تبیان، دستیار زندگی
گروهکی به نام جند العدل با ادعای مقابله با ایران به خاطر مساله سوریه مسوولیت حمله تروریستی سراوان را بر عهده گرفت.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرزندان معاویه در راه ایران؟


گروهکی به نام جند العدل با ادعای مقابله با ایران به خاطر مساله سوریه مسوولیت حمله تروریستی سراوان را بر عهده گرفت.
جیش العدل

حمله جمعه شب گذشته به پاسگاه مرزی نیروی انتظامی کشورمان در منطقه سراوان استان سیستان و بلوچستان که به شهادت جمعی از مرزبانان کشورمان منجر شد، این سوال را در اذهان به وجود آورد که عاملان این حمله ناجوانمردانه چه کسانی هستند و انگیزه آنان چه بوده است؟

در ساعات ابتدایی اگرچه عده ای احتمال حمله اشرار و قاچاقچیان بین المللی مواد مخدر را مطرح می کردند، اما با توجه به این که عملیات علیه  ساختمان پاسگاه انجام شده بود ، احتمال درگیری واحد کمین نیروی انتظامی با قاچاقچیان را  کمتر می کرد. در واقع این حمله به نوعی غافلگیری شبانه علیه پاسگاه مرزی ایران بود و پاسگاه حالتی تدافعی داشت. احتمال دوم درگیری بازمانده های گروهک عبدالمالک ریگی و انجام عملیات تروریستی توسط آنها بود. اما با توجه با اعدام ریگی، فروپاشی کادرهای رهبری این گروهک و تضعیف توان عملیاتی آن  گروهک در ایام اخیر باز هم این سوال مطرح شد که آیا واقعا این جنایت توسط گروهک موسوم به "جندالله" انجام شده است؟

در پاسخ قرائن و نکاتی از طرف مسوولین استانی و ملی مطرح شد. مهم ترین نکته ارائه شده این بود که تروریستها پس از عملیات تروریستی خود به محل استقرار خود در آن سوی مرز پاکستان گریخته اند.  به علاوه ریاست دادگستری استان سیستان از اعدام تعدادی از وابستگان به گروهک ریگی و برخی قاچاقچیان مواد مخدر خبر داد.

اما روز گذشته نهایتا گروهکی به نام "جندالعدل" مسوولیت این اقدام تروریستی را بر عهده گرفت.  این خبر اگر از روز شنبه به شکل غیر رسمی در رسانه ها گمانه زنی شده بود، اما انتشار بیانیه رسمی این گروهک و برخی تصاویر و ویدئوها احتمال انجام این جنایت توسط آنان را تقویت کرد. اما حال سوال این جاست که این گروه متشکل از چه افرادی است و انگیزه آنان از اقدامات تروریستی این چنینی چیست؟

در متن بیانیه و یا فیلم های منتشره این گروهک،  شیعیان به عنوان روافض!، کافر!، خارج از دین! و متجاوز معرفی می شوند که باید به سزای اعمال خود برسند! صفوی خواندن شیعیان و حمله حساب شده به اندیشه تقریب مذاهب اسلامی که از سوی علمای دوراندیش شیعه و روشن اندیش سنی مطرح است از نکات مهم فیلم های منتشره این گروهک است

عبدالرحیم ملازاده و اسم استعاریش

اگرچه رهبر این گروه عبدالرحیم ملازاده نام دارد و شهروند ایران و اهل شهرستان راسک است، اما به دلایلی که به تفصیل به آن خواهیم پرداخت نام مستعار صلاح الدین فاروقی را برای خود انتخاب کرده است. انتخاب نام دو شخصیت  جهان اسلام  اهل سنت در نام و نام خانوادگی مستعارش نشان از برنامه ریزی های فرهنگی او و تیمش برای تحریک برادران اهل سنت  دارد.  انتخاب نام صلاح الدین ایوبی قهرمان جنگ های صلیبی و ترکیب آن با فاروق لقب خلیفه دوم، نشان می دهد او می کوشد نه تنها خود را برآمده از بلوچستان نشان دهد که چهره ای آشنا برای اهل سنت در جهان اسلام و سایر نقاط ایران معرفی نماید.

در واقع بعد از اعدام ریگی جریانات سلفی و تروریستی منطقه در قالب گروهکی به نام انصار متشکل شد که آن نیز فروپاشید و موج جدید وهابیت تندرو و تکفیری این بار با پرچم جند العدل در عرصه حاضر شده است.

ایجاد جنگ فرقه ای و تجزیه طلبی با چاشنی وهابیت

اگرچه گروهکهایی مانند ریگی و امثالهم ادعای برخی مطالبات محلی و قومی را داشتند ، اما گروهک جندالعدل در بیانیه خود نشان داده تروریسم تکفیری وارد فاز جدیدی از ادعاها و جهت گیری ها شده است. در این بیانیه این گروهک کوشیده عملیات تروریستی خود را به واکنشی به ماجراهای سوریه مرتبط سازد و آن را در چارچوب جنگ منطقه ای سنی و شیعه مرتبط کند! به علاوه در فیلم منتشر شده با دقت به نقش ایران در سوریه، لبنان، افغانستان، عراق، پاکستان و بحرین اشاره شده است.

نکته دوم مهم در این بیانیه تلاش برای تحریک سایر قومیت های کشورمان می باشد. در این بیانیه و فیلمهای منتشر شده پس از  لعن، توهین و اهانت بسیار به شیعیان ، احقاق حقوق جوانان بلوچ، کرد و عرب احوازی (!) مورد تأکید قرار گرفته است!

نکته مهم و قابل تامل در اسناد و فیلمهای منتشر شده این است که رهبران این گروهک بسان پیمانکاری که پروژه نمونه را به خوبی انجام داده اند و حال به دنبال سفارش اصلی هستند از "مسلمانان جهان" کمک می خواهند. در بخشی از این بیانیه خطاب به مسلمانان جهان -بخوانید دول عربی حاشیه خلیج فارس و محافل وهابی- آمده است: «از همه مسلمانان می‌خواهد که در این جنگ فرزندان خود را باجان و مال یاری دهند و...»

نکته سوم بسیار مهم گرایشهای تکفیری است که می توان منشا آن را در تفکرات وهابیت سعودی دید. در متن بیانیه و یا فیلمهای منتشره این گروهک  شیعیان به عنوان روافض!، کافر!، خارج از دین! و متجاوز معرفی می شوند که باید به سزای اعمال خود برسند! صفوی خواندن شیعیان و حمله حساب شده به اندیشه تقریب مذاهب اسلامی که از سوی علمای دوراندیش شیعه و روشن اندیش سنی مطرح است از نکات مهم فیلمهای منتشره این گروهک است.

به ما برای جهاد ایران کمک کنید!

نکته مهم و قابل تامل در اسناد و فیلمهای منتشر شده این است که رهبران این گروهک بسان پیمانکاری که پروژه نمونه را به خوبی انجام داده اند و حال به دنبال سفارش اصلی هستند از "مسلمانان جهان" کمک می خواهند. در بخشی از این بیانیه خطاب به مسلمانان جهان بخوانید دول عربی حاشیه خلیج فارس و محافل وهابی آمده است:

«از همه مسلمانان می‌خواهد که در این جنگ فرزندان خود را باجان و مال یاری دهند و...»

به نظر می رسد اینها می کوشند که حامیان نظامی و مالی شان نشان دهند که ارزش سرمایه گذاری دارند. حامیان نظامی، مالی و اطلاعاتی این گروهک که به برخی مهمات نیمه سنگین هم مجهز بوده اند همانند که در سوریه به تروریستها کمک می کنند.

هم چنین در بخش از فیلم منتشر شده این گروهک که از لحاظ ادبیات و تکنیک بسیار شبیه فیلمهای منتشر شده سران القاعده و هم چنین تکفیریهای سوریه است از لزوم فتح دوباره ایران سخن گفته می شود!

سرویس اطلاعاتی عربستان از سوریه تا ایران

محافل تندرو و وهابی عربستان سعودی که در درچارچوب سازمان اطلاعات و امنیت این کشور با رهبری بندر بن سلطان مشغول التهاب آفرینی در منطقه است ، این بار به زعم خود کوشیده است جبهه جدیدی علیه "هلال شیعی" بگشاید.  امنیتی های عربستان که هم می کوشند لبنان را برای حزب الله ناامن کنند و هم دولت مالکی را در عراق به زانو درآورند، این بار قمار بزرگی برای گشودن جبهه جدیدی در ایران توسط دست نشانده های وهابی شان در این منطقه مرتکب شده اند. عربستان سعودی که در یکی دو سال اخیر بی پروا و علنی از شبه نظامیان و تروریستهای چند ملیتی تکفیری در سوریه حمایت می کند و انواع و اقسام گروههای خشن، افراطی و واپسگرا را در سوریه پشتیبانی می کند ، این بار به دنبال باز کردن جبهه جدیدی علیه لنگرگاه ثبات منطقه یعنی ایران است. در واقع محافل تندرو سعودی با تهییج و تحریک عواطف قومی و فرقه ای در سوریه آتشی خانمان سوز به راه انداخته اند که نتیجه آن رشد گروههای تکفیری شیعه ستیز  است.

عربستان سعودی و اسراییل دو کشور نگران نسبت به فضای مثبت ایجاد شده درباره ایران در عرصه بین الملل هستند. ایران نه تنها در سیاست خارجی جدید خود به دنبال باز تعریف خود به عنوان بازیگری مسوول در منطقه و تنش زدایی در روابط منطقه ای است، بلکه می کوشد رهبری موج مبارزه با خشونت و افراطی گری را به عهده گیرد. شاید مهم ترین مصداق خشونت ورزان افراطی هم برای غرب و ایران گروههای تندرو القاعده و جریانات سلفی وابسته باشد. در فضای سیاسی منطقه که عربستان از  تنش زدایی میان غرب و ایران بسیار نگران و نسبت به معامله آینده ایران و آمریکا حساس هستند، ایجاد بی ثباتی و جنگ فرقه ای در ایران می تواند موضع ایران را به عنوان تنها کشور با ثبات تضعیف کرده و عربستان را تقویت کند.

یوسف قاضی زاده

بخش سیاست تبیان