تبیان، دستیار زندگی
نگاهی به عوامل مۆثر در تهذیب و تربیت انسان از دیدگاه امام خمینی رحمه الله
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عوامل موثر در تربیت انسان

امام ره

نگاهی به عوامل مۆثر در تهذیب و تربیت انسان از دیدگاه امام خمینی رحمه الله

بیداری به منظور خودسازی

برای مصفا کردن خود، باید به شناخت نسبی از خویش برسیم. تا عیب ها و امتیازهای خود را نشناسیم و در رفع بدی ها و کسب خوبی ها نکوشیم، تهذیب و پاکسازی نفس فراهم نمی شود. اگر به جهل مرکب دچار باشیم و از صفات و باطن خویش ناآگاه، خودسازی امکان ندارد.

بنابراین، گام نخست، بیداری و شناخت خویشتن خویش است. حضرت امام خمینی رحمه الله در این باره می فرماید:

بیداری، اول قدم است. قدم اول در سلوک، یقظه است. اگر دل ها خواب آلوده و قلب ها بر اثر گناه، سیاه و زنگ زده نمی بود، این طور آسوده خاطر و بی تفاوت به اعمال و اقوال نادرست ادامه نمی دادید.

اگر قدری به امور اخروی و عقبات هولناک آن فکر می کردید، به تکالیف و مسئولیت های سنگینی که بر دوش شماست، بیشتر اهمیت می دادید. در «سیر الی اللّه » هم، اهل معرفت گفتند که یقظه (بیداری)؛ اول منزل است.

ایشان هیچ انسانی را بی نیاز از تربیت و تهذیب نمی داند و هشدار می دهد:

تمام نفوسی که هستند، انحرافات در آنها هست. حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست، ولو خودش نداند. در اخلاق ها انحراف هست، در عقاید انحراف است، در اعمال انحراف هست.

نقش محاسبه نفس در تهذیب

حضرت امام با خویشتن یابی، مردم را به بررسی درون خویش فرا می خواند و آنان را به تنظیم برنامه ای شایسته در این در این راه راهنمایی و تشویق می کند، پیشوای دل سوز امت چنین هشدار می دهد:

باید به فکر باشید. در زمینه تهذیب و تزکیه نفس و اصلاح اخلاق برنامه تنظیم کنید. استاد اخلاق برای خود معین نمایید. جلسه وعظ و خطابه، پند و نصیحت تشکیل دهید، خودرو نمی توان مهذب شد.

(البته) بهتر است در حال خودمان مطالعه کنیم. وقتی که خلوت است، خودمان را آزمایش کنیم. باید یک انصافی در کار باشد که خودتان از خودتان حساب بکشید که من امروز می خواهم چه بکنم؟

خدامحوری در کارها و فنای فی اللّه

خداباوری و سپردن کارها به دست او و در عین حال گریز از غرور و خودخواهی، سرمنشاء سازندگی است. حضرت امام خمینی رحمه الله در مقام انسانی مهذّب و خدامدار که تمام رفتارش را با قطب نمای الهی تنظیم می کرد و خود را در محضر ربوبی بسیار ناچیز می شمرد، رمز سازندگی را در «فنای فی اللّه » می داند و توصیه می کند:

منطق ما، منطق ملت ما، منطق مۆمنین و منطق قرآن این است: «اِنّالِلّهْ وِاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونْ». با این منطق، هیچ قدرتی نمی تواند مقابله کند.

جمعیتی و ملتی که خود را از خدا می دانند و همه چیز خود را از خدا می دانند و رفتن از اینجا را به سوی محبوب خود، مطلوب خود می دانند، با این ملت نمی توانند مقابله کنند.

باورمندی به حضور خداوند

عالم محضر خداوند است و همه موجودات در محضر اویند، انسان باید در همه حال خود را در محضر الهی ببیند و این بینشی است که در رشد و سازندگی انسان تاثیز بسزایی دارد، اوج این باور امام راحل در سخنان گهرباری از ایشان به خوبی بیان شده است:

آن وقتی که قلم به دست می گیرید، بدانید که در محضر خدا قلم به دست گرفته اید. آن وقتی که می خواهید تکلم کنید، بدانید که زبان شما، قلب شما، چشم شما و گوش شما، در محضر خداست. عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.

در محضر خدا با هم دعوا نکنیم، سر امور باطل و فانی. برای خدا کار بکنید و برای خدا به پیش بروید. اگر ملت ما برای خدا و برای رضای پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به پیش برود، تمام مقاصدش حاصل خواهد شد.

خدای تبارک و تعالی، حاضر است همه جا؛ شما باید او را حاضر بدانید. خدای نخواسته چیزی که برخلاف مشیت اوست، برخلاف دستور اوست، عمل نکنید.

آزمون الهی، سنتی تخلف ناپذیر

دنیا دار امتحان الهی است و هیچ گریزی از آن برای کسی نیست، و در این فراز و نشیب دنیاست که انسان ها پرورش می یابند، ایشان می فرماید:

انسان در این دنیا، هر انسانی که باشد، از انسان های بزرگ مثل انبیا و اولیا تا هرجا برسد، مورد امتحان است. امتحان ملازم با وجود انسان است و هیچ انسانی بدون امتحان نخواهد توانست در این عالم زیست کند.

گاهی امتحان به خوف، به جوع، به نقص در اموال و انفس، به نقص در ثمرات و امثال اینهاست. گاهی امنیت مورد آزمایش است. انسان را گاهی به ناامنی و خوف امتحان می کنند و گاهی به امنیت.

امتحان گاهی به نقص در ثمرات و انفس است. جوان ها را از انسان می گیرند، برادرها را می گیرند، بچه ها و زن ها را به این راه امتحان می کنند و گاهی به زیاد کردن ثمرات، زیاد کردن اموال، توسعه دادن و امنیت اعطا کردن امتحان می کنند. بشر در امتحان واقع است. با ادعای اینکه من مۆمن هستم، رها نمی شود.

پیغمبرهای بزرگ و اولیای بزرگ امتحان شدند، حضرت سیدالشهدا علیه السلام امتحان شد و اولاد و اعقاب او نیز. امتحان مردم به ریاست در هر مقام، به رسیدن به هر مقام، این امتحان سخت تر است از امتحان در نفس و اولاد و انفس و مشکل تر است که انسان بتواند از این امتحان نجات پیدا کند و درست امتحان بدهد و در معرض اعمالی که می کند و در پیشگاه خدا آبرومند باشد.

رۆسا هرجا هستند و در هر کشوری هستند، دولتمندان در هر کشوری که هستند و در هرجا که هستند، باید بدانند که رسیدن به این مقام، امتحانی الهی بوده است و سخت امتحانی است. خودشان توجه کنند به اینکه قبل از رسیدن به این مقام و بعد از رسیدن به مقام، چقدر در حالشان تفاوت حاصل شده است.

تأثیر خانواده و جامعه بر شخصیت سازی

وقتی جامعه در سلامت باشد، افراد جامعه خود به خود در سلامت خواهند بود. و جامعه سلامت در گرو خانواده سالم است و این امر نقش حساس جامعه را تهذیب و تزکیه افراد را نشان می دهد، حضرت امام خمینی رحمه الله با بررسی این امر می فرماید:

وقتی یک خانواده ای که همه شان اشخاص خوب هستند، بچه هاشان سالم بار می آیند، مگر باز وارد بشوند به یک جامعه فاسد که آنها فاسدشان بکنند، واِلّا طبعاً این طوری است که بچه های کوچک نفسشان مستعد است برای اینکه نقش بگیرد؛ یا از طرف فساد یا از طرف صلاح.

اگر یک جامعه صالح بود، بچه هایش همه سالم به بار می آید؛ اگر فاسد بود، بچه هم فاسد به بار می آید. حضرت امام، خانواده را بسان جامعه ای کوچک می داند و معتقد است که زیربنای شخصیتی انسان، در محیط خانواده شکل می گیرد.

نقش عملی مربی در تهذیب و تربیت

انسان تا خود را اصلاح و تربیت نکرده باشد نمی تواند دیگران را اصلاح نماید، آدمی اگر خود منحرف باشد، نمی تواند دیگران را پرورش دهد، بدین ترتیب، باید توصیه حضرت امام خمینی رحمه الله را هماره آویزه گوش خود سازیم که فرمود:

انسان باید از خودش شروع کند. منی که می خواهم بگویم شما فلان کار را نکنید، اگر خودم فاسد باشم، این حرفم هیچ تأثیری ندارد. شمایی که انجمن اسلامی دارید، از خودتان شروع کنید و این انجمن، یک انجمنی باشد به همه معنا اسلامی.

 شما آقایان اول باید خودتان را اصلاح بکنید و امید است که اصلاح کنید. دانشگاه که می خواهد از آن دانشمندها بیرون بدهد، باید اول داخل دانشگاه اصلاح بشود، نه اینکه سنگربندی بشود. باید در دانشگاه اشخاصی را بیاورند که تهذیب کند این افراد را.

جوانی، بهترین زمان تربیت پذیری

امام خمینی رحمه الله علیه، بهترین دوران برای تربیت نفوس را سالهای جوانی که دلها هنوز سیاه و کدر نشده است می دانند، زیرا آمادگی پذیرش جوان بسیار زیاد.

ازاین رو، حضرت امام هم جوانان و هم مربیان را به استفاده بهینه از این فرصت فرامی خواند: «جوان ها زود متأثر می شوند. جوان ها یک نهال نورس هستند که این نهال نورس، زود آسیب می بیند و زود هم تربیت می شود.» ایشان در توصیه ای به جوانان می فرماید:

شما که اکنون جوانید، نیروی جوانی دارید، بر قوای خود مسلط می باشید و هنوز ضعف جسمی برشما چیره نشده است، اگر به فکر تزکیه و ساختن خویش نباشید، هنگام پیری که ضعف، سستی، رخوت و سردی بر چشم و جان شما چیره شد و نیروی اراده، تصمیم و مقاومت را از دست دادید و بار گناه و معصیت، قلب را سیاه تر ساخت، چگونه می توانید خود را بسازید و مهذب کنید؟

قلب جوان، لطیف و ملکوتی است و انگیزه های فساد در آن ضعیف می باشد، لیکن هرچه سن بالا رود، ریشه گناه در قلب قوی تر و محکم تر می گردد، تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست، چنان که در روایت است: قلب انسان، ابتدا مانند آینه، صاف و نورانی است.

و هر گناهی که از انسان سر بزند، یک نقطه سیاه بر روی قلب فزونی می یابد تا جایی که قلب را سیاه کرده، ممکن است شب و روزی، بدون معصیت پروردگار بر او نگذرد و به پیری که رسید، مشکل است قلب را به صورت و حالت اول بازگرداند.


منابع:

بر گرفته از پایگاه اطلاع رسانی حوزه

تهیه و فرآوری: مجید ملکی، گروه حوزه علمیه تبیان