تبیان، دستیار زندگی
اخیراً در خبری آمده بود مدیر شبكه یك سیما در خصوص حضور عروسك‌های برنامه كلاه قرمزی در تبلیغات سامسونگ اعلام كرده كه این حضور با اجازه سازمان صدا و سیما و ایرج طهماسب صورت گرفته تا این سازمان تبلیغات خود را با كمك عروسك ایرانی انجام بدهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

كلاه قرمزی به بردگی سامسونگ برده می‌شود!

احتمال حضور محبوب‌ترین عروسك تلویزیونی در تبلیغات تجاری


اخیراً در خبری آمده بود مدیر شبكه یك سیما در خصوص حضور عروسك‌های برنامه كلاه قرمزی در تبلیغات سامسونگ اعلام كرده كه این حضور با اجازه سازمان صدا و سیما و ایرج طهماسب صورت گرفته تا این سازمان تبلیغات خود را با كمك عروسك ایرانی انجام بدهد.

کلاه قرمزی

البته اینكه عروسك محبوب و نوستالژیك ایرانی یعنی كلاه قرمزی توانایی فعالیت برون‌مرزی را هم دارد اتفاق خوبی است اما چرا خودمان از چنین ظرفیت‌هایی كه داریم استفاده نمی‌كنیم؟! حالا كه به دلیل شرایط اقتصادی و برخی تحریم‌های كمرشكن كه حتی دامن صداوسیما را هم گرفته، ‌چنانچه مجبور است برای برطرف كردن نیاز مالی از تبلیغ هر چیزی كه انتفاعی داشته باشد استفاده ‌كند، یعنی از تبلیغ كرم و چاقوی دسته ژاپنی و منقل گرفته تا چیپس، پفك و... كه به غیر از مصرف‌گرایی تأثیر خوبی در زندگی مخاطبان ندارد، بهتر است از پتانسیل‌هایی كه دارد استفاده كند، زیرا خیلی از تبلیغات ارائه شده در تلویزیون با سبك زندگی ما همخوان نیست.

در هر حال صداوسیما تنها رسانه تصویری فراگیر ملی و یك ارگان بزرگ فرهنگی است كه باید محتوای تبلیغات آن هم رنگ و بوی فرهنگی داشته باشد. خب با این اوصاف چرا از عروسك كلاه قرمزی و دوستانش برای جایگزین كردن محصولات فرهنگی بیگانه حتی باربی استفاده نمی‌شود، البته اخیراً عوامل انیمیشنی شكرستان تقریباً این كار را انجام داده‌اند و تا حدودی هم موفق بوده‌اند، هرچند ابزاری مثل تبلیغات رایگان و عمومی صدا و سیما را در اختیار نداشتند تا كاری گسترده‌تر و عمومی‌تر را دنبال كنند و عمدتاً به دلیل فانتزی بودن عروسك‌ها و بیشتر مخاطبانش دانشجویان و دبیرستانی‌ها بود اما مخاطب عروسك‌های تیم كلاه قرمزی تقریباً همه گروه‌های سنی هستند كه می‌توان از آن بهره كافی گرفت، بنابراین با به‌كارگیری بیشتر و عملی عروسك‌های محبوب ایرانی می‌توان خلاقیت‌های عروسك‌سازان در صدا و سیما را تقویت كرد، این قضیه حتی تا اندازه زیادی می‌تواند از نظر مالی عروسك‌سازان را تأمین كند كه بیایند و برای خود شركت مستقل اقتصادی داشته باشند و با تعامل سازنده با تلویزیون و پشتیبانی رسانه ملی، درآمد قابل توجهی كسب كنند و حتی قسمتی از آن را هم برای صدا و سیما اختصاص بدهند تا از این طریق شاهد پخش مداوم هر تبلیغی در قاب تلویزیون، این رسانه عمومی و ملی نباشیم، از سوی دیگر حضور كلاه قرمزی برای تبلیغ سامسونگ می‌تواند به نوعی یك معامله یك‌طرفه باشد كه سبك زندگی ما و حتی كسب و كار شركت‌های مشابه ایرانی و تولید داخلی را به خطر می‌اندازد ولی به طور حتم تولید این عروسك‌ها می‌تواند خیلی به نفع صدا و سیما باشد، به‌خصوص اینكه این آثار در كشورهای همسایه هم مخاطبان زیادی دارد، به ‌علاوه كشورهای فارسی‌زبان مثل افغانستان و تاجیكستان در گذشته دیدیم كه چطور انیمیشن سیاه ساكتی با استقبال كشور همسایه‌مان عراق روبه‌رو شد.

حالا اینكه شركت كهنه‌كاری چون سامسونگ به این نتیجه رسیده است كه با شخصیت‌هایی مثل جومونگ و یانگوم و... نمی‌تواند سودآوری خوبی داشته باشد و دست به دامن عروسك محبوب ایرانی شده است چرا خودمان از این پتانسیل‌ها استفاده نمی‌بریم و آنها را برای بردگی تبلیغاتی به شركت‌های رقیب خارجی می‌سپریم؟!

ساخت عروسك سیا ساكتی هم در داخل كشور و هم در این كشورها می‌تواند با اقبال خوبی از سوی مخاطبان روبه‌رو شود، البته برای توفیق و ایجاد این اقبال، یكسری زیرساخت‌های بنیادین لازم دارد مثل ابزار رسانه‌ای و شبكه فروش كه هردوی اینها را صدا و سیما دارد، فروشگاه‌های سروش از یك سو و بخش‌ها و برنامه‌های تبلیغاتی و غیرتبلیغاتی تلویزیون از سوی دیگر می‌توانند حامی فرهنگی و رسانه‌ای این كار باشند، بنابراین به این شكل نه تنها ما از پتانسیل لازم خود استفاده برده‌ایم، بلكه در مقابل جنگ نرم می‌توانیم موفق ظاهر بشویم و حتی این فرهنگی را كه اسلامی- ایرانی است باز كشور خودمان به كشورهای منطقه صادر كنیم و كمتر نگران شوالیه امریكایی یعنی باربی و عواقب مخرب آن باشیم، این مسئله علاوه بر اینكه می‌تواند حركت فرهنگی خوبی در داخل و خارج از كشور باشد، همچنین از منظر اقتصادی هم سودآوری و انتفاع خوبی هم برای رسانه ملی خواهد داشت. حالا اینكه شركت كهنه‌كاری چون سامسونگ به این نتیجه رسیده است كه با شخصیت‌هایی مثل جومونگ و یانگوم و... نمی‌تواند سودآوری خوبی داشته باشد و دست به دامن عروسك محبوب ایرانی شده است چرا خودمان از این پتانسیل‌ها استفاده نمی‌بریم و آنها را برای بردگی تبلیغاتی به شركت‌های رقیب خارجی می‌سپریم؟! یا مانند عروسك‌های خاطره‌انگیز مدرسه موش‌ها را این‌قدر در انبارها جاسازی می‌كنیم تا خراب و مستعمل شوند یا در موزه‌ها جای‌شان ‌می‌دهیم، بدون اینكه كارایی عملی داشته باشند، ‌البته منظورمان از استفاده، این نیست كه كلاه‌قرمزی یا عروسك‌های محبوب و دوست‌داشتنی را برای تبلیغ كرم، چیپس و پفك به‌كار بگیریم بلكه منظور آن است كه باید از پتانسیل بالقوه و ظرفیت بالایی كه این عروسك نوستالژیك و موفق دارد و خارجی‌ها هم آن را فهمیده‌اند در عرصه فرهنگ و هنر استفاده مطلوب بشود نه اینكه موفقیت‌شان را به خارجی‌ها بفروشیم و میدان را برای رونق فعالیت داخلی و ملی در این عرصه‌ها خالی بگذاریم.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: جوان آنلاین