تبیان، دستیار زندگی
فیلم «شجاع» (Brave) محصولی مشترک از پیکسار و دیزنی است اما بیشتر از آنکه این فیلم اصالت‌های دیزنی‌وارش را حفظ کرده باشد به جهان والت‌دیزنی تعلق دارد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

داستان دلنشین شجاع

درباره انیمیشن «شجاع» به بهانه عرضه در شبكه نمایش خانگی


فیلم «شجاع» (Brave) محصولی مشترک از پیکسار و دیزنی است اما بیشتر از آنکه این فیلم اصالت‌های دیزنی‌وارش را حفظ کرده باشد به جهان والت‌دیزنی تعلق دارد؛ داستان انیمیشن شاه‌پریان افسانه‌وار «شجاع» که آلوده به جادو و دنیای تخیلی در ناکجاآبادی شبه‌واقعی- تاریخی اتفاق می‌افتد.

شجاع

«شجاع» را مارک اندروز کارگردانی کرده و سناریوی آن‌را برندا چاپمن به نگارش درآورده است. «شجاع» نخستین انیمیشن پیکسار است که در سرزمینی شبه‌واقعی همچون اسکاتلند اتفاق می‌افتد اما اسکاتلند و نام بردن از این سرزمین تنها بهانه‌ای است که موسیقی خاص این سرزمین بر انیمیشن قهرمان‌پرورانه، مخاطب را ناخواسته به جهان شجاع‌دل مل گیبسن ببرد.

داستان

سیزدهمین انیمیشن پیکسار نخستین انیمیشنی است که روایت آن حول یک پرنسس است. مریدا، پرنسس اسکاتلندی دارای ویژگی‌های غیرمتعارف مردانه و گاه فمینیستی است که در تیراندازی خلاقیت خود را از پدرش به ارث برده و تیراندازی ماهر با موهایی شبیه آن شرلی و به رنگ قرمز است.

او با قلبی مهربان دارای ویژگی‌های خاصی است. ملکه النور، مادر مریدا، می‌خواهد به او آموزش‌های لازم برای یک پرنسس اشرافی بودن را بیاموزد تا پرنسس بداند چطور باید رفتار کند و چه وظایفی برایش تعیین شده‌اند. از جمله این وظایف ازدواج با پسری از یکی از قبایل متحد است تا این ازدواج موجبات صلح و دوستی را میان این قبایل تداوم بخشد اما مریدا با ازدواج موافق نیست. او با شرکت در مسابقه تیراندازی رقبایش را تحقیر می‌کند و پس از کشمکش با مادرش از خانه می‌گریزد و ناگهان خود را در میان جنگل رها شده می‌بیند. چندی بعد خود را در میان گوی‌های درخشانی می‌بیند که او را به کلبه جادوگر هدایت می‌کنند. جادوگر با اصرار مریدا به او طلسمی می‌دهد که سرنوشت مادرش را تغییر می‌دهد. این طلسم مادر مریدا را به خرس بزرگ، دشمن دیرینه سرزمین بدل می‌کند و مریدا تنها 2 روز فرصت دارد تا طلسم را از بین ببرد در غیر ‌این صورت مادرش برای همیشه در کالبد خرس خواهد ماند.

پرهیز از مستقیم‌گویی

پیام اخلاقی گرایش به اصالت‌های کلاسیک خانواده و پایبندی به سبک زندگی قدیم در هسته داستانی فیلم قرار دارد اما فیلم بر‌خلاف آثار دیزنی به وادی درس‌های اخلاقی شور شکر‌زده نمی‌افتد و در ذاتش از القای درس اخلاق‌ مستقیم پرهیز می‌کند؛ پرهیز پر‌زور از دنباله‌روی از دیگران کردن مثل دیگر فیلم‌های پیکسار. 4 تن از خان‌های قبایل محلی فرزندان خود را به عنوان خواستگار شاهزاده خانم به شاه و ملکه اسکاتلند قرون وسطایی معرفی می‌کنند؛ دختری که در لباس آبی‌رنگش معذب نشسته است و قهرمان داستان است و می‌بیند ازدواج او از دید والدین تنها وسیله‌ای است برای تحکیم قدرت و متحد نگه داشتن خان‌نشین‌های عضو.

شجاع

مفهوم جاودان فیلم که در 23 وضعیت نمایشی ژرژ پولتی در صورت‌های خاص تعریف شده، تلاش برای یافتن خویش است. انیمیشن «شجاع» در آشتی‌دادن فهمی که از مفهوم «خود» دارد با ذاتی که با جهان بیرون مواجه می‌شود، تعریف حقیقی شجاعت را نگریستن به درون بر‌می‌شمرد در‌ یافتن تصویر حقیقی که آنچنان هم آرمانی نیست. مریدا قهرمانی انقلابی است که تن به سنت‌ها نمی‌دهد و وقتی مادرش (صدای اما تامپسون) میان خواستگاران او مسابقه تیراندازی ترتیب می‌دهد مریدا اعلام می‌کند وارد این رقابت می‌شود برای خواستگاری از خویشتن.

ماجرای فیلم «شجاع» در اسکاتلند قرون وسطی اتفاق می‌افتد و دختر انقلابی شاهزاده خانمی است که بعد از فرار به جنگل گرفتار طلسمی می‌شود که برای مبارزه با این جادو از مادرش کمک می‌گیرد.

مریدا قهرمان نوجوانی است که با همه بیم و غم‌های نوجوانانه و در مقام شاهزاده خانم مسۆولیت‌هایی دارد که دیگر نوجوانان ندارند. این دختر در دوره‌ای از جوانی است که در آستانه بزرگسال شدن قرار گرفته و هنوز خودش را نمی‌شناسد و این جدال پر‌چالش، مجالی است برای خویشتن‌شناسی وی. با فیلم «شجاع» پیکسار که به واحدی مستقل از شرکت دیزنی تبدیل شده گام تازه‌ای در بهره‌برداری از جزئیات دقیق تصاویر بر‌می‌دارد و موفق به تصویری‌سازی ماهرانه و دقیقی می‌شود که کلیت و ذات فرم انیمیشن را می‌توان نمایشگر پیشرفت فنی تازه هنرمندان پیکسار توصیف کرد. اسکاتلند قرون وسطی به عنوان پس‌زمینه قصه، جدال شاهزاده خانم با طلسم، جادو‌گر و قدرت‌های غیبی، مرحله‌ای است از هضم پیکسار توسط دیزنی.

پیام اخلاقی گرایش به اصالت‌های کلاسیک خانواده و پایبندی به سبک زندگی قدیم در هسته داستانی فیلم قرار دارد اما فیلم بر‌خلاف آثار دیزنی به وادی درس‌های اخلاقی شور شکر‌زده نمی‌افتد و در ذاتش از القای درس اخلاق‌ مستقیم پرهیز می‌کند؛ پرهیز پر‌زور از دنباله‌روی از دیگران کردن مثل دیگر فیلم‌های پیکسار

در این فیلم شاهد از دست رفتن ویژگی‌های فیلم‌های پیکسار در انتخاب سوژه و انگیزه دادن به شخصیت‌ها هستیم که سبب تغییر مسیر فعالیت‌های پیکسار با یک شیب تند شده است و البته این وجه تمایز این امکان را به بزرگسالان می‌دهد تا به تخیلی کودکانه سر بزنند، بدون آنکه احساس کودکی کنند و به همین سبب فیلم «شجاع» مثل دیگر فیلم‌های پیکسار خوب بوده و انتظار‌ها را همچون مجموعه «داستان اسباب‌بازی» «راتاتویی» و دو‌گانه «ماشین‌ها» بالا برده است اما اشکالی هم به فیلم وارد است و آن اینکه خالی از جادوی پیکساری است و البته مشکلات خالی بودن از اصالت‌های پیکساری به تغییر کارگردان در نیمه راه فیلم باز‌می‌گردد که مشکلات عدیده‌ای برای این انیمشین به‌وجود آورد. اما کم‌سو شدن شعله یگانه پیکسار براستی احساس می‌شود. «شجاع» شاید در دنیای فیلم در سطح بهترین‌های پیکسار نباشد اما کمتر از «ماشین‌ها» و «هیولاها»ی پیکسار نیست و عادت خوب فیلم این است که درونگرایی اثر به چارچوب‌های قصه‌گویی لطمه نمی‌زند و بشدت سرگرم‌کننده است.

شجاع

علاوه بر بازی‌های گویندگان و نقاشی رایانه‌ای، بررسی دقیق عاطفی پیوند مادران و دختران به دام سانتی‌مالیسم و احساسات‌گرایی نمی‌افتد. در فصل میانی فیلم است که خط روایت باریک‌تر و از حجم روایت کاسته می‌شود و این مادر و دختر مجبور می‌شوند در کنار یکدیگر زندگی کنند و بیرون از قلعه جادوگر وادار می‌شوند در برآورده کردن حوائج با یگدیگر همکاری کنند، مثل شکار برای به‌دست آوردن غذای روزانه؛ موضوعاتی که قبلا بر سر آن دعوا داشتند. فیلم با تاکید روی موضوع سنت‌ها و ایجاد توزان میان تحقق خواسته‌های شخصی و ارزش‌های اجتماعی یکباره معنی عملی پیدا می‌کند و گاهی به طرز خنده‌دار این موضوع مطرح می‌شود که ملکه زورگو نیست اما هیچ‌وقت هم مادری فداکار و آرمانی نبوده است.

ملکه زن مستقلی است با کاستی‌های خودش و مغرور از دستاوردهای خویش. با چنین نگرشی او مصمم است کشور را اداره کند. زیرکی شخصیت بسیار پیچیده‌ است با عواطف متضاد که از زاویه نگاه فیلم بی‌سابقه و چند‌وجهی است. بر‌خلاف فیلم‌های دیگر پیکسار، قهرمان فیلم شاهزاده خانم است و فیلمی پیکساری که زن‌محور به شمار می‌رود.

تأثیر متقابل دیزنی و پیكسار

«شجاع» بحث‌های بسیاری را برانگیخته است درباره تاثیر متقابل دیزنی و پیکسار. قهرمان زن در محور داستان نقطه عطفی در این فیلم به شمار می‌رود و نقش‌ شرکت‌های پیکسار و دیزنی را برجسته می‌کند. دیزنی بزرگ‌ترین سازنده انیمیشن‌های افسانه‌ای علمی است، پیکسار هم مبتکر انیمیشن‌های کامپیوتری و دیزنی پخش‌کننده پیکسار می‌شود اما چندی بعد سهام پیکسار را می‌خرد. شرکتی که قبل از پیوستن به دیزنی، «داستان اسباب‌بازی»، «وال ئی» و «نیمو» را ساخته بود موضوع هضم پیکسار در مراحل مختلف توسط فیلم «شجاع» نگرش‌های پیکسار را کمرنگ نشان می‌دهد. متخصص‌های پیکسار در مدل‌سازی رایانه‌ای تکنولوژی خاصی را به‌کار بردند برای اینکه اثری را به سبک دیزنی درست کنند. در فیلم «شجاع» شاهد نوع دیگری از ادغام ترکیب رایانه‌ای هستیم. فیلم «شجاع» در ذات فیلمی پیکساری است؛ نخست به دلیل تصاویری که شبیه نقاشی پاستیل جان گرفته‌اند و دوم در شیوه شخصیت‌های اصلی مثل «نیمو» یا فیلم «بالا» که اهداف متضادی را دنبال می‌کنند و دست آخر به طرز راضی‌کننده‌ای این اهداف را به ثمر می‌رسانند. در فیلم «شجاع» پیام فیلم که کنار گذاشتن اختلافات سازشکارانه به نظر می‌رسد سرانجام با روشنگری به پایان می‌رسد.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: وطن امروز / علیرضا پورصباغ