تبیان، دستیار زندگی
رسول خدا صلى الله علیه و آله در صحنه عاشورا حاضر بود و مشاهده مى ‏كرد سیلى از جمعیت بسیار انبوه در آن بیابان گرد هم آمده تا ثمره درخت رسالت و ریشه درخت امامت علیه السلام را از بیخ و بن درآوردند، و در آن بین ناله هاى دختران، و گریه ‏هاى جانكاه زنان ماتمزده
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مهناز وکیلی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

واقعه‌ای که عالَم را به لرزه درآورد

امام حسین

آه، آن شب چه شب سخت و ناگوارى بود كه بر دختران رسول خدا صلى الله علیه و آله گذشت. زنان و دختران متشخص و بزرگوارى كه در حرمت ملكوتى و عزت و مقام والایی كه پیوسته در خاندان و نیاكان آنان بود قرار داشتند و همیشه در اوج عظمت و احترام و در جلالت شأن و در فروغ نور نبوت و تابش اختران خلافت و روشنائى چراغ قداست به سر می بردند هم اكنون امشب در پرده سیاه و ظلمانى شب غربت بدون نور و چراغ، و بدون منزل و مأوا، با خیمه‏ هاى غارت شده و نیمه سوخته، و بزرگان و پیشوایان از دست داده، و پشت و پناه به خاك افكنده شده، در بیابان وحشت زده قرار گرفته‏اند كه نه پناهى دارند و نه پشتیبانى، هر آن احتمال دارد كه مورد حمله و یورش پست فطرتان سپاه كوفه قرار بگیرند، و نمی دانند در این صورت چه كسى از آنان دفاع خواهد كرد؟ و چه كسى جلو ظلم و تجاوز این اراذل را خواهد گرفت؟ و نمی دانند آیا كسى خواهد آمد سوز دل این داغدیده‏ها را تسكین و مصیبتشان را تسلیت بخشد؟

عزای ملائکه و رسول

در آن شب همراه با اهل حرم پیغمبر صلى الله علیه و آله، تمام عالم ملك و ملكوت، غرق در عزا و ماتم بودند، حوریان بهشت در غرفات جنت به شیون و گریه، و فرشتگان رحمت در آسمانها به ناله و فریاد، و دیو و پرى در جاى خود به ندبه و شیون پرداخته بودند، حتى وحوش بیابانها و ماهیان دریاها و پرندگان هوا، و خلاصه تمام مخلوقات خدامرئى و نامرئى، همه در عزا و ماتم بودند.

ام سلمه، پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله را در خواب دید كه پیغمبر صلى الله علیه و آله موهایش ژولیده و غبار خاك سر و صورتش را فراگرفته است، عرض كرد یا رسول الله چگونه است كه شما را با این حال مشاهده مى‏كنم؟

حضرت فرمود: قتل ولدى الحسین و ما زلت أحفر القبور له و یصاحبه ؛ فرزندم حسین را كشتند و تا هم اكنون براى او و اصحابش قبر تهیه مى ‏كردم.

با بى قرارى از خواب بیدارم شدم بى درنگ شدم بى درنگ به شیشه ‏اى كه خاك كربلا در آن بود نگریستم دیدم خون تازه از آن می جوشد. این همان شیشه ‏اى بود كه پیغمبر صلى الله علیه و آله به وى داد و تأكید كرد در حفظ آن كوشا باشد. ام سلمه در آن شب پیوسته صداهایى از عالم غیب مى ‏شنید كه از شهادت امام حسین علیه السلام خبر مى ‏دادند ولى احدى از آنها را نمی دید. (1)

آرى رسول خدا صلى الله علیه و آله در صحنه عاشورا حاضر بود و مشاهده مى ‏كرد سیلى از جمعیت بسیار انبوه در آن بیابان گرد هم آمده تا ثمره درخت رسالت و ریشه درخت امامت علیه السلام را از بیخ و بن درآوردند، و در آن بین ناله هاى دختران، و گریه ‏هاى جانكاه زنان ماتمزده را كه شوهران و دیكر كسان خود را از دست داده بودند، مى ‏شنید، و شور و غوغاى كودكان را كه از شدت تشنگى صدایشان به آسمانها مى‏ رفت می دید و مى‏ شنید، و لشكریان كوفه نیز صداى رعب آورى را شنیدند كه مى ‏گفت:

رسول خدا صلى الله علیه و آله در صحنه عاشورا حاضر بود و مشاهده مى ‏كرد سیلى از جمعیت بسیار انبوه در آن بیابان گرد هم آمده تا ثمره درخت رسالت و ریشه درخت امامت علیه السلام را از بیخ و بن درآوردند

واى بر شما اهل كوفه! من هم اكنون رسول الله را مى ‏بینم كه در حالت اضطراب و سراسیمه محاسن شریف خود را از دست گرفته، گاهى به جمع شما مى ‏نگرد و گاهى به آسمان خیره مى‏ شود.

آرى لشكر كوفه این صداى غیبى را شنیدید ولى هوى و هوس و گمراهى عظیمى كه تا اعماق نفوس این مردم ریشه دوانیده و تا گلو در لجن غرقشان كرده بود نگذاشت حقیقت را بفهمند و لذا گفتند: وحشت نكنید و نترسید این دیوانه ‏اى است كه چنین صدائى سر مى‏دهد. ولى امام صادق علیه السلام مى ‏فرمود: گوینده آن صدا جبرئیل بود.(2)

همچنین امام صادق علیه السلام فرمود:

چون حسین بن على علیه السلام با شمشیر كشته شد و خواستند سر از پیكرش جدا كنند، از عرش الهى ندایى رسید: اى امت سرگردان و ستمكار پس از پیامبرش! خداوند براى نماز عید قربان و فطر موفقتان ندارد! سپس امام صادق علیه السلام فرمود: به خدا آنان موفق نشدند و نخواهند شد تا آنكه خونخواه حسین علیه السلام قیام كند.(3)

عاشورا

دگرگونی عالم ممکنات

در هنگام شهادت امام حسین علیه السلام، غبارى تیره و سیاه همراه بادى سرخ به آسمان بلند شد كه چیزى دیده نمى شد. حتى مردم پنداشته بودند بر آنان عذاب نازل شده است. در آن هنگام دنیا سه روز تاریك شد (4) و در تاریكى بسیار بزرگ و سختى باقى ماند(5) به قسمى كه مردم مى پنداشتند رستاخیز بپا شده است‏(6) آنچنان تاریك شد كه ستارگان را در روز مى‏ دیدند(7) و اوضاع احوال كواكب طورى شده بود كه به یكدیگر تصادم مى ‏كردند و نور خورشید دیده نمی شد(8) وضع دنیا به همین منوال سه روز ادامه داشت.(9)

اوضاع و احوال همه موجودات دگرگون شد، و تمام جهان هستى از حركت باز ایستاد، و همه وحوش بیابانها در غمش گریستند و اشكشان سیل آسا بر صفحه گونه هایشان سرازیر شد...!

امیرالمۆمنین علیه السلام فرمود: پدر و مادرم فداى حسین باد! كه در نزدیكیهاى شهر كوفه كشته خواهد شد، و گوئى از هم اكنون مى‏بینم وحوش بیابانها را كه گردن به سوى قبرش مى‏كشند و شب با صبح بر او مى‏گریند(10) و آسمان در قتلش خون مى‏بارد.(11)

آنگاه كه سر مقدس ابى عبدالله علیه السلام را وارد قصر دارالاماره عبیدالله بن زیاد كردند خون از در و دیوار مى‏ریخت‏ و از یكى از دیوارها آتشى شعله كشید كه سر و صورت عبیدالله را برافروخته كرد، كسانى كه همراه او بودند آنرا مشاهده كردند، ولى عبیدالله دستور داد كه آنرا به كسى بازگو نكنند و بى درنگ از آن فرار كرد،

پس از آنكه امام علیه السلام را شهید كردند همه چیز غرق در خون بود حتى حبابهائى روى آبها و كوزه ها (12) و تمام ظروف، و آثار آن تا مدتى بر در و دیوار خانه‏ ها و اماكن به چشم مى‏ خورد (13) حتى در بیت المقدس از زیر سنگهایش خون مى ‏جوشید (14) و آنگاه كه سر مقدس ابى عبدالله علیه السلام را وارد قصر دارالاماره عبیدالله بن زیاد كردند خون از در و دیوار مى‏ریخت‏(15) و از یكى از دیوارها آتشى شعله كشید كه سر و صورت عبیدالله را برافروخته كرد، كسانى كه همراه او بودند آنرا مشاهده كردند، ولى عبیدالله دستور داد كه آنرا به كسى بازگو نكنند (16) و بى درنگ از آن فرار كرد، در همان حال كه فرار مى‏كرد سر مقدس ابى عبدالله علیه السلام با صداى بلند فرمود:

«الى این تهرب یا ملعون؟ فان لم تنلك فلى الدنیا فى اى خره مثواك»؛

كجا فرار میكنى اى معلون! اگر در دنیا آتش به تو نرسد در آخرت جایگاه تو در آن نخواهد بود.

ولى آتش همچنان پیش رفت تا همه كسانى كه در قصر بودند از ترس بوحشت افتاده و سراسیمه شدند(17) و كسانى كه تا دو ماه یا سه ماه در آنجا مانده بودند هر صبح و شب مى ‏دیدند هنگام طلوع و غروب آفتاب، دیوارها آلوده به خون مى‏شد.(18)

و زعفرانى را كه از حرم با غارت برده بودند هرگاه دست به آن مى ‏زدند و مى‏خواستند از آن استفاده كنند بدنشان آتش مى ‏گرفت. و گل گیاهى را كه به نام ورس براى رنگ بكار مى‏بردند و آن را ربوده بودند تبدیل به خاكستر مى‏ شد، شترى را كه دزدیده بودند گوشتش مانند هندوانه ابوجهل تلخ مى‏گردید و مى‏ دیدند كه شعله آتش از آن بیرون مى‏آید. (19)

آرى عالم باید دگرگون شود و جریان عادى خود را از دست بدهد، زیرا امام علیه السلام از حقیقت محمدیه یعنى علت العلل آفرینش و عقل اول نشأت گرفته و باید چنین مى‏ شد و حدیث عرض ولایت بر تمام كائنات و آسمانها و زمین (كه هر كس ولایتش را پذیرفت سودمند و مفید واقع شد و هر كس آن را نپذیرفت تهى از سود و هوده گردید) نیز مۆید همین مطلب است.

پی نوشت:

1)  امالى شیخ طوسى ص 56 و تهذیب التهذیب ج 2 ص 356 و ذخائر العقبى طبرى ص 148 و تاریخ الخلفاء سیوطى ص 139 و سیر اعلام النبلاء ذهبى ج 3 ص 213.

2) ابن قولویه، كامل الزیارات.

3) من لا یحضره الفقیه ص 148.

4) تاریخ ابن عساكر ج 4 ص 340. و خصائص الكبرى سیوطى ج 2 ص 126. و صواعق المحرقه ص 116 فصل فیما جرى على الحسین. و خط مقریزینه ج 2 ص 289. و تذكره الخواص ص 155. و مقتل خوارزمى ج 2 ص 90. تاریك شدن دنیا به مدت سه شبانه روز هنگام شهادت امام حسین علیه السلام حتى براى غیر شیعه هم نباید جاى تعجب و شگفتى باشد زیرا وقتى كه جناب قسطلانى در كتاب ارشاد السارى شرح بخارى ج 6 ص 114 مینویسد دنیا در فوت عمر تاریك شد در مورد حضرت سید الشهداء علیه السلام كه علت وجودى كائنات بود بطریق اولى مى ‏بایست تاریك مى ‏شد.

5) الاتحاف بحب الاشراف ص 24 و تهذیب ابن حجر ج 2 ص 354. و تاریخ ابن عساكر ج 4 ص 339. اگر آنچه را كه ابن جوزى در كتاب المنظم ج 7 ص 244 در حوادث سنه 339 مى‏نویسد: (در شهر آشوب در ثعلبیه براى حجاج اتفاق افتاد كه باد سیاهى وزیدن گرفت و دنیا تاریك شد به قسمى كه یكدیگر را نمى‏دیدند) درست باشد جاى هیچگونه انكارى براى تاریك شدن هوا در كربلا براى كسى باقى نمى‏ ماند.

6) صواعق محرقه ص 116 و الانحاف بحب الأشراف ص 24.

7) تهذیب التهذیب ابن حجر ج 1 ص 354 و صواعق المحرقه ص 116 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 89.

8) مجمع الزوائد ج 9 ص 197 و تاریخ الخلفاء ص 138 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 89 و الاتحاف ص 24 و صواعق ص 116 و الكواكب الدریه ج 1 ص 56. و باز جاى هیچگونه شگفتى نیست زیرا خورشید براى فوت ابراهیم فرزند صغیر رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز گرفت چنانچه در كتاب شرح المواهب اللدنیه ج 3 ص 212 و در اسد الغابه ج 1 ص 39، و عمده القارى در شرح بخارى 3 ص 472 باب كیفیت صلوة كسوف نوشته ‏اند.

9) كامل الزیارات ص 77 باب 24.

10) كامل الزیارات ابن قولویه سنه 367 ص 80.

11) الخصائص الكبرى ج 2 ص 126 و تاریخ ابن عساكر ج 4 ص 339. و تذكره الخواص ص 155 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 89. و خط مقریزیه ج 2 ص 989. و الاتحاف بحب الاشراف ص 55. و صواعق محرقه ص 116 و مناقب ابن شهر آشوب متوفى سنه 588 ج 2 ص 206 و ص 182 و جمله (آسمان خون بارید) را ابن اثیر در كامل ج 7 ص 29 حوادث 246. و كتاب النجوم الزهراه ج 2 ص 322 و كنزالعمال ج 4 ص 291 شماره 5868 نوشته ‏اند.

12) الخصائص الكبرى ج 2 ص 126.

13) تاریخ ابن عساكر ج 4 ص 339 و صواعق محرقه ص 116.

14) مجمع الزوائد هیثمى ج 9 ص 196. و خصائص الكبرى ج 2 ص 125. و تاریخ الخفاء سیوطى ص 138. و عقد الفرید ج 2 ص 315 و كواكب الدریه مناوى ج 1 ص 56. و مقتل خوارزمى ج 2 ص 90.

15) تاریخ ابن عساكر ج 4 ص 339 و صواعق محرقه ص 116.

16) مجمع الزوائد ج 9 ص 196. و كامل ابن اثیر ج 4 ص 103. و مقتل خوارزمى ج 2 ص 87 و منتخب طریحى ص 338.

17) شرح قصیده ابى فرانس ص 149.

18) كامل ابن اثیر ج 6 ص 37 و الكواكب الدریه ج 1 ص 56 و تذكره الخواص ص 155.

19) الخصائص الكبرى ج 2 ص 126. و تاریخ ابن عساكر ج 4 ص 339. و تهذیب التهذیب ج 2 ص 354 و مجمع الزوائد ج 9 ص 96 و الكواكب الدریه ج 1 ص 56 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 90.

ابوالفضل صالح صدر            

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

مقتل الحسین علیه السلام، سید عبدالرزاق مقرم‏، ترجمه عبدالرحیم عقیقى بخشایشى

مقتل امام حسین علیه السلام، گروه حدیث پژوهشكده باقرالعلوم علیه السلام، ترجمه جواد محدثى.

مرتبط:

خیمه هلال ماه محرّم و حضرت مسلم علیه السلام

خیمه ورود کاروان حسینی به کربلا

خیمه حضرت رقیه علیهاالسلام     

خیمه حُرّ و طفلان حضرت زینب علیهاالسلام

خیمه حضرت عبدالله‌بن‌الحسن علیه‌السلام

خیمه حضرت قاسم‌بن‌الحسن علیه‌السلام   

خیمه حضرت علی‌اصغر علیه‌السلام

خیمه حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام

خیمه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

خیمه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.