تبیان، دستیار زندگی
گفتار پیشین: دکترین های عصر اسطوره ها امروز در غرب بحث اسطوره زنده مطرح است که به خصوص در چهره‌های هنری و ورزشی دیده می‌شوند.(1) انسان‌های خارق‌العاده‌ای که همان هرکول‌ها، اولیس‌ها و آشیل‌ها بودند با یک سر و وضع و کارکردهای...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هرکول‌ها و آشیل‌های جدید



گفتار پیشین: دکترین های عصر اسطوره ها

امروز در غرب بحث اسطوره زنده مطرح است که به خصوص در چهره‌های هنری و ورزشی دیده می‌شوند.(1) انسان‌های خارق‌العاده‌ای که همان هرکول‌ها، اولیس‌ها و آشیل‌ها بودند با یک سر و وضع و کارکردهای امروزی ظاهر می‌شوند؛ افرادی که بسیار فرهیخته و اهل فکرند یعنی هم استراتژی می‌دانند و هم وقتی که دست به اسلحه می‌برند. همچون یک سرباز مقتدر می‌توانند در یک صحنه کارزار عمل کنند. جامعه امروز غرب از این اسطوره‌ها مشهون است.

اسطوره نقل کننده سرگذشت قدسی و میتویی و راوی واقعه‌ای است که در زمان اولین یعنی زمان بدایت همه چیز رخ داده است. در عصر بدایت همه‌چیز بدیهی بوده است.

رویکرد استفاده از این چهره‌ها در عرصه فرهنگ توده‌ای – چون یک فرهنگ خواص داریم یا همان نخبه‌ها و اندیشمندان که ایده‌ها و اندیشه‌ها آنجا مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و یک فرهنگ توده‌ای – به عنوان الگو برای کپی برداری از رفتار و سیر و سلوک آنان امروزه در غرب شایع است.

بهترین کارکردی که غرب امروز برای به دنبال خود کشاندن سایر ملت‌ها دارد با استفاده از همان مؤلفه حماسی و رزمی عصر میتولوژیستیک خود، ساختی چنین پهلوانانی است.

به همان نسبت که شما ممکن است امروز از دیدن فیلم‌های این چنینی لذت ببرید و استفاده کنید، در خواندن ایلیاد و اودیسه هومر مانند فیلم‌های امروزی که مشهون از گزاره‌های حماسی و اسطوره‌ای و ابعاد تراژیک(2) در بحث روابط بین زن و مرد است این حساسیت و لذت کاملاً مشهود است.(3) به طور مشخص گزاره امروزین الگوسازی و شخصیت‌پردازی متأثر از عصر میتولوژیستیک می‌باشد.شریعتی معتقد است انسان در طول تاریخ در شرق و غرب عالم خواستار یک قدرت ماورائی بوده لذا نشسته، اسطوره سازی کرده و در خیال خود آنها را پرورانده است. چه فردوسی و چه هرمر. اما معتقد است که علی تنها انسانی است که بر گونه اساطیر، یک حقیقت محسوب می‌شود یعنی هر آنچه که می‌خواسته باشد، بوده است. از این زاویه اسطوره را چیزی ببینیم که نمی‌تواند واقعاً وجود داشته باشد.

پس نه ورزشکار امروز و نه هنرپیشه امروز آن است که واقعیت دارد و توسط رسانه‌ها ساخته می‌شود و نه هرکول و رستم و سهراب و سیاوش و آشیل و پنلوپه عصر باستان. اسطوره واقعیت فرهنگی به غایت پیچیده‌ای است که از دیدگاه‌های مختلف و مکمل هم ممکن است مورد بررسی و تفسیر قرار گیرد یعنی واقعیت فرهنگی به غایت پیچیده.

تعریفی که از دیگر تعریف‌ها کمتر نقص دارد- زیرا گسترده‌تر از بقیه آنهاست- این است: اسطوره نقل کننده سرگذشت قدسی و میتویی و راوی واقعه‌ای است که در زمان اولین یعنی زمان بدایت همه چیز رخ داده است. در عصر بدایت همه‌چیز بدیهی بوده است. اگر شما گفتید اهریمنی باشد که نصف تنه آن انسان باشد و نصف تنه آن حیوان، در آن عصر همه چیز امکان‌پذیر و بدیهی بود. در آن عصر اسطوره نقل کننده و روایت‌کننده وقایع آن روز است. مینوئیک را به امر معنوی و آسمانی تفسیر می‌کنند. امروز هم همین‌گونه است یعنی هر آنچه را غیر واقعی است از پرده سینما می‌بینیم و یک واقعه قلمداد می‌کنیم. به بیان دیگر اسطوره حکایت می‌کند چگونه از به برکت کارهای نمایان و برجسته موجودات فوق طبیعی، واقعیتی- چه کل واقعیت یعنی کیهان و یا فقط جزئی از واقعیت یعنی جزیره‌ای، - سلوک و کرداری انسانی و غیره، پا به عرصه وجود نهاده است. یعنی وجودسازی می‌کنیم. اونتولوژی (ONTOLOGY) در فلسفه به معنی هستی شناسی نیست. به معنی هست‌شناسی یا موجود‌شناسی است. اینکه یک شخصیت اسطوره‌ای مثلاً آرنولد – در فیلم‌های هالیوود – وجود داشته باشد اصلاً اهمیت ندارد. مهم این است که آرنولد موجود و قابل لمس است.

چهره‌ای مانند مایکل جکسون که بارها تغییر جنسیت داده امروز وقتی وارد پراگ می‌شود 8 جوان از فرط علاقه به این آدم خودکشی می‌کنند: در سال 1989 وقتی این فرد وارد ژاپن شد بسیاری از افراد به دلیل بیهوشی و یا خودزنی روانه بیمارستان شدند. شخصیت افسانه‌ای که رسانه‌ها برای این فرد ساخته‌اند قابل توجه است.

وقتی تصاویر حضرت مسیح را حتی در غرب مشاهده می‌کنیم چهره‌یشان در حاله‌ای از نور به چشم می‌خورد. در برخی برنامه‌هایی که از مایکل جکسون به نمایش گذارده می‌شود توسط نورپردازی که می‌کنند همانند حاله نور مشهود است.

حرکت‌های ریز و نمادین وی در صورت عادی آن برای ما یک موسیقی است و عنوان مبتذل هم روی آن می‌گذاریم. اما زمانی عمق این مسئله مشخص می‌شود که می‌بینیم در تمام میادین مرکزی شهرهای جمهوری‌های تازه استقلال یافته شوروی سابق هر کجا مجسمه لنین را پایین آوردند مجسمه و تندیس عظیم مایکل جکسون را بالا بردند. یعنی اسطوره‌سازی در غرب امروز متأثر از نگرش‌های اسطوره شناختی 2700 تا 3000 سال پیش غرب است.


نفوذ اساطیر به جای جای تمدن غرب

اگر عنوان خدایان عصر متیولوژیستیک را بنگریم امروز از این نام‌ها را بر روی بخش‌های مختلف غرب می‌بینیم. اسامی خدایان یونانی پس از موضوعیت یافتن امپراطوری روم به نام‌های دیگر تبدیل شد و اسم‌های آن‌ها را امروز به صورت دو وجهی می‌شناسیم.

مثلاً هراکلس در زبان یونانی، به زبان لاتین هرکولس نامیده می‌شود. هرکولس یا هرکول امروز نام هواپیمای 130- C است.

یا آپرودیته(4) که در زبان لاتین به آن ونوس می‌گویند امروز عنوان یکی از شبکه‌های گسترده غرب است یا آرتمیس‌(5)‌ نام خیلی از دختران غربی است و نیروی دریایی خود ما هم حتی ناوی به همین نام دارد که در زبان لاتین «دیانا» یا «دایانا» نامیده می‌شود.

«ولکان» (یعنی خدای آتش) امروز نام یکی از پیشرفته‌ترین توپ‌ها و مسلسل‌هایی است که روی ناوهای آن‌ها است که این عنوان در یونانی هفایستوس(6)‌ است. «هرمس»(7) که لاتین آن را «مرکوری» گویند یا «آرس»(8) را که در لاتین «مارس» گویند نام پیشرفته‌ترین وسایل غواصی غرب است. چهر‌هایی مثل «پوسیدون»(9) را که امروزه یکی از موشک‌های قاره‌پیمای آمریکاست در لاتین «نپتون» گویند که نام یکی از سیارات است، «زئوس» که در لاتین آن را به عنوان «ژوپیتر» می‌شناسیم و یا خدای خورشید که در یونانی «هلیوس» نامیده می‌شود همان چیزی است که در انگلیسی «SUN» می‌نامند یا مواردی دیگر.

غربی‌ها نه تنها برای شناخت غرب امروز اسطوره‌های دیروز را با هیبت و شکل شمایل جدید کپی‌سازی می‌کنند بلکه اصرار دارند همان نمادها و مفاهیم با همان بار فرهنگی که دارند، موجود باشند.

قطع نظر از نام‌های بیماری‌های شایع، یونانیان در هر بعد از زندگی در اسامی سیاره‌های آسمان، اسامی فضا پیماها و راکت‌ها، در جدیدترین طرح‌های معماری، در نمایش‌های معروف و در آرای مشترک میان حوزه‌های فلسفه و سیاست همچنان بر تمدن غرب تأثیرگذار هستند. از هنرهای پر زرق و برق اماکن مایه گرفته تا فلسفه والا، یونانیان فرهنگ معاصر ما را هرگز تا بدین حد با گستردگی خود تحت تأثیر قرار نداده بودند.

یک نگاه اجمالی به شهر رم در عصر حکمرانی خاندان قیصر، لندن و پاریس به هنگام رواج و رونق امپریالیسم اروپایی و شهر برلین در زمان استیلای قوای نازی، پیشینه طولانی سبک معماری یونانی و تأثیر آن را نیز در اروپا نمایان می‌سازد. سایر ابنیه معروف جهان‌ نظیر کاخ سفید و ساختمان کنگره آمریکا نیز همین واقعیت هستند.

اساساً ویژگی هواپیمای اف – 14 داشتن موشکی پیشرفته به نام فونیکس است. فونیکس به عنوان یکی از همین چهره‌های افسانه‌ای آنها است، فقط این نیست که این نام بر روی تسلیحات‌شان باشد، بلکه همین کلمه فونیکس به طور مثال نام یکی از شهر‌های جنوب آمریکا نیز هست. کنکورد به عنوان معروفترین هواپیمای مسافربری از نام تنها معبد بر جای مانده از عصر پریکلس یعنی معبد «کنکورد» (وفاق) گرفته شده است. کلمه اقیانوس نیز که در بین خود ما نیز مصطلح است همان نام خدای دریاهاست.(10)

میرچا ایلیاده در کتاب چشم‌اندازهای اسطوره می‌گوید: مهمترین کارکرد اسطوره عبارت است از شفاف و آفتابی کردن پارادایم‌های(11) نمونه‌وار؛ آئین‌ها و فعالیت‌های معنادار آدمی از تغذیه و زناشویی گرفته تا کار و تربیت و هنر و فرزانگی؛ پارادیم‌های نمونه‌وار که از آن‌ها دکترین‌ها خارج می‌شوند. امروزه تکنولوژیست‌ها در تقلید از طبیعت و موجودات زنده برای حل مسائل پیچیده فنی مدل‌سازی می‌کنند. روش مدل‌سازی را می‌توان به نوعی استقراء در منطق تشبیه کرد.

آیین یکی از کلماتی است که در فارسی مقابل کلمه دکترین در یونانی قرار داده شده است. آنچه از ذاتیات یک علم می‌آموزیم یا می‌خوانیم، دکترین‌های آن علم است. مباحثی را که در هر علمی از شیمی و فیزیک گرفته تا علم سیاست، از اهمیت بالایی برای ما برخور دارند و برای فعالیت در آن عرصه می‌بایست آن را فرا گیرید؛ زیرا دکترین‌های آن علم به خصوص است.

در ذاتیات هر علم مشخص معتقدند اسطوره‌ها، مدل‌هایی هستند که این دکترین‌ها را می‌سازند و آن آیین‌ها را رقم می‌زنند. ایلیاد معتقد است اساطیر را باید به مثابه پاره‌ای از تاریخ فکر و مرحله‌ای از مراحل سیر و سلوک بشرمطالعه کرد. اساطیر موجود در هر قلمرو و فرهنگی کلید درک مسائل خاص آن قلمرو نیز هست. به طور مثال همان‌‌گونه که بیان گردید مثل افلاطون و اومانیزم یا انسان‌گرایی کنونی غرب لااقل قسمتی از ریشه خودشان را در اساطیر به ویژه در اساطیر یونان استوار کرده است. بررسی مبسوط عصر میتولوژیستیک و اساطیر غرب در شناسایی غرب بسیار حائز اهمیت می‌باشد.

لذا برای تحقق این منظورمطالعه ایلیارد و اودیسه هومر یا کتاب چشم‌اندازهای اسطوره و یا دیگر کتب منتشر شده به زبان فارسی پیرامون اساطیر یونان بسیار مفید می‌باشد. اگر زیر ساخت‌های غرب را خوب بشناسیم، در غرب‌شناسی وقتی به غرب امروز می‌رسیم تلقی ما نزدیک‌تر و شفاف‌تر خواهد بود همان‌طور که اگر کسی بخواهد خود ما را از بیرون جامعه اسلامی و ایرانی بشناسد، حتماً باید مانویت و زرتشتی‌گری و پیشینه تاریخی ما را بشناسد. حتی اگر توسط حماسه سرایی مثل حکیم شیعی مسلک فارسی زبان ابوالقاسم فردوسی این مطلب نوشته شده باشد باید مورد بررسی قرار دهد.


پی نوشت ها:

1- ارتباط یونانیان باستان و رسانه‌های گروهی عصر حاضر به وضوح قابل تمایز است. «سوپرمن» همانند ایکاروس و رمبو همچون آشیل است. از سوی دیگر، نمایش صورت‌، تمیز و اصلاح شده و تن و اندام ورزشی و عریان قهرمانان- که بسیار باب میل رسانه‌ها است- از تصاویر و تندیس‌های ورزشکاران یونان الهام گرفته است. رسانه‌ها تصاویر و نقش‌هایی را منعکس می‌کنند که شرکت‌های تبلیغاتی و ورزشی مایل به نمایش آن هستند. پست مدرنیسم و اسلام – اکبرص احمد.

2- (TRAGIC (-AL: اندوهبار، غم‌انگیز، سوگ‌ ناک.

3- افلاطون در کتاب جمهوری خود گوید: به والدین توصیه می‌کنم نگذارید فرزندانتان کتاب ایلیاد و ادویسه و کتاب‌های هومر و هزبود را بخوانند. چون این کتاب‌ها تصویر فحشا است.

همین امر می‌رساند که چرا «موززفینلن» در کتاب دنیای ادیسه، هومر را شاعری غیرانسانی و تقریباً غیراخلاقی خواند و چرا «آرنالدو کدیانو» تاریخ نگار، منظومه ایلیارد را در صدر فهرست خطرناکترین کتب جهان قرار داد.

پست مدرنیسم اسلام، اکبرص احمد.

4- آ. پرودیته خدای زیبایی و عشق یونانیان است. از خاورمیانه برخاست و در قبرس به عنوان مادر آسمان پرستش شد. و آتن و کورنت، زنان روسپی به نام آفرودیته معابدی می‌ساختند و او را پشتیبان خویش می‌ساختند. در برخی شهرهای یونانی نخستین روز آوریل را به عنوان عید بزرگ آفرودیته جشن می‌گرفتند و در این جشن زنانی آزادانه به فعالیت جنسی می‌پرداختند. ویل دورانت، ج 2، ص 207.

5- آرتمیس (دیانا در روم) الاهه عفت است و در جنگل‌ها چنان به حیوانات ماده طبیعی می‌پردازد که برای عشق ورزی با مردان فرصتی ندارد. او عالیترین نمونه دختران جوان به شمار می‌آید. چون الاهه زنان باردار نیز هست زنان برای تخفیف دردهای زایمان از او کمک می‌خواهند؛ به این ترتیب هنگام نیایش او مفهوم باکره و مادر درهم آمیخت و کلیسای مسیحی در قرن پنجم میلاد خصایص او را به حضرت مریم علیهم السلام نسبت داد و عید درو را که در تابستان به نام آرتمیس بر پا می‌شد به «عید صعود مریم» تغییر نام داد. تاریخ تمدن ویل دورانت، ج 2، ص 205.

6- در میان خدایان اولمپ، هفایسنوس لنگ که مظهر صنعت است بسیار به آدمیان شباهت دارد. رومیان به او ولکانوس نام داده‌اند. همان، ج 2، ص 206.

7- آورده‌اند هرمس (عطارد یا مرکوریوس رومی) در ابتدا سنگ بود و پرستش او از سنگ‌پرستی آغاز شد سنگ‌های مرزی مزارع که علاوه بر تجدید اراضی عامل نگهبانی مزارع و افزایش محصولات هستند از اوست. قدرت باروری مرد نیز که علامت‌های آن در مقابل خانه‌ها نصب می‌شد مرهون هرمس است. بی‌حرمتی به این علامات باعث ویرانی آتن شد. او از آفرودیته صاحب فرزندی شد به نام هرمافرودیته که وی نه خاصیت مردها را داشت و نه زن‌ها را و موجودی بینابین بود. همان، ج 2، ص 207.

8- ارس (مریخ یا مارس رومی) خدایی است که در هوش و فهم امتیازی ندارد و تنها هوش جنگ کردن دارد. همان، ج 2، ص 207.

9- پوسیدون (نپتونوس رومی) حاکم دریاها بود. او علاوه بر دریاها، خدای رودها چشم‌ها و مجاری نهفته زمین بود و با جریان امواج مد، زلزله به پا می‌کرد. ملاحان یونانی در جزیره‌های خطرناک برای او معبد می‌ساختند تا از خشم دریاها در امان باشند. همان، ج 2، ص 208

10- اوکئانوس/ اقیانوس OCEANUS یکی از تیتان‌ها؛ پسر اورانوس و گایا؛ خدای اقیانوس‌ها. با خواهر تتوس ازدواج کرد و چون در جنگ تیتان‌ها با زئوس هم‌دست تیتان‌ها نشد در صلح و آرامش زیست. او سه هزار فرزند داشت که رودها، دریاها و دریاچه‌ها و همه آب‌های روی زمین و زیرزمین از آن جمله‌اند.

11- PARADIGM الگوی نظری، مجموعه‌ای از پیش فرض‌های اساسی، مفاهیم و گزاره‌ها در زمینه موضوعی خاص؛ این مجموعه‌ها به هدایت جریان پژوهش و تشکیل نظریه کمک می‌کنند و از این نظر با مدل مشابهت دارند. دایرةالمعارف علوم اجتماعی- دکتر ساروخانی.

منبع: سلسله مباحث غرب شناسی استاد بلخاری


لینک مطالب مرتبط:

نگرشی به بحران معنویت حاکم بر غرب

غرب دنیای یکپارچه فاسدی نیست

چرا باید غرب را شناخت؟

اسلام و دموكراسى

ارزیابى دمكراسى

ایران و مستشرقین غربی...

گذار از سیطره سكولاریسم

ظهور پوزیتیویست‌های افراطی

تكثر بر پایه عقلانیت حق مدار

گوش دادن به بیگانه