تبیان، دستیار زندگی
در دعا و مناجات چنان از اعماق وجود خود زمزمه می كرد كه ذرات وجود با او همنوا می شدند. او نیایشگری زاهد و نمونه بود، لكن نه اینكه دست از همه چیز بشوید و تارك دنیا گردد، بلكه در مقامی بود كه به جهت پیوند با خدا، جهان را در تصرف خود داشت. روزها در پی تلاش و
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مهناز وکیلی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سر بر آستانه جانان

امام سجاد

همه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم ‏السلام در عبادت بی ‏نظیر هستند، این مردان و زنان خدایی، وقتی به عبادت حق تعالی می ایستادند از عالم مادی جدا شده، به عالم بالا صعود می كردند به طوری كه گویی، روح از بدنشان خارج گشته است. حضرت امام علی بن الحسین علیهما‏السلام نیز همین طور بود، او را «زین ‏العابدین» و مایه‏ زینت و افتخار همه بندگان پاك و شایسته‏ خدا دانسته ‏اند. او از محراب عبادت خود، كانونی از حماسه و حرارت می ساخت كه از یك سو، دل او و علاقمندان به پیوند با خدا را گرمی و نشاط می بخشید و از سوی دیگر، لهیب آن ریشه و دودمان ستمكاران را می سوخت.

ذوب در عبادت

او خدای را خالصانه عبادت می كرد، آنچنان كه گویی در عظمت معبود خویش و در جلال و جمال او ذوب شده است. از او پرسیدند: «این ذوب شدن تا كی و تا چند ادامه دارد؟» فرمود: «راهی است كه می پیمایم و برآنم كه محبت محبوب خود را جلب كنم تا آن گاه كه از من راضی و خشنود گردد.»

هنگام عبادت، وضعی عجیب داشت؛ گویی از همگان گسسته و تنها به خدا پیوسته بود. خوف خدا، سراسر وجودش را فرا می‏گرفت. در حین وضو، رنگ چهره ‏اش زرد می شد و در برابر این سوال كه چه چیز سبب تغییر احوال شما گردیده، می فرمود: «آیا می دانید برای قیام در پیشگاه چه فرد با عظمتی آماده می شوم؟»

او تنها به خدا توجه می كرد. نقل است روزی به نماز ایستاده بود كه فرزندش در چاه سقوط می كند و اهل خانه از این حادثه به درد می آیند و شیون سر می دهند، لكن امام كه در آن حال از همه كس و همه چیز بریده بود، از حادثه اطلاع نمی یابد. در حین نماز بر خود می لرزید و می‏ فرمود: «نماز هیچ بنده‏ ای قبول نگردد، مگر آن‏گاه كه با تمام وجود بدان روی آورد».

او عبادت را دوست می داشت. در دل شب از جا بر می ‏خاست و به نماز و دعا می ایستاد. به فرموده امام باقر علیه ‏السلام، گاهی در شبانه ‏روز، هزار ركعت نماز می خواند. در نماز از كثرت خشیت خداوند، حالت غشوه به او دست می داد. امام باقر علیه ‏السلام در مورد عبادت پدرش فرموده است: «او در عبادت، حال بنده ‏ای ذلیل را داشت كه در پیشگاه سلطانی با عظمت از خوف می لرزد و چنان نماز می گذارد كه گویی، آخرین نماز خود را به جا می آورد.»

سجده گاه عشق

پیشانی او از كثرت سجده پینه بسته بود. سجده ‏هایش در نماز طولانی بود و به همین دلیل، او را «سیدالساجدین» لقب دادند. سر از سجده بر نمی داشت تا اینكه قطرات عرق بر پیكر مقدسش می نشست. پیشانی بر تربت حسین علیه ‏السلام می گذاشت و بر این باور بود كه خداوند به سبب شهادت امام حسین علیه ‏السلام، خاك كربلا را بر دیگر خاك‏ها برتری داده است.

او لحنی خوش داشت و قرآن را با صوتی حزین و با نوایی تاثرانگیز می خواند، آنچنان كه آوای او دل‏ها را تحت تاثیر قرار می داد و در روح و جان آدمی نفوذ می كرد. چه بسیار عابرانی كه از شنیدن آوای قرآنش توان حركت را از دست می دادند

گاه در سجده می گفت: «خداوندا! بنده‏ كوچكت به آستان تو آمده است، بیچاره و مستمند تو به سوی تو روی آورده است، نیازمند تو به سوی تو آمده، گدای درخواست كننده ‏ات به بارگاه غنای تو آمده است.»

رمز و راز با دوست

در دعا و مناجات چنان از اعماق وجود خود زمزمه می كرد كه ذرات وجود با او همنوا می شدند. او نیایشگری زاهد و نمونه بود، لكن نه اینكه دست از همه چیز بشوید و تارك دنیا گردد، بلكه در مقامی بود كه به جهت پیوند با خدا، جهان را در تصرف خود داشت. روزها در پی تلاش و معاش و رفع حوایج مردم بود و شب‏ها در حال عبادت. در مناجات و نیایش، كمال خاكساری و ذلت را از خود نشان می داد . دعاها و زمزمه‏ها و رمز و راز گویی‏ های امام سجاد علیه ‏السلام به آن جهت بود كه او خدا را مولای مطلق و خود را در برابر او عبد مطلق می دانست.

او لحنی خوش داشت و قرآن را با صوتی حزین و با نوایی تاثرانگیز می خواند، آنچنان كه آوای او دل‏ها را تحت تاثیر قرار می داد و در روح و جان آدمی نفوذ می كرد. چه بسیار عابرانی كه از شنیدن آوای قرآنش توان حركت را از دست می دادند.

بر درگاه جانان

در حج و طواف، حال و هوایی دیگر داشت. هنگام پوشیدن لباس احرام، از جلال و عظمت خدا یاد می كرد و بر خود می لرزید و با صدای لرزان و چهره‏ای زرد می گفت: لبیك اللهم لبیك!

یكبار از شدت خشیت و خوف نتوانست لبیك بگوید. از او سوال كردند چرا لبیك نمی گویی؟ فرمود: «ترسیدم پاسخ دهند لالبیك.» این را گفت و از شتر افتاد و بیهوش شد.

امام سجاد

گاه كه اطراف خانه خدا خلوت بود، مشغول مناجات می شد. در این هنگام، دیده بر آسمان دوخته و می فرمود: «خداوندا! ستارگان آسمانت پنهان شدند، دیدگان مردم به خواب فرورفته و درهای رحمت تو به روی گدایان گشوده شده، به سوی تو آمدم تا مرا بیامرزی و مرا مورد عنایت خود قرار دهی! ای كسی كه دعای درماندگان را در تاریكی پاسخ می گویی! ای آن كه بدبختی‏ها و گرفتاری‏ها و درماندگی ها را درمان می كنی! به حق خانه و حرم مقدست و به حق آبروی جدم محمد صلی الله علیه و آله، به درخواست من عنایتی فرمای! خداوندا! اگر عفو تو متوجه گنهكاران و اسرافكاران نشود، چه كسی بر آنان جود و عنایت خواهد كرد؟»

شبیه ترین به مولای کائنات

روزی جابر بن انصاری چشمش در محراب به زین العابدین علیه ‏السلام افتاد كه عبادت پیكره‏اش را در هم شكسته علی بن الحسین علیه السلام به احترام جابر از جای حركت كرد مختصر احوالی از او پرسید و در پهلوی خود جایش داد. جابر عرض كرد یا بن رسول الله مگر نمی دانی خداوند بهشت را برای شما و دوستانتان خلق كرده جهنم را نیز برای دشمنانتان؟ پس این چه جدیت است كه خود را به زحمت انداخته‏ ای؟

امام فرمود: جابر مگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ندیده بودی با اینكه خداوند در قرآن نسبت به آن حضرت فرموده گناه گذشته و آینده ترا (از نظر مردم) آمرزیدم. پدرم فدای پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم باد آنقدر عبادت كرد تا پا و ساق های مباركش ورم نمود، عرض كردند شما با این مقام باز اینقدر عبادت می كنی فرمود:

«افلا اكون عبدا شكورا» ؛ آیا بنده‏ی شاكر خدا نباشم.

در دعا و مناجات چنان از اعماق وجود خود زمزمه می كرد كه ذرات وجود با او همنوا می شدند. او نیایشگری زاهد و نمونه بود، لكن نه اینكه دست از همه چیز بشوید و تارك دنیا گردد، بلكه در مقامی بود كه به جهت پیوند با خدا، جهان را در تصرف خود داشت. روزها در پی تلاش و معاش و رفع حوایج مردم بود و شب‏ها در حال عبادت

جابر فهمید گفتارش در آن بزرگوار موثر نیست عرض كرد پس جان خود را حفظ كن زیرا از خانواده‏ای هستی كه بلا و گرفتاری به واسطه‏ آنها دفع می شود و باران به بركت ایشان نازل می گردد. فرمود: جابر! «لا ازال علی منهاج ابوی متاسیا بهما صلوات الله علیهما حتی القاهما»؛ من از روش دو پدرم محمد و علی دست بردار نیستم و پیروی آنها را می كنم تا به دیدارشان نایل گردم.

از امام صادق علیه ‏السلام نقل شده كه ایشان در میان جمعی از دوستان پس از مقداری صحبت درباره عظمت امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه ‏السلام از نظر عبادت و روش زندگی فرمودند:

هیچیك از اولاد و خانواده ‏اش بیشتر از علی بن الحسین در لباس و فقه به او شبیه نیستند. روزی حضرت باقر فرمود: خدمت پدرم رسیدم مشاهده كردم به جایی از عبادت رسیده كه هیچكس نخواهد رسید. صورتش از شب زنده‏داری زرد و چشمها از شدت گریه مانند آتشی سرخ گردیده، پیشانی از سجده پینه بسته، قدمهای مباركش با ساق پا به واسطه سر پا ایستادن در نماز ورم كرده: فرمود من دیگر نتوانستم خودداری كنم از دیدن آن حال دلم سوخت و شروع به گریه نمودم در آن موقع پدرم به فكر فرو رفته بود. بعد از مختصر زمانی متوجه من شد و فرمود: پسر جان یكی از نوشته ‏های عبادت علی بن ابیطالب علیه ‏السلام را بیاور جزوه‏ای را تقدیم كردم. اندكی از آن خواند با خاطری افسرده نوشته را به زمین گذاشت و فرمود:

«من یقوی علی عباده علی بن ابیطالب علیه‏السلام» ؛ چه كس قدرت دارد مانند علی عبادت كند!

ابوالفضل صالح صدر            

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

سیره و زندگانی امام زین العابدین علیه السلام، لطیف و محمدرضا راشدی.

در مكتب پیشوای ساجدان امام علی بن ‌الحسین علیهما‌السلام؛ علی قائمی‌‌.

سیره عملی اهل بیت علیهم السلام، امام زین العابدین علیه السلام؛ سید كاظم ارفع.

مطالب مرتبط:

اسباب برکت در زندگی

پنج درس آموزنده و سعادت بخش

بزرگ مبلغ قیام عاشورا

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.