تبیان، دستیار زندگی
«علّامه محمدتقی شوشتری» در مصاحبه با مجلّه کیهان فرهنگی می‌گوید: «کمترین چیزی که انسان کافر می‌شود این است که مطلبی را بفهمد حقّ است امّا قبول نکند»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تا به چیزی علم ندارید آن را نپذیرید!

عذاب الهی


نابودی و گمراهی یا زندگی و راهیابی مبنای بیّنه و علم می‌خواهد: «...لِّیَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَى مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ وَإِنَّ اللّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ »، (تا كسى كه [باید] هلاك شود، با دلیلى روشن هلاك گردد، و كسى كه [باید] زنده شود، با دلیلى واضح زنده بماند، و خداست كه در حقیقت شنواى داناست.) (انفال، 42)


تا به چیزی علم ندارید آن را نپذیرید و از آن پیروی نکنید و سپس از برخوردار شدن از علم و ثابت شدن استدلالی حقانیت آن، از پذیرش استنکاف نورزید.

توجّه به این امر مهم می‌باشد که تا وقتی به صورت برهانی و استدلالی به حقانیت مطلبی نرسیده‌ایم کورکورانه از آن تبعیت نکنیم و پس از اینکه حقانیت آن ثابت شد از قبول آن خودداری نکنیم.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: «انّ من خیار امّتی قوماً یتبعون البرهان» (از بهترین امت من کسانی هستند که از برهان تبعیّت می‌کنند). «گوش حق نیوش کم از زبان حق‌گو نیست»

قرآن در موارد متعددی به ارائه برهان فرا می‌خواند و می‌فرماید: «... قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ »، (بگو: «اگر راست مى‏گویید، دلیل خود را بیاورید.»)(بقره، 111) و خود نیز برهان است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَیْكُمْ نُورًا مُّبِینًا»(اى مردم، در حقیقت براى شما از جانب پروردگارتان برهانى آمده است، و ما به سوى شما نورى تابناك فرو فرستاده‏ایم.)(نساء، 174)

نابودی و گمراهی یا زندگی و راهیابی مبنای بیّنه و علم می‌خواهد :

«... لِّیَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَى مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ وَإِنَّ اللّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ »، (تا كسى كه [باید] هلاك شود، با دلیلى روشن هلاك گردد، و كسى كه [باید] زنده شود، با دلیلى واضح زنده بماند، و خداست كه در حقیقت شنواى داناست.) (انفال، 42)

و فرعون و قومش را برای اینکه با وجود باور به حقانیت موسی (علیه السلام) قبول نمی‌کردند مورد نکوهش قرار می‌دهد: «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ » (و با آنكه دلهایشان بدان یقین داشت، از روى ظلم و تكبّر آن را انكار كردند. پس ببین فرجام فسادگران چگونه بود. )(نمل، 14)

«علّامه محمدتقی شوشتری» در مصاحبه با مجلّه کیهان فرهنگی می‌گوید: «کمترین چیزی که انسان کافر می‌شود این است که مطلبی را بفهمد حقّ است امّا قبول نکند»

«علّامه محمدتقی شوشتری» در مصاحبه با مجلّه کیهان فرهنگی می‌گوید: «کمترین چیزی که انسان کافر می‌شود این است که مطلبی را بفهمد حقّ است امّا قبول نکند»

قرآن در سوره فرقان در توصیف «عباد الرحمن» می‌فرماید: آن‌ها کسانی هستند که : «... إِذَا ذُكِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا»، (... چون به آیات پروردگارشان تذكر داده شوند، كر و كور روى آن نمى‏افتند. ) (فرقان، 73)

در سوره کهف وقتی حکایت مصاحبت حضرت موسی (علیه السلام) و آن بنده برخوردار از علم لدُنّی را مطرح می‌کند می‌فرماید: آن شخص [احتمالاً خضر] از موسی (علیه السلام) تعهد می‌گیرد که در مقابل کارهای وی سۆال و اشکال مطرح نکند ولی موسی (علیه السلام) هر بار کاری به ظاهر توجیه ناپذیر از وی می‌بیند علتش را می‌پرسد که چرا این کار را انجام دادی؟ [وقتی کشتی را سوراخ می‌کند یا جوانی را به قتل می‌رساند یا دیواری را که می‌خواست فرو بریزد بنا می‌کند و برپا می‌دارد]

شهید مطهری می‌گوید: اگر این مصاحبت همچنان ادامه پیدا می‌کرد باز هم حضرت موسی (علیه السلام) هر کار توجیه ناپذیری را از خضر می‌دید سۆال می‌کرد، چرا که قرار نیست کاری بدون دلیل پذیرفته شود؛ و عناد و لجاجت پس از رسیدن به حقیقت نیز مغایر با اخلاق قرآنی می‌باشد.

بخش قرآن تبیان


منبع: نوشته سیمک مختاری در وبلاگ عرش خدا