تبیان، دستیار زندگی
بازیگری اساساً باید هنر باشد. یا این که باید قسمتی از اساس یک هنر باشد. پس بازیگری یک حرفه است. یک سوی دیدن بازیگری همان قدر مورد تردید است که طرح سوالی که در عنوان به رخ کشیده می شود، شاید قائلیتی سوفسطایی در به چالش کشیدن یک مفهوم بدیهی، اما باطنی باشد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازیگری؛ هنر یا حرفه


بازیگری اساساً باید هنر باشد. یا این که باید قسمتی از اساس یک هنر باشد. پس بازیگری یک حرفه است. یک سوی دیدن بازیگری همان قدر مورد تردید است که طرح سوالی که در عنوان به رخ کشیده می شود، شاید قائلیتی سوفسطایی در به چالش کشیدن یک مفهوم بدیهی، اما باطنی باشد. مثل تمایزی که در خلق و خوی انسانی در تقسیم بندی عزیز و فطرت وجود دارد.

بازیگری؛ هنر یا حرفه

برای برخی از نظریه پردازان موسیقی، خواننده چیزی بیش از یک ساز نیست.فرضاً اعتبار و اهمیت یک نوازنده ی پیانو به همان قدر و قیمتی است که یک خواننده دارد. حتی متعصبان به قدر بیشتر خوانندگی به جهت محتوای کلامی متن گویش یک خواننده با این جواب مواجه می شوند که اتفاقاً ممکن است کلام برای آشنایان با زبان متن (شعر یا ترانه) موسیقی به تأنی تشریح نیازمند باشد اما تصنیف ملودی ها، به زبانی است که شاید در وجه عقلانیت جای نگیرد اما نیاز به ترجمانی برای روح ندارد. هرچند که در این ستیز، سنگرهای سنت و مدرنیته در مفهوم عقل و روح مدام در حال تغییر موضع است، اما در فضایی متنافر از مفهوم حرفه و هنر نیست.

بازیگری چه برای اجرای صحنه باشد و خواه برای قاب سینما و با اغماض و تخفیف برای تلویزیون در تعریف جامعه شناسانه و علم مدیریت قطعاً حرفه است و برای جای گرفتن در مفهوم زیباشناسی یک هنر محسوب می شود.

و مثلاً به این مربوط نیست که اگر بازیگری برای دستمزد گرفتن نقش بازی می کند دیگر هنرمند نباشد اما شاید الزاماً بازیگر یک نمایش خیابانی که برای پول هم بازی نمی کند، هنرمند محسوب نشود.

مطرح کردن این پرسش از جمله پرسش های اساساً زیرکانه و سیاست بازانه می تواند باشد که اصل جوهره ی یک پدیده را نادیده انگارد.

اما ناگفته و ناشنیده می توان مشاهده کرد هنرمندانی که هرچند از راه بازی گری ارتزاق می کنند اما هنوز هنرمندند.

بازیگری چه برای اجرای صحنه باشد و خواه برای قاب سینما و با اغماض و تخفیف برای تلویزیون در تعریف جامعه شناسانه و علم مدیریت قطعاً حرفه است و برای جای گرفتن در مفهوم زیباشناسی یک هنر محسوب می شود.

نمایش نامه نویس متنی را می نویسد. کارگردان با توجه به جمیع جهاتی که در زاویه ی دانش و خلاقیتش می گنجد بازیگری را برای شخص بازی به خصوصی انتخاب می کند و بازیگر هم آن را بازی می کند. تا این جا نکته ی خاصی وجود ندارد. اما به مراتب درک بازیگر از متن نمایشی و خلق شخصیت تفاوت های زیادی خواهد داشت. قرائتی که بازیگر از شخص بازی دارد و انطباقی که با تجربیات و ویژگی های روح خود، ایجاد می کند. آن وقت ارزش تعریف حرفه اش که همان بازیگری است را از جدول تقسیم ارکان یک نمایش، به دایره ی مفهومی هنری تبدیل می کند. آن موقع بازیگر چیزی به نقش اضافه می کند: خودش را، تجربه اش را و یا الگوبردای شخصیتی از مابه ازاءهای بیرونی بازیگری چیزی را به نقش اضافه می کند: حسّی، رنگی و درست تر آنی به نقش می افزاید که قامت یک بازیگر، معرف هنر می شود ونه فقط جزئی از آن.

نقش حمزه ای که آنتونی کوئین در محمد رسول الله مصطفی عقاد ایفا می کند.

دونده ی ماراتنی که داستین هافمن در ماراتن من، بازی می کند.

افسر ارتش رومی که راسل کرو در گلادیاتور، به تصویر می کشد.

کارمند ساده ای که جک لمون در آپارتمان بیلی وایلر، در فیزیک خودش می سازد و ...

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان