تبیان، دستیار زندگی
همانا زنان ، هم از نظر ایمان ، هم از جهت بهره و هم از موهبت عقل ، ناقص اند. اما گواه بر كمبود ایمان شان ، همان بركنار بودن از نماز و روزه در ایام عادات است . و اما گواه بر نقصان عقل شان است كه شهادت دو نفر آنان ، معادل شهادت یک مرد است و از جهت نقصان نصیب
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کجای عقل زنان ناقص است؟!!


امام علی(علیه السلام) در عمل و سیره با دلسوزی و كمک كردن در امور منزل نیز به شأن و منزلت زن بها می‌داد. امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «امیرالمۆمنین(علیه السلام) هیزم تهیه می‌كرد، آب می‌آورد و جاروب می‌كرد و فاطمه(سلام الله علیها) آرد می‌كرد و آرد را خمیر می‌كرد و نان می‌پخت.


عقل

از مفروضات هر مسلمان این است كه اسلام ، كامل ترین ادیان و مكاتب است و شیعیان این مفروض را نیز دارند كه قول ، فعل و تقریر امام على علیه‌السلام، در بین مذاهب موجود، بهترین نگرش اسلامى است. یكی از زمینه‌هایی كه امام علی(علیه السلام) در تاریخ سیاسی و اجتماعی خویش بدان پرداخته، بیان نارسایی‌ها و كمبودهای زنان است؛ در یک نگاه اجمالى به نهج البلاغه به نظر مى رسد كه نگاه حضرت امیر علیه السلام به زنان مثبت نیست. برای درك دقیق مراد حضرت، باید كلام علی(علیه السلام) را با توجه به شأن صدور كلام حضرت شناخت تا روشن گردد كلام امام(علیه السلام) درباره‌ی زن به جنس زن در تمام روزگاران مربوط است یا تنها به زنان جامعه و عصر علی(علیه السلام) یا اعصار مشابه آن ارتباط دارد.

سیره عملی امام علی(علیه‌السلام) در برخورد با زن

امام علی(علیه السلام) در عمل و سیره با دلسوزی و كمک كردن در امور منزل نیز به شأن و منزلت زن بها می‌داد. امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «امیرالمۆمنین(علیه السلام) هیزم تهیه می‌كرد، آب می‌آورد و جاروب می‌كرد و فاطمه(سلام الله علیها) آرد می‌كرد و آرد را خمیر می‌كرد و نان می‌پخت.»(1) امام علی(علیه السلام) به مردان سفارش می‌كرد كه بارهای سنگین خود را بر دوش زنانشان نگذارند.(2) به همین دلیل، حضرت، خود بار منزل را حمل می‌كرد و می‌فرمود: «چیزهایی كه برای خانواده‌ی انسان سودمند است، بردن آن برای افراد با كمال، موجب نقص نخواهد بود.»

مراد حضرت از نقص عقول زنان

تفاوت‌های زن و مرد نیز بر امام علی(علیه السلام) آشكار است، یكی از این تفاوت‌های پذیرفته شده نزد اندیشمندان و متفكران، تفاوت زن و مرد در عرصه‌ی عقلانیت مدیریتی است. همان‌گونه كه امام علی(علیه السلام) در خطبه‌ی80 نهج‌البلاغه پس از واقعه‌ی جمل و ناظر به فتنه‌ها و دسیسه‌های عایشه فرمود: إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الاْیمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ: فَأَمَّا نُقْصَانُ إِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّیَامِ فِی أَیَّامِ حَیْضِهِنَّ، وَأَمَّا فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّیَامِ فِی أَیَّامِ حَیْضِهِنَّ، وَأَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَیْنِ مِنْهُنّ كَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَأَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَى الاْنْصَافِ مِنْ مَوارِیثِ الرِّجَالِ؛ فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ، وَكُونُوا مِنْ خِیَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ، وَلاَتُطِیعُوهُنَّ فِی المَعْرُوفِ حَتَّى لاَ یَطْمَعْنَ فِی المُنكَرِ. (3)

با توجه به شأن صدور كلام حضرت می توان دریافت که سخن ایشان یا ناظر به فرد خاص یا زنان از جهت نقص در عقل مدیریتی بوده است اما زن با تغییر اوضاع فرهنگی و اجتماعی، البته در چارچوب اسلام، می‌تواند مشاور صادق و امینی باشد

همانا زنان، هم از نظر ایمان، هم از جهت بهره و هم از موهبت عقل، ناقص اند. اما گواه بر كمبود ایمان شان ، همان بر كنار بودن از نماز و روزه در ایام عادات است . و اما گواه بر نقصان عقل شان است كه شهادت دو نفر آنان ، معادل شهادت یک مرد است و از جهت نقصان نصیب و بهره‌ نیز ارث آن‌ها نصف ارث مردان است. پس از زنان بد بپرهیزید و مراقبت نیكان آن ها باشید. اعمال نیك به عنوان اطاعت و تسلیم بى قید و شرط (در برابر) آنان انجام ندهید، تا در اعمال بد انتظار اطاعت از شما نداشته باشند.

چه تفسیری می‌توان برای این حدیث ارایه كرد؟ پاسخ این است كه این حدیث از نظر سند و اعتبار، جای تردید ندارد و بی‌شك به حضرت علی(علیه السلام) انتساب دارد.(4)

این بدان معنا نیست كه زنان در اداره‌ی منزل ناتوان باشند؛ زیرا شأن صدور كلام امام(علیه السلام)، جنگ جمل و مدیریت عایشه در این جنگ است. پس مراد حضرت از عقل در این روایت، عقل نظری یا عقل عملی نیست، بلكه عقل مدیریتی منظور اوست. و سرّ نقصان عقل مدیریتی زنان، كمال عاطفی آن‌ها است؛ عاطفه‌ی قدرتمند زن، او را بازی می‌دهد. و علی‌رغم تیزهوشی و ادراك سریع، در درك پیوستگی و ارتباط مسایل اجتماعی ضعف دارند.(5)

عقل

در باره‌ی نقصان ایمان، مراد امام(علیه السلام) این است كه اصولاً عمل عبادی در تقویت ایمان و ترك آن در تضعیف ایمان نقش دارد. پس وقتی زنان دچار عادت ماهانه می‌شوند و شرعاً مكلف به ترك نماز و روزه می‌گردند، به ناچار گرفتار نقص ایمان می‌شوند ولی شریعت، راه جبران این نقص را معین كرده است؛ فرموده كه زنان هنگام نماز بر سجاده‌های خود بنشینند و ذكر خدا را گویند. برخی گمان كرده‌اند عادت ماهانه نوعی پلیدی است، در حالی ‌كه این تفكر قدیم در میان بشر رواج داشته است. به همین دلیل، از رسول خدا درباره‌ی حیض زنان سۆال شد، آیه‌ی 222 سوره‌ی بقره نازل شد كه بگو حیض نوعی بیماری است (نه نوعی پلیدی). در این حالت با زنان نزدیكی نكنید (نه این ‌كه معاشرت نكنید یا با آن‌ها غذا نخورید).(6)

سخنان حضرت علی(علیه السلام) به شكل قضیه‌ی حقیقیه است ولی متعلقش، زنی است كه قیود فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خاصی را حمل می‌كند. و بالطبع زنانی كه فاقد این قیود باشند، احكام مذكور در این خطبه شامل آن‌ها نمی‌شود. و بی‌شك، دوران معاصر و روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی به گونه‌ای تغییر كرده كه نمی‌توان زن امروز را با زن صدر اسلام یکسان دانست

اما كم بودن نصیب آن‌ها از ارث بدان جهت است كه خداوند، نسبت به حقوق مادی و اقتصادی زنان و مردان خانواده محورانه،  قوانین آن ‌را وضع كرده است و ما نیز باید به عنوان یك نظام و سیستم حقوقی بدان بنگریم و جزء نگرانه از آن بپرهیزیم. خداوند متعال، برای تنظیم برنامه‌ی اقتصادی خانواده، مرد را مكلف ساخته است تا نفقه‌ی خود و خانواده‌اش را تأمین كند؛ مهریه‌ی زن را بپردازد و برای معاش زن و فرزند تلاش نماید؛ و هیچ‌ كدام از این تكالیف بر عهده‌ی زن نهاده نشده است و از طرف دیگر، ارث مرد را دو برابر ارث زن معرفی كرده است و یا دیه‌ی زن را نصف دیه‌ی مرد قرار داده است.

با توجه به قضایای تاریخی می‌توان چند احتمال ذیل را درباره‌ی خطبه‌ی امام علی(علیه السلام) بیان كرد:

الف. شاید سخنان امیرالمۆمنین(علیه السلام) درباره‌ی زنان، به شكل قضایای شخصیه است، نه قضایای حقیقیه؛ یعنی تمام زنان در همه‌ی اعصار را شامل نمی‌شود.

ب. سخنان حضرت علی(علیه السلام) به شكل قضیه‌ی حقیقیه است ولی متعلقش، زنی است كه قیود فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خاصی را حمل می‌كند. و بالطبع زنانی كه فاقد این قیود باشند، احكام مذكور در این خطبه شامل آن‌ها نمی‌شود. و بی‌شك، دوران معاصر و روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی به گونه‌ای تغییر كرده كه نمی‌توان زن امروز را با زن صدر اسلام یکسان دانست.

ج. تفسیر خاصی كه در سطور قبل، از خطبه‌ی امام شد، تا حدودی شبهات مربوط به آن ‌را برطرف می‌سازد. تنها در باره‌ی اطاعت زنان لازم است این نكته اضافه شود كه در روایات فراوانی، اطاعت ناپذیری زنان مقید شده به این ‌كه اگر زنان از مردانشان، امور غیر شرعی و خلاف شرع را مانند پوشیدن لباس نازك در عروسی‌ها، عزاداری‌ها و حمام‌ها طلب كردند، مردان، مخالفت نمایند.(7)

نتیجه:

بنابراین، با توجه به شأن صدور كلام حضرت می توان دریافت که سخن ایشان یا ناظر به فرد خاص یا زنان از جهت نقص در عقل مدیریتی بوده است اما زن با تغییر اوضاع فرهنگی و اجتماعی، البته در چارچوب اسلام،  می‌تواند مشاور صادق و امینی باشد.

پی نوشت  ها:

1- وسائل الشیعه، ج 14، ص 39.

2- غرر الحكم و دررالكلم، ص 826.

3- نهج البلاغه، خطبه‌ی 80

4- سید عبدالزهراء حسینی خطیب، مصادر نهج‌البلاغه و اسانیده، ج 1، ص 82.

5- تئوری تكامل و روان شناسی، محمود بهزاد، ص 128.

6-مسئله‌ی‌ حجاب، ص 66، پاسخ‌های استاد، ص 19.

7-وسائل الشیعه، ج 1، ص 376، حدیث 9 و 1 و ج 14، ص 130.

 زهرا انصاری نسب

بخش نهج البلاغه تبیان   


منابع: جامعه علوى در نهج البلاغه ،عبدالحسین خسروپناه

مسئله زن، اسلام و فمینیسم،دکتر محمد منصور نژاد

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.