تبیان، دستیار زندگی
در جای جای ادبیات پایداری، می‌توان رد پای شجاعت و مقاومت را دید. مصداق «کلام عین شمشیر» ، چیدمان کلمات و جملات از چنان قدرت توفنده‌ای برخوردار شده که هر خواننده خواهان شرافت، عزت، و استقلال را به خود جذب می‌کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شبی که تساوی معنا نداشت

از سرخ تا گندمگون ادبیات مقاومت


در جای جای ادبیات پایداری، می‌توان رد پای شجاعت و مقاومت را دید. مصداق «کلام عین شمشیر» ، چیدمان کلمات و جملات از چنان قدرت توفنده‌ای برخوردار شده که هر خواننده خواهان شرافت، عزت، و استقلال را به خود جذب می‌کند.

تساوی

نقش بی بدیل ادبا و شعرای فلسطینی در شکل گیری انقلاب و انتفاضه را به هیچ وجه نمی‌توان نادیده انگاشت. حقیقتاً، باید اعتراف کرد که شاعران سهم عظیمی را در پیشبرد پایداری و روح مقاومت در میان ملت مظلوم فلسطین در طی این سالیان داشته‌اند.

البرقوطی در شعر «در شبی که تساوی معنا نداشت» ، تصویر شفافی از «محمد الدورا» کودک فلسطینی که در طی انتفاضه توسط یک تانک اسراییلی کشته شد، ارائه می‌دهد. در شعر، صحنه مرگ او توسط یک گزارشگر فیلم‌برداری شده و تمام دنیا آن را نشان می‌دهد. روح «الدورا» شب هنگام پس از مرگ به خانه باز می‌گردد:

قدم در آستانه خانه گذاشت

پای در اتاق نهاد

تمامی  درب‌های خانه را کوفت

تا آن‌ها را بیدار نماید

تا بپرسد از باران گلوله و بمب

تا بپرسندش از حیات پس از مرگ (شهادت)

در اینجا ناگهان زبان شاعر فرم احساس عمیق به خود گرفته و از آرزوهای دست نیافته کودک فلسطینی سخن به میان می‌آید:

آری.

می‌پرسدشان از باران گلوله و بمب در ظلمات شب

می‌پرسندش که آیا شام خورده است امشب

می‌پرسندش که از سرمای گور

در این شب ظلمانی سرد

در امان است؟

چه حسرتی ست بر دل مادرش

پدرش

که طبیبان را یارای بیرون کشیدن گلوله از قلبش کوچکش نبود

کوچکم! پرنده‌ام!

اگر نبود دست جفاگر مرگ

کنون هراسان بودی از زخم جفا؟

البرقوطی هم مانند دیگر ادبا و شعرای ادبیات پایداری از ملت مظلومی می‌گوید که قهرمانانش نوجوان شیر دلی هستند که مظلومانه و بی‌دفاع کشته می‌شوند

دیالوگ ادبی بین محمد و خانواده‌اش بسیار عالی کار شده است. لحظات جان سپردن وی در تلویزیون پخش می‌شود و او هراسان از حملات بی‌مهابا علیه خانواده و هم‌وطنانش جان می‌سپرد. ملاقات روح محمد با خانواده‌اش یکی از زیباترین دیالوگ‌ها و لحظات ادبی شعر پایداری را به تصویر می‌کشد. عمق درد مشترک و باور اینکه فرزند عزیزشان مرده است. شاعر، مرگ محمد را به شکلی هوشمندانه و غیر مستقیم از زبان همسایه‌ها و خالی بودن تخت خوابش بیان می‌کند. او کیف مدرسه‌اش را پر از سوراخ‌های ناشی از گلوله می‌بیند. گلوله‌های ارتش وحشی اسراییل که از خلال بدن نحیف و کیف مدرسه یک نوجوان رد شده‌اند. تنها شاهد مرگ او این تصاویر نیست. بلکه دفتر مشق آلوده به خونش دل خواننده را می‌سوزاند. مادر محمد در همراهی با دسته تسلیت گویان به عزای پاره تن نشسته است.

البرقوطی هم مانند دیگر ادبا و شعرای ادبیات پایداری از ملت مظلومی می‌گوید که قهرمانانش نوجوان شیر دلی هستند که مظلومانه و بی‌دفاع کشته می‌شوند. از انتفاضه‌ای که در پاسخگویی به اشغالگری شکل گرفته است. از تقابل سنگ با پیشرفته‌ترین سلاح‌ها.در اینجاست که شعر وی همچون دیگر شعرای پایداری تبدیل به سلاح مقابل با استعمارگری، اشغالگری، وحشیگری استعمار جویان امپریالیست و نژادپرست، و خیانت و بی‌غیرتی کشوران عرب می‌شود. شاعران سرخ‌پوست حفاظ و خط قرمز فرهنگ خود را در مقابل استعمارگرایان گرفتند تا بیش از به آن‌ها آسیبی نرسد و در طرف دیگر شاعران فلسطینی تمامی حفاظ‌ها و بندها را گسستند تا بدین وسیله آزادی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را بار دیگر به دست آورند.

فلسطین

شاعران فلسطینی هم همانند شاعران سرخ‌پوست که سعی در دفاع از هویت قبیله‌ای و ملی خود دارند، از محدوده جغرافیایی خود تحت عنوان «خاک وطن» و هویت‌های ارزشمند دفاع می‌کنند. آن‌ها در مقابل کاپیتالیسم و امپریالیسم و این‌ها در مقابل صهیونیسم. شاعران فلسطینی آرزوی تحقق کشوری مستقل و بازگشت تمامی فلسطینیان آواره را دارند.

شاعران این دو طیف از ملت مظلوم، همانند دیگران آرزوی خروج ظالمان از خاک خود را داشته و امید به حذف انان از تاریخ دارند. در این مقاله، هدف از تشبیه این دو طیف به یکدیگر، رسیدن به هدفی واحد تحت عنوان «پایداری در مقابل استعمارگرایی» در همه نقاط زمین به خصوص در فلسطین این دیار زیتون و پرتقال بود. استعمار تلاش کرد تا هویت و شناسه تاریخی و ملی این کشورها را نابود کند. اما شعر پایداری هیچ وقت این اجازه را به آن نداد. هدف آنچه که استعمار نابود کرده است، بلکه در معنایی اعم‌تر ایجاد یک تحول عظیم اجتماعی است. شاید اگر تاریخ به گونه‌ای دیگر عمل کند و دیر یا زود پای استعمار از دیارهای مظلوم بیرون کشیده شود، مورخان، شعرا، و ادبای این کشورها - فارغ از بند وحشت و ارعاب و توقیف – تاریخی دیگر بسازند و شعری بلند به بلندای حماسه و فتح و خون بسرایند. روان شهیدان راه عشق و آزادی کامیاب و بهشت برین جایگاهشان!

ترجمه: محمدرضا صامتی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منابع: پایگاه اینترنتی «دنیای شریف»

پایگاه اینترنتی «آگاهان ملی فلسطین»