تبیان، دستیار زندگی
معناى گمراه كردن خداوند این است كه انسان با اختیار خودش راه انحرافى را انتخاب مى‏كند و خداوند كیفر او را بستن راه نجات و هدایت قرار مى‏دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا انسان توسط خدا گمراه می شود؟


اگر انسان راه ضلالت و گمراهى را انتخاب كرد، بدون شك عواقبى متناسب با آن خواهد داشت.

به عبارت دیگر هر كس راه فسق را پیش گیرد، خداوند او را در مسیر انحراف قرار مى‏دهد. «وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ»(بقره، 26) و هر كس راه خدا را پیش گیرد، هدایت مى‏شود. «وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ»(رعد، 27)، «یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ»(مائده، 16)، «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا»(عنكبوت، 69)


گمراه

در این مقاله دو مطلب چالش برانگیز قرآنی را به طور خلاصه بررسی خواهیم کرد، امید اینکه مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد:

1 ـ از ظاهر بعضى آیات، گمراه شدن انسان توسط خدا فهمیده مى‏شود، آیا چنین برداشتى صحیح است؟ مثلًا؛ «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ» یا «طبع اللّه» یا «یضلل اللّه» و «تذلّ من تشاء»؟

خیر؛ زیرا مگر مى‏شود خداوند این همه پیامبر و كتب آسمانى را براى هدایت انسان بفرستد؛ آنگاه خودش او را گمراهش كند؟!

بنابراین، معناى گمراه كردن خداوند این است كه انسان با اختیار خودش راه انحرافى را انتخاب مى‏كند و خداوند كیفر او را بستن راه نجات و هدایت قرار مى‏دهد.

به یك مثال توجه كنید: سارقى وارد منزل مى‏شود و براى سرقت به زیر زمین مى‏رود؛ امّا صاحب خانه متوجه شده، در را روى او قفل مى‏كند و به پلیس خبر مى‏دهد. در اینجا صاحب خانه دزد را گرفتار و راه را بر او مى‏بندد؛ ولى این عمل، كیفر حركت آزادانه خود سارق است.

آرى، انسان ابتدا خودش راه لجاجت و خلافكارى را پیش مى‏گیرد و خداوند او را در آن راه حبس مى‏كند. «وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ» (بقره، 26)، «یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ » (غافر،35)، «طَبَعَ اللّهُ عَلَیْهَا بِكُفْرِهِمْ» (نساء، 155) كسانى كه با كمال جسارت به انبیاء مى‏گویند: خواه شما موعظه كنید یا موعظه نكنید، ما سخن شما را نمى‏پذیریم.

«سَوَاء عَلَیْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِینَ» (شعراء، 136) در قیامت هم مى‏گویند: «سَوَاء عَلَیْنَآ أَجَزِعْنَا» (ابراهیم، 21) مگر مى‏شود باور كرد كه خداوند این همه پیامبر را با كتب آسمانى بفرستد و سرانجام انسان مجبور به انحراف باشد.

آرى، اگر انسان راه ضلالت و گمراهى را انتخاب كرد، بدون شك عواقبى متناسب با آن خواهد داشت. چنانكه منافقان مى‏گویند: «إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِۆُونَ» (بقره، 14) ما اهل ایمان را مسخره‏ مى‏كنیم، خداوند مى‏فرماید: «اللّهُ یَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ» (بقره، 15)

اگر به نمایش گذاشتن، بر اساس رشد جامعه و ترساندن دشمنان و عزّت اسلام و مسلمانان باشد، كارى لازم و معقول است؛ ولى اگر این نمایش برخاسته از غرور و تكبّر خود و استضعاف و تحقیر دیگران باشد، منفى است

امام رضا علیه السلام مى‏فرماید: خداوند اهل مكر و خدعه و استهزا نیست؛ لیكن جزاى مكر و خدعه و استهزا را مى‏دهد.

كوتاه سخن آنكه هر كس راه فسق را پیش گیرد، خداوند او را در مسیر انحراف قرار مى‏دهد. « وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ» (بقره، 26) و هر كس راه خدا را پیش گیرد، هدایت مى‏شود. «وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ» (رعد، 37)، «یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ» (مائده، 16)، «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا» (عنكبوت، 69)

آیا به نمایش گذاشتن قدرت‏ها، هنرها و صنعت‏ها ازنظر قرآن جایگاهى دارد؟

اگر به نمایش گذاشتن، بر اساس رشد جامعه و ترساندن دشمنان و عزّت اسلام و مسلمانان باشد، كارى لازم و معقول است؛ ولى اگر این نمایش برخاسته از غرور و تكبّر خود و استضعاف و تحقیر دیگران باشد، منفى است.

به چند نمونه توجه كنید:

1. خداوند اطلاعاتى را به حضرت آدم آموخت و براى فرشتگان به نمایش گذاشت تا ظرفیت علمى آدم را بر آنان ثابت كند. «ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ » (بقره، 31)

2. حضرت سلیمان با آوردن تخت بلقیس- ملكه سرزمین سبأ- قدرت یاران خود را به نمایش گذاشت و نتیجه‏اش ایمان آوردن بلقیس بود.

معناى گمراه كردن خداوند این است كه انسان با اختیار خودش راه انحرافى را انتخاب مى‏كند و خداوند كیفر او را بستن راه نجات و هدایت قرار مى‏دهد

3. حضرت موسى معجزه خود را در چاشتگاه روز عیدى در مركز شهر به نمایش گذاشت و ساحران را به سجده واداشت.

4. پیامبر صلى الله علیه و آله براى فتح مكه مانورى از سپاه مسلمانان براى ابوسفیان و لشكریانش به نمایش گذاشت كه سرانجام اهل مكه بدون خونریزى تسلیم شدند و نظام شرك برچیده شد.

امّا اگر نمایش بر اساس تكبّر خود و استضعاف دیگران باشد، جایز نیست. نظیر احضار ساحران از مناطق مختلف براى حفظ حكومت فرعون. «ائْتُونِی بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ» (یونس، 79)

فخرفروشى و مغرور شدن به كاخ و باغ و به نمایش گذاشتن آن، كار فرعونى است. «أَلَیْسَ لِی مُلْكُ مِصْرَ» (زخرف، 51) نمایش قدرت و به رخ‏كشیدن ثروت و دارایى (همچون قارون) و هرگونه تشریفات، نهى شده و توبیخ در پى دارد.«فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ» (قصص، 79)

فرآوری: آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان       


منابع:

پرسش و پاسخ هاى قرآنى (ج‏1) ـ محسن قرائتی

قرآن کریم، سور: قصص، یونس، زخرف، بقره، شعرا، ابراهیم، مومن