تبیان، دستیار زندگی
امیر عاملی از شاعران كشور در سروده‌ای به بحث انتظار می‌پردازد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یوسف زهرا خریدار تو ایم


امیر عاملی از شاعران كشور در سروده‌ای به بحث انتظار می‌پردازد.

اباصالح المهدی (عج)

ماه کنعانی برون آ‌ از نقاب

تا شود در ملک هستی انقلاب

ای سراپا ناز مستوری چرا؟

چون وصالت هست این دوری چرا؟

آسمانی مرد! ای نور نبی (ص)

ذوالفقار حیدری شور علی (ع)

ای ولی از عاشقان دوری مکن

شوعیان وصل مستوری مکن

در زمان غیبتت ای مهربان

ناله‌ها چون شعله شد بر آسمان

مسجد و محراب آتش می‌زنند

این منافق‌های دون بسکه بدند

بد به ماند بد به عالم می‌کنند

جشن را اندوه و ماتم می‌کنند

چند تایی نخبه نادان هنوز

یار شب گردیده‌اند و خصم روز

روز یعنی نایبت سیدعلی

این چراغ راه دین نور نبی (ص)

با نگاه کینه او را دیده‌اند

از امام و از شما رنجیده‌اند

یا بریدند از شهید و انقلاب

یا که دشمن کشته با گل‌های ناب

آفتاب معرفت مهدی بود

جملگی باشد نود او هست صد

«صد چو پیش آید نود هم پیش ماست»

منتظر بر تو دل درویش ماست

از مریدانت نظر هرگز مگیر

ما مریدیم و شما هستید پیر

پیر راهید ای امام مهربان

زین سخن داند همه کون و مکان

عده‌ای خصمند با ایران ما

یار دشمن کشته خصم جان ما

رفته با بیگانه ساغر می‌زنند

نیشها بر ما و رهبر می‌زنند

رهبر اما مهربانی می‌کند

نام خود را جاودانی می‌کند

ای امام ای آسمان پیمای ما

ای سبب بر شوق و هم غوغای ما

جلوه کن آمد زمان جلوه است

شد زمان امتحان و جلوه است

امتحان کن تا منافق گم شود

امتحان کن تا بینی خوب و بد

ما ولایت را مددکار آمدیم

ما عاشق اوییم آیا ما بدیم؟

نایبت سیدعلی را عاشقیم

دشمن خصم و ولی را عاشقیم

از ولایت تا تو راهی روشن است

هرکسی غیر از ولی اهریمن است

این فقیهان جان فشانی می‌کنند

با خلایق مهربانی می‌کنند

جمله با وحدت به دنبال ولی

رهسپارند با سیدعلی

هست رهبر را به سر عشق شما

ای امام حق عزیز آشنا

یوسف زهرا خریدار توایم

همچنان حلاج بر دار توایم

هرکجا هستی دعایت می‌کنیم

جان نثار ردپایت می‌کنیم

بخش ادبیات تبیان


منبع: فارس