ابر مأمور
قبل از عملیّات محرم، نیروها بایستی در جای خودشان برای حمله به دشمن آماده میشدند. چون دشمن دید داشت نقل و انتقال نیروها باید در شب انجام میشد. نیمه ماه بود و مهتاب همهجا را پوشانده بود. این روشنایی ذهن فرماندهان را به خود مشغول کرده بود، شهید حسنپور گفت: «خدا معجزهاش را امشب به عینه به ما نشان خواهد داد.» گفتم چطور؟ گفت این نیروها باید از دیدگاهی رد شوند که دشمن آنها را خواهد دید، مگر قدرت الهی ما را کمک کند. در این صحبت بودیم که گردان اول به فرماندهی شهید علی مردانی وارد دیدگاه شد، در این اثناء تکه ابر کوچکی آرام آرام ماه را به صورت کامل پوشاند. خیلی اهمیّت ندادیم. گردان که مستقر شد ابر نیز کنار رفت. نیم ساعت بعد گردان دوم به فرماندهی سید جوادی وارد دیدگاه شد، دوباره تکه ابر ظاهر شد. این بار همه رزمندگان به آسمان نگاه میکردند و اشکها سرازیر بود، چرا که امداد غیبی الهی را به چشم خود میدیدیم.
در این موقعیّت جمله شهید حسنپور در ذهنم جولان میکرد:
«وقتی شما از خداوند کمک بخواهید او هم کمکش را صد در صد شامل حال شما خواهد کرد»
هاشم ذوالقدیر