیه دوم خطاب به زنان میفرماید:
«قُلْ لِلْمُۆْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یصْنَعُونَ وَ قُلْ لِلْمُۆْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها ...»؛ به مۆمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و دامان خود را حفظ كنند، این برای آنها پاكیزهتر است از آن چه انجام میدهید و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ كنند و زینت خود را جز در آن مقداری كه ظاهر است آشكار نكنند. [6]
در شأن نزول آیه، كلینی به سند خود از امام محمد باقر علیه السلام روایت كرده كه جوانی از انصار در یكی از كوچههای مدینه، با یک زن رو به رو شده و این هنگامی بود كه پوشش زنان تا پشت گوششان بود؛ بدین معنا كه مقنعه خود را طوری میبستند كه اضافه بر گردن، دو گوش آنها نیز پیدا بود. آن جوان پیوسته به او نگاه میكرد تا بر او گذشت و داخل كوچه دیگری رفت. ولی او همچنان از پشت سر به او نگاه میكرد و به راه خود ادامه میداد. ناگاه صورتش به استخوان یا شیشهای كه از دیوار بیرون آمده بود، خورد و صورتش را زخمی و خون آلود نمود.
جوان به خود آمد و دید خون بر سینه و پیراهنش سرازیر است. با خود گفت: سوگند به خدا كه نزد رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ خواهم رفت و از ماجرا آگاهش خواهم ساخت.
پس نزد رسول خدا رفت. همین كه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ او را دید، پرسید: چرا چنین شده است؟
در همان حال جبرئیل بر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرود آمد و این آیه را بر آن حضرت قرائت كرد... [7]
پی نوشت ها:
[1] مصباح الشریعه ص 9
[2] همان
[3] سوره نور آیه 30
[4] مصباح الشریعه ص 10
[5] همان
[6] سوره نور، آیه 30 و 31
[7] كافی، ج 5، ص 521
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع: سایت رهروان ولایت