تبیان، دستیار زندگی
کسانی که متبسم هستند و بر روی لب های شان گلهای لبخند شگوفاست، توانسته اند از سلامتی وعمری بیشتری برخوردارباشند واین درست همان توصیه ای است که پیامبراکرم برای پیروان خود داشته اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تبسم به روی برادر صدقه است


انسان موجودیست که فطرتاً برای حصول یک سلسله نیازهای جسمی و روحی نیاز اساسی دارد. وجود چنین نیازمندی هاست که همواره در صدد می شود تا به منبع مقتدری اتکا ورزد که ازهرحیث از عهده این مهم برآید. یگانه کیشی که توانسته در روی زمین جوابگوی فراهم شدن چنین احتیاجات در ابعاد مختلف و زوایای پیدا و پنهان حیات بشری محسوب گردد، همانا اسلام است.


لبخند

اسلام و توجه به حیات بشر

دین مقدس اسلام یگانه آیین برگزیده ایست که از هر بعد عهده دار سعادت و رستگاری بشر بوده و متضمن خواسته های فطری آن می باشد. از همین روست که آن را دین حیات و نشاط نیز نام کرده اند؛ دینی که بر کلیه نیازمندی‌های بشر توجه و اهتمام خاص و همه جانبه مبذول می دارد و برنامه های آن شامل کلیه جهات زندگی پیروان آن می باشد.

وجود چنین توجه و اهتمام از سوی اسلام است که پیروان وی توفیق ارتقای میزان ایمان را رفیق خود می سازند و به وسیله آن به ستیغ خوشی و سرور و طرب و اقبال فراز می آیند.

آنگاه که ایمان قوی شد، مۆمن در صورت حدوث غم به توثیق این عقیده می‌پردازد که برطرف کننده آن، نیروی دیگری جز ذات هستی آفرین نیست.

داشتن یقین کامل بر این عقیده و تلقین همیشگی به خود: که تنها منبعی که می تواند بنده را از زمین ذلت و اندوه فراز آرد، خدای یکتاست، و تنها همین ذات یکتا و مهربان است که همه چیز را آفریده و برای انسان بهترین راه و روش خوشحال بودن و سعادتمند زیستن را فرا داده، چنین ایمان کافی است که هرگونه غم و اندوه و تشویش را از سینه انسان بیرون بیاورد و بر او شور و نشاط بیافریند و امید زندگی به فرداهای بهتر توأم با شادی و خوشبختی را هدیه نماید.

غم ها معمولاً پس ازآن پدید می آیند که چیز ناگواری برای انسان پیش بیاید و اتفاق ناگواری رخ داده باشد و یا هم احتمال بروز آن بعداً متصور باشد. در هر دو صورت ( چه برای گذشته و چه برای آینده) نزد مۆمنی که تکیه گاهی جز خدا نمی شناسد، مساله ایست کاملاً حل شده؛ یعنی حالتی است عاری از اضطراب و نگرانی!

به معنای دیگر: انسان در مورد گذشته به این نتیجه نایل می گردد، چیزی که زمان آن سپری شده، اکنون چه نیازی به پرداختن به آن است؟

تلقین مومن برای خودش و برای دیگران در آن صورت نمی تواند غیرازاین باشد که " در کابوس گذشته و زیر چتری که [حالا] وجود ندارد، زندگی نباید کرد، بل لازمه آن این است که خود را از شبهه و کابوس گذشته نجات دهی."( لاتحزن– استاد عایض القرنی).(1)

نگرانی ناشی از غمِ متصور و احتمالی، غمی است که در آینده گریبانگیر او خواهد شد، در چنین صورت برای انسان دارای ایمان قوی است تا خود را - به گفته استاد "قرنی"- به این اصل قانع گرداند که " نباید نرسیده به پل، دغدغه عبور از آن را در سر بپرورانیم؛ [زیرا] اصلاً چه کسی می‌داند، شاید ما قبل از رسیدن به پُل توقف کنیم و شاید پُل قبل از رسیدن ما، فرو بریزد و شاید هم به پُل برسیم و با سلامتی از آن عبور کنیم."

بررسی های ارائه شده ازسوی ازسوی پژوهشگران روانشناسی می رساند، کسانی که متبسم هستند و بر روی لب های شان گلهای لبخند شگوفاست، توانسته اند از سلامتی و عمری بیشتری برخوردارباشند. واین درست همان توصیه ای است که پیامبراکرم برای پیروان خود داشته اند

نکات بالا ما را بدان وا می دارد تا متاکد گردیم که: نباید از اسلام چهره ای ارائه داده شود که گویا با سرور و شادمانی سازگار نیست! چنانچه متاسفانه برخی از متحجران بی خبر از روح اسلام، توصیه هایی مبنی بر غمگین بودن همیشگی مومنان دارند و چنین شیوه را از برخاسته از دین می انگارند! در حالی که این تصور با اصل اسلام هرگز همسویی ندارد. هرگاه چنین می بود، به هیچ صورت پیام آور و رهبر عظیم الشان اسلام به شادمان زیستن و شوخ طبع بودن مومنان تاکید نمی فرمودند.

تبسم تو به روی برادرت صدقه است

چرا پیامبراکرم صلی الله علیه وسلم بر ما توصیه می فرمایند تا همواره تبسم بر لب داشته باشیم و یا چرا دین مقدس اسلام مسلمانان را برای خوشحال بودن و شادمان زیستن فرامی خواند؟

پاسخ این است که اسلام برای سعادت و کامرانی بشرو زیستن در سایه درخت خوشی نازل شده و انسان مومن در صورتی می تواند در اجتماع نقش موثر و بهینه ایفا بدارد که از نشاط و تندرستی و سر حال بودن برخوردار باشد. همانگونه که روانشناسان برای کسب و اندوختن این پدیده ها توصیه جدی دارند.

بررسی های ارائه شده از سوی پژوهشگران روانشناسی می رساند، کسانی که متبسم هستند و بر روی لب های شان گلهای لبخند شگوفاست، توانسته اند از سلامتی و عمری بیشتری برخوردارباشند. (2) و این درست همان توصیه ای است که پیامبراکرم برای پیروان خود داشته اند.

پیامبراکرم دستور می دهند که لبهای ما از گل لبخند و تبسم و قلب های ما عاری از شادی و سرور نباشد. چنانچه می فرمایند: " تبسم تو در چهره برادرت صدقه است".

برای مومن چه دستور و راهنمایی ای بهتر و روشنتر از این که وی با درک اعجاز گفتار پیام آور بزرگوار اسلام، سعی بلیغ در ترویج فرهنگ تبسم و خوشحال بودن و بشاش بودن به خرچ دهد.

اما به این نکته نیز توجه باید داشت که: "اسلام خنده را در برابر گریه و یا گریه را در برابر خنده قرار نداده و یکی را بر دیگری مقدّم نداشته است، بلکه هر یک را به عنوان واقعیت زندگی می‌پذیرد. البته در حالت عادی روحیه حاکم بر زندگی انسان، باید شادی و نشاط باشد، نه غم و گریه. هیجان اصلی و همیشه جاری در کالبد فرد و اجتماع انسانی، شور و نشاط است."

حضرت محمد

هرگاه ما در رفتار و زندگی پیامبراكرم (صلی الله علیه وسلم) دقت نماییم، در خواهیم یافت كه زندگی آن حضرت "صلی الله علیه وسلم" به بركت لطف و رحمت الهی مشحون از خوش بینی ، تبسم و شادی بوده است .

مروری به سیرت آن حضرت می رساند که او(صلی الله علیه وآله) برای كاری از امور دنیوی خشمگین نمی شدند و برای چیزی در این زندگی فانی دنیا غمگین نمی گردیدند و هرگز طالب خشونت و انتقام گیری نبودند ؛ بلكه شخصیتی ملایم و بردباری بودند و همیشه برای تمام انسانها طالب خیر و خوبی و رستگاری.

از همین روست که پروردگار جهانیان در قرآن عظیم الشان او را رحمتی برای جهانیان توصیف می كند و می فرماید:

" و ما تو را نفرستادیم مگر اینكه رحمتی برای جهانیان باشی.(3)

بنابراین رسول خدا صلی الله علیه وسلم هم برای انسان مۆمن رحمت است و هم برای انسان كافر؛ فلهذا اگر انسانها تعالیم والا و ارزنده او را درزندگی خویش تطبیق نمایند، توفیق می یابند تا به خیر فراوانی در دنیا و آخرت دست یابند !

در سیره رسول اکرم(صلی الله علیه وسلم) آمده است که هرگاه یکی از اصحاب اندوهگین بود، حضرت با شوخی کردن او را شادمان می‌فرمود.(4)

در روایتی آمده است: "مومن شوخ و شاداب است" این فرموده بیانگر آن است که شادی و شادابی و شوخی، با غمگینی منافات کلی دارد که مومن برای دوری جستن از آن باید جداً سعی و تلاش و اهتمام به خرچ دهد.

توصیه برای غمگین زیستن برخاسته از اندیشه آنانی است که از اسلام شناختی درست ندارند.

گروه هایی که با منسوب دانستن خود به اسلام، این آیین برگزیده و سعادت آفرین را کیش غم و سوگ و گریه و اندوه وانمود می کنند، پر واضح است که فهم ناقص و به عبارت دیگر جهل شان را نسبت به این کیش پسندیده به نمایش می گذارند.

ترغیب بر غمگین بودن و با نگرانی بسر بردن برخاسته از اندیشه بی خبران و ارباب جهل است. چنانچه یک تن از نویسندگان در پیوند به این موضوع نگاشته است: اعراب جاهلی می پنداشتند كه لبخند نشانه ای ازضعف و درماندگی است و یك مرد عرب نباید تبسمی بر چهره داشته باشد؛ بلكه باید چهره ای عبوس و در هم كشیده داشته باشد تا مردم را به واسطه آن بترساند و تحت تاثیر خود قرار دهد! ولی رسول خدا (صلی الله علیه وآله) آمد تا این مفاهیم غلط را اصلاح كند و تاكید كند كه تبسم و لبخند بهترین و ارزانترین هدیه ای است كه می توانی آن را به برادران دینی ات و دوستانت تقدیم كنی ." (5)

نباید از اسلام چهره ای ارائه داده شود که گویا با سرور و شادمانی سازگار نیست! چنانچه متاسفانه برخی از متحجران بی خبر از روح اسلام، توصیه هایی مبنی برغمگین بودن همیشگی مومنان دارند وچنین شیوه را از برخاسته از دین می انگارند! در حالی که این تصور با اصل اسلام هرگز همسویی ندارد. هرگاه چنین می بود، به هیچ صورت پیام آور ورهبرعظیم الشان اسلام به شادمان زیستن وشوخ طبع بودن مومنان تاکید نمی فرمودند

در ضمن باید افزوده آید که خنده و تبسم - که از عوامل دیگر نشاط و شادى است- باید صادقانه بوده باشد، تا شخصیت آدمى را لکه‏دار نسازد.

"خنده از نظر اسلام، آن گاه مۆثر و مفید است که به شخصیت دیگران لطمه وارد نیاورد. خنده، با انگیزه آزردن، اهانت و تحقیر دیگرى، حکم حرمت آزار شخص مۆمن را دارد . به شدت نکوهید شده و حرام است."(6)

نتیجه:

انسان نباید زندگی کوتاه را به دست غم و حزن بر باد دهد. این کار خردمندانه نیست. زیرا خردمند می داند که سعادتمند بودن و حیات آگنده از راحت و آرامش است که اسلام آن را برای پیروان خود توصیه می فرماید و به گفته علامه عبدالرحمن: " وجود غم زندگی کوتاه را کوتاه تر می سازد.( همان)

در جای دیگری از رساله یاد شده آمده است:

" هنگامی که برای انسان تکلیف می رسد، یا از رسیدن تکلیف می هراسد، در بین چنین تکالیفی که برای او رسیده، و در بین نعمت های دینوی و دینی که از آن بهره مند است، مقایسه باید کرد، پس می بیند که تعداد نعمت ها بسیار و تکالیفی که به او رسیده، در مقابل آن هیچ است."

اسلام به ما می آموزد: به خاطر گرفتار شدن به بلایی، تأسف و حسرت نخوریم. چون پاداش بهشت و مزد بزرگی، نزد کسی که این بلا را مقدر کرده، وجود دارد.

دوستان خدا که در دنیا به بلا گرفتار شده اند، در بهشت برین مورد تمجید و ستایش قرار می‌گیرند.

« درود و رحمتی از جانب خداوند بر ایشان است و اینان راه یافتگانند»

پی نوشت ها:

1- دکتورعایض القرنی ( لا تحزن)

2- مجله علوم روانی

3- ( آیت 107 سوره الانبیاء)

4- سنن النبی صلی الله علیه وسلم صفحه 60

5- ( عبد الدائم الكحیل) "ادوار ویب" منسوب به حوزه علمیه انوار العلوم خیرآباد- تایباد

6- پایگاه پرسمان قرآن

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: مقاله عبدالقیوم ملکزاد ؛ سایت مجله نور

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.